شهرسازی اصولا بر اساس 3 اصل بنا می شود. اولین اصل هر شهرسازی بینش و جهان بینی است. هر شهری بر اساس نوعی جهان بینی ایجاد و گسترش یافته است. در هر منطقه ای بر اساس تفکر حاکمیت و جامعه نگرش های مختلفی می تواند در این زمینه وجود داشته باشد. اصل بعدی مربوط به مسائل اقتصادی است. مسلما اقتصاد پایه و زیربنای هر جامعه ای محسوب می شود و در نهایت اصل پایانی مسئله محیط زیست است. این که در منطقه ای آب فراوان باشد و یا این که شوره زار باشد، عملا می تواند تاثیر مستقیم در شهرسازی داشته باشد. حال اگر می خواهیم تاثیر وقف در شهرسازی را پیدا کنیم، باید وقف را از این سه جنبه نگاه کنیم. در ادامه به طور مفصل در مورد هر کدام از این جنبه ها صحبت خواهیم کرد.
وقف به عنوان یک فریضه دینی، توانسته از قرون گذشته تاثیرات چشمگیری در وضعیت جامعه امروزی و حالت شهری امروزی شهرهای مختلف داشته باشد. در واقع وقف به عنوان یک فریضه جهانی شناخته می شود که در ادیان مختلف نیز وجود دارد.
به طور مثال بخشش های اجتماعی که امروز در کشورهای اروپایی رواج دارد و حس مسئولیت پذیری که شهروندان اروپایی نسبت به جوامع خود دارند در واقع نشات گرفته از فرایض دینی آن ها است.
در کتاب مقدس مسیحیان آورده شده است که اگر فقیری در جامعه وجود داشته باشد و بر اثر فقر بمیرد همه افراد آن جامعه مسئول مرگ او هستند و به نوعی قاتل شناخته می شوند. این نوع برخورد ادیان با مسئله بخشش و وقف به نوعی آن را اتفاقی واجب و جاری در جامعه کرده است.
وقف چه تاثیراتی بر مدیریت فضاهای شهری دارد؟
دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی نیز، وقف را امری لازم برای اداره جامعه و ایجاد امکانات رفاهی می داند. از طرف دیگر این دین کامل ترین و جزئی ترین نکات ممکن در مورد وقف را بیان کرده است. از طرف دیگر وقف به عنوان یک فریضه دینی از نظر دین اسلام با مسائلی مانند بخشش و انفاق فرق می کند.
عملا در اسلام وقف را یک قرارداد تجاری به حساب می آورند. یعنی این که وقف یک داد و ستد تجاری محسوب می شود که در نتیجه این داد و سد جامعه است که سود اصلی را می برند.
به طور کلی مهمترین سود و منفعتی که جامعه از آثار وقف می برد این است که امکانات مورد نیاز برای آن فراهم می شود و عملا جامعه توانایی پاسخ گویی بهتری به اعضای خود را پیدا می کند. از طرف دیگر به طور ضمنی می توان گفت که هرچه امکانات یک جامعه بیشتر و گسترده تر باشد، عملا جامعه پیشرفته تر خواهد بود. داشتن یک جامعه پیشرفته آرزوی نهایی هر متولی و حاکمی خواهد بود. از این رو اگر بخواهیم از جنبه مدیریت جامعه یا بهتر بگوییم مدیریت شهری به وقف نگاه کنیم، می توانیم تاثیرات جالبی را از جنبه های مختلف ببینیم.
برای درک این موضوع بهتر است به این نکته اشاره کنیم که شهرسازی اصولا بر اساس 3 اصل بنا می شود. اولین اصل هر شهرسازی بینش و جهان بینی است. هر شهری بر اساس نوعی جهان بینی ایجاد و گسترش یافته است. در هر منطقه ای بر اساس تفکر حاکمیت و جامعه نگرش های مختلفی می تواند در این زمینه وجود داشته باشد.
اصل بعدی مربوط به مسائل اقتصادی است. مسلما اقتصاد پایه و زیربنای هر جامعه ای محسوب می شود. و در نهایت اصل پایانی مسئله محیط زیست است. این که در منطقه ای آب فراوان باشد و یا این که شوره زار باشد، عملا می تواند تاثیر مستقیم در شهرسازی داشته باشد. حال اگر می خواهیم تاثیر وقف در شهرسازی را پیدا کنیم، باید وقف را از این سه جنبه نگاه کنیم. در ادامه به طور مفصل در مورد هر کدام از این جنبه ها صحبت خواهیم کرد. (1)
جهان بینی و مسئله وقف
هر شهر و منطقه شهری در ابتدای ایجاد و گسترش خود ایده و جهان بینی خاصی داشته است. مثلا شهری به خاطر این که زمین های خوب کشاورزی دارد توسعه یافت و کم کم تبدیل به یک شهر بزرگ شد اما شهری دیگر به خاطر وجود یک بقعه متبرکه کم کم ایجاد و گسترش پیدا کرد. شهری دیگر نیز تنها به این خاطر که از نظر توریستی بتواند مخاطبین خوبی جذب کند، ساخته شده است.
این که شهرها چرا و چگونه ساخته می شود همه و همه مربوط به همین مسئله جهان بینی است که در تاسیس و گسترش این شهرها تاثیر گذاشته است. در گذشته عمدتا تنها این خود مردم بودند که بر اساس نیاز روحی یا مادی خود نسبت به تاسیس یک منطقه اقدام می کردند. اما در سال های گذشته این جهان بینی حکومت و دولت بود که توانست اولویت پیدا کند و شهرهای جدید را تاسیس کند یا در گسترش شهرها بینش خود را اعمال کند. در واقع این نوع جهان بینی بیشتر به آینده نگری مرتبط است. (2)
اما اگر بخواهیم مسئله وقف را در این بین مطرح و آن را بررسی کنیم به نقطه نظرات جالبی می رسیم. به طور کلی وقف یک امر دینی – اجتماعی است. این که یک کار اجتماعی بر اساس بینش دینی صورت می گیرد عملا همان مفهوم جهان بینی در توسعه شهری را می دهد. از این رو همیشه درصد بالایی از اوقاف صرف ساخت و ساز مساجد و حسینیه ها و بقاع متبرکه و ... می شود.
در کلام بهتر وقتی یک کار اجتماعی بر اساس بینش دینی صورت می گیرد، پس می توان انتظار داشت که تاثیر آن بر اساس ویژگی جهان بینی در گسترش شهری، بیشتر از جنبه دینی خواهد بود و ما بیشتر شاهد گسترش مساجد و مکان های مذهبی خواهیم بود. همانطور که در مورد تاریخ گسترش شهر ری به خوبی می توانیم آن را درک کنیم این است که نزدیک به 70 درصد اموال وقفی در این شهر از دوره های قاجار و صفوی و پهلوی و حکومت اسلامی به ساخت و ساز مکان های مذهبی تخصیص داده شده است و سایر امورات وقفی نیز صرف ساخت آب انبارها، مدارس و بیمارستان ها شده است. (3)
نکته مهم دیگر در این جا این است که بنیه و بینش ایجاد شهر و گسترش آن خود به خود در بینش وقف و تاثیر آن نیز موثر است. به بیان بهتر خود شهر ری در حالت کلی یک شهر مذهبی محسوب می شود که در گذشته ای نه چندان دور پایگاه و پایتخت ایران نیز بوده است.
بنابراین وقتی امروزه این شهر را به عنوان یک شهر مذهبی می شناسند، نمی توان انتظار داشت که اوقاف در آن جا به موارد مذهبی توجهی نداشته باشند.
بنابراین رابطه بین بینش ایجاد شهر و بینش وقف های صورت گرفته، یک رابطه دوطرفه است و تاثیر وقف بر مدیریت فضای شهری موازی با چیزی است که بینش ایجاد و گسترش شهر می خواهد داشته باشد.
وقف چه تاثیراتی بر مدیریت فضاهای شهری دارد؟
تاثیر وقف بر شهرسازی از جنبه اقتصادی
یکی از جنبه های مهم شهرسازی و گسترش شهرها، همیشه جنبه اقتصادی آن بوده است. اقتصاد در مورد شهرها همیشه جنبه های مختلفی داشته است. در واقع هر شهر یا روستا از نظر اقتصادی منافعی برای جامعه کل در بر دارد. حال این منفعت هرچه بیشتر و مهم تر باشد، آن منطقه شهری یا روستایی گسترش بیشتری پیدا می کند و هرچه این منفعت کمتر باشد، آن منطقه عملا گسترشی نخواهد داشت. از این روست که به طور کلی شهرهای صنعتی مانند اصفهان و تبریز که پر از کارخانه های مختلف است، عملا گسترش بیشتری نسبت به سایر شهرها پیدا می کنند.
بنابراین به طور کلی اگر بخواهیم گسترش شهری را از نظر اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم، می توانیم بگوییم که شهرها بر اساس نوع درآمدی که دارند گسترش پیدا می کنند. این درآمد می تواند چند جنبه محدود داشته باشد. در ایران شهرها یا صنعتی هستند (یعنی از طریق تولید و فروش کالا محصولات درآمد خود و کشور را تامین می کنند) یا این که از نظر جذب گردشگر و توریست درآمد خود را تامین می کنند. شهرهایی مانند مشهد و اصفهان و... از این دست هستند.
به جز این ها شهرهایی نیز وجود دارد که از نظر واردات و صادرات فعال هستند و به عنوان گلوگاه های اقتصادی کشور محسوب می شود و از این جنبه گسترش اقتصادی پیدا کرده اند. به جز این موارد شهرهای دیگر معمولا حالتی کوچک و مخلوط دارد و درآمد خاصی ندارند و یا این که درآمد آن ها وابسته به مرکز استان است. (4)
وقف چه تاثیراتی بر مدیریت فضاهای شهری دارد؟
حال اگر بخواهیم وقف را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که عملا وقف همیشه از نظر اقتصادی یک اهرم کمک کننده محسوب می شود. به طور کلی وقف می تواند به جامعه کمک کند تا نیازهای خود را برطرف کند و به نوعی بتواند در جهت خود قوی تر و درست تر پیش برود. به طور کلی می توان گفت هر چه قدر که یک شهر از نظر اقتصادی قوی تر باشد مسلما وقوف بیشتر و قوی تری هم در آن جا دیده می شود.
در واقع در شهری مانند تبریز می توان انتظار ساخت یک بیمارستان چند صد تخته به کمک چند واقف را می توان داشت، اما در شهر کوچک خلخال که درآمد مشخصی ندارد نهایتا می توان انتظار وقف زمینی برای ایجاد قبرستان مسلمانان را داشت. این ذات و طبیعت شهری است که باعث می شود مناطق کم درآمد و یا محروم عملا از امکانات بهتر حتی به صورت وقفی نیز دور بمانند. یکی از علت های این موضوع را می توان در تعداد جمعیت مناطق نیز دانست.
تبریز هرچقدر هم که بیمارستان داشته باشد باز هم احساس نیاز می کند اما یک شهر کوچک شاید فرقی میان یک بیمارستان با دو بیمارستان نبیند. به طور کلی اگر بخواهیم مثالی بهتر در این زمینه استفاده کنیم، می توانیم به استان اصفهان اشاره کنیم. این استان از نظر اقتصادی شهری توریستی و البته صنعتی محسوب می شود.
بنابراین انتظار می رود که اوقاف در این شهرستان درصد خوبی داشته باشند. طبق آمار در دهه 80 شمسی، حدود 25 درصد و بیشتر تمام موقوفات کشور مربوط به استان اصفهان است. این آمار به خوبی نشان می دهد که وقف در استان پر رونقی مانند اصفهان به چه میزان بیشتر از سایر نقاط بوده است. (5)
وقف چه تاثیراتی بر مدیریت فضاهای شهری دارد؟
محیط زیست و تاثیر آن در وقف
اما به عنوان آخرین پایه و اساس شهرسازی سراغ اصل محیط زیست می رویم. محیط زیست عاملی است که در گذشته ای نه چندان دور تاثیر بسیار زیادی در تاسیس و گسترش شهرها داشته است. اگر به استان های شمالی کشور نگاه کنید، تعداد شهرهای بسیار گسترده تری را خواهید یافت و نسبت آن بسیار بیشتر از شهرهای استان های مرکزی و حتی جنوبی مانند اصفهان است.
به طور کلی در گذشته هر جایی که آب وجود داشت، شهری نیز بنا می شد و عملا در آن زندگی اتفاق می افتاد. در این مناطق وقف بیشتر رنگ و بوی طبیعی به خود گرفته بود. بسیاری از این نظر وقف را یک عامل زندگی تلقی کرده اند. به طور مثال در مناطق مرکزی و کویری ایران اگر کسی چاهی می کند و آن چاه پرآب بود می توانست این چاه را وقف جامعه و شهر یا روستای خود کند. این وقف باعث جریان یافتن زندگی در این شهر و روستا می شد.
از طرف دیگر در مناطق شمالی که چندان مشکل آب وجود نداشت اصولا وقف زمین پر رونق تر بود. برخی از متولیان و ثروتمندان برای این که بتوانند بار فقر از جامعه خود را کمتر کنند بخشی از زمین های خودشان را به فقرا وقف می کردند تا آن ها با زراعت در این زمین ها از زیر بار فقر خارج شوند. اما امروزه با گسترش شهرها به صورت ماشینی و کم شدن مسائل زیست محیطی، کمتر شاهد این گونه اوقاف هستیم. اما به هر حال هنوز هم در مناطق محروم یک چاه آب یا یک زمین زراعی می تواند زندگی را نجات دهد. (6)