یک جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه روستاها دچار پیری جمعیت و پیرسالاری شدهاند، گفت: بیکاری دلیل اصلی مهاجرت از روستاهاست و توزیع عادلانه قطبهای صنعتی راهکاری برای جلوگیری مهاجرت روستاییان است.
خانواده در جامعه روستایی ایران، نهفقط محل انس و الفت، کانون پرورش کودک و مرکز انتقال بسیاری از میراثهای فرهنگی، ارزشها، هنجارهای اجتماعی و عادات و رسوم و سنتهای روستایی است، بلکه یک نهاد اقتصادی بهشمار میرود که بخش عمدهای از نیازمندیهای اساسی زندگی خانواده را از طریق تولید تأمین میکند.
در روستا گروه کار و گروه خانوادگی در هم ادغام شده و اجتماع متشکل و بههم پیوستهای را بهوجود میآورند که اعضای آن بهمنظور تأمین معاش خانواده فعالیت اقتصادی مشترکی دارند و همه در ادامه حیات خانواده سهیم هستند.
خانواده روستایی، هسته اصلی جامعه روستایی را تشکیل میدهد و بهنظر میرسد طبیعت خانوادهها مهمترین عامل تشکیلدهنده خصیصه بارز گروههای روستایی بهعنوان پدیده اجتماعی است. در خانواده روستایی میان گروه خانوادگی و تولید، نوعی همبستگی وجود دارد.
همه اعضای خانواده از مرد، زن، کودک، پیر و جوان در فرآیند فعالیتهای تولیدی در خانوادههای روستایی نقش دارند خانواده بهعنوان تولیدکننده نیازهای اعضای خود، وظیفه دارد هزینه زندگی را نه در ازای ایفای نقش و سهمی که در امر تولید برعهده دارند، بلکه به اندازه نیازشان تأمین کند.
در خانواده روستایی نوعی تعدد نقشها از پدر، مادر و فرزند بهچشم میخورد و پدر، گذشته از وظیفه پدری و خانوادگی که هدف آن برقراری و حفظ ارتباط عاطفی، صمیمیت و نزدیکی اعضای خانواده است، وظیفه مدیریت واحد تولیدی خانگی را نیز برعهده دارد. محاسبات مالی واحد تولیدی را انجام داده و همچنین خرید و فروش و مبادلات اقتصادی، ازجمله وظایف پدر خانواده است.
علاوهبر اینکه پدران در روستاها وظیفه آموزش اعضای کوچکتر خانواده را نیز برعهده دارند، آموزش در هر سطح تحتنظارت مستقیم آنها انجام شده و فرزندان بهطور مستقیم، میراثهای فرهنگی گذشتگان را از طریق او میآموزند.
همانگونه که پدران در خانواده در زمینه آموزش پسران نقش مهمی برعهده دارند و از طریق نظارت و راهنمایی، فرزندان را تا زمان استقلال و اداره کردن واحد تولیدی خانوادگی بهطور جداگانه هدایت میکنند، مادران نیز در زمینه آموزش دختران، نقش سازندهای داشته و از طریق آموزش عملی، کارهای زنانه را به تناسب الگوهای فرهنگی جامعه به آنها میآموزند.
روستاها که در گذشته رونق و پویایی خاصی در تولید محصولات کشاورزی و لبنی داشت، امروزه با مهاجرت بیرویه به شهرها رونق گذشته را از دست داده و جمعیت خانوارهای روستایی، هرروز بیش از گذشته دستخوش این موضوع قرار گرفته و شاهد کوچکتر شدن و رشد روند پیری در روستاها هستیم که این امر آسیب بزرگی به بخش روستایی در کشور میرساند. به این منظور با امانالله قراییمقدم؛ جامعهشناس، استاد دانشگاه و نویسنده کتابهایی چون «انسانشناسی فرهنگی»، «مبانی جامعهشناسی»، «جامعهشناسی آموزشوپرورش» و «هنر اجتماعی و ملی» به گفتوگو نشستیم.
امانالله قراییمقدم با تأکید بر اینکه اکنون خانواده در روستاها اسیر مهاجرت بیرویه به شهرها شده است، اظهار کرد: این امر بهدلیل بیکاری و مشکلات اقتصادی صورت میگیرد.
وی به بروز و ظهور مشکل در ازدواج جوانان روستاها اشاره کرد و گفت: نابسامانیها و روابط نادرست در روستاها بهوجود آمده است.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه اکنون روستاهای کوچک دچار پیری جمعیت شده است، بیان کرد: حتی نیروی فعال کاری که بتواند به بخش کشاورزی و تولیدات این بخش بپردازد با مشکل مواجه شده است.
قراییمقدم با بیان اینکه اقتدار و مشروعیت والدین در روستاها از بین رفته است، افزود: این امر بهدلیل تغییرات فکری بوده که منجر به اطاعت کمتر از گفتهها و کردار والدین شده و نوعی ستیز با سنتها و ارزشهای نهادینه شده در روستاها را در پی داشته است.
وی با تأکید بر اینکه خانواده در روستاهای کشور و بهویژه در غرب کشور از یک سنت پایدار، مستحکم و اصیل برخوردار بوده است، تصریح کرد: بهطور کلی تغییر در رفتار و افکار جوانان روستایی، فرار از روستاها را بهوجود آورده و بهطور کلی خانواده روستایی را دچار دگرگونی کرده است.
این نویسنده کتاب انسانشناسی فرهنگی با بیان اینکه اکنون بسیاری از منابع موجود در روستاها بلاتکلیف مانده است، ادامه داد: این امر بهدلیل این روی داده که نیروی انسانی لازم که باید بهکار گرفته شود، در روستا نمیماند.
قراییمقدم خاطرنشان کرد: بهنظر من تهدید خانوادهها در روستاها و شهرهای کوچک از مدتها قبل شروع شده است.
وی یادآوری کرد: پدیده مهاجرت از روستاها به شهرها و برگشت مجدد موقت و مقطعی مهاجران به روستاها و تأثیر این امر بر افکار و رفتار سایر جوانان ساکن در روستا را شاهد هستیم.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تهران با اشاره به تغییر نوع توقعات در موضوعاتی همچون ازدواج و تشکیل خانواده در روستاییان مهاجر به شهرها اظهار کرد: این افراد کمتر به ازدواج در بستر روستاها و حتی امر ازدواج روی میآورند.
قراییمقدم با بیان اینکه مسائل فرهنگی و شهرنشینی و بهویژه زندگی در شهرهای بزرگ، موجب تغییر ذائقه و فکر جوانان روستایی شده است، گفت: با توجه به این امر، جوانان تمایلی به ماندن در روستا و ازدواج در روستاها ندارند.
وی با اشاره به اجرای طرح ستیران یا آمایش سرزمین جمهوری اسلامی ایران بیان کرد: این طرح از مدتها قبل آغاز شده و دولت باید در این طرح برای ساختار و سازمان فضایی هر شهر یا روستایی فکری کند.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه بهوجود معاونت توسعه روستایی ریاستجمهوری اشاره کرد و افزود: در این معاونت موظف هستند امکانات، توانمندیها، نیازها و فراهم کردن امکانات برای روستاها را برآورد کنند.
قرایی مقدم با بیان اینکه هر روستایی از توانمندیهای خاصی برخوردار است، تصریح کرد: بهعنوان مثال یک روستا دارای معدن یا سبقه کشاورزی است و باید در این حوزهها برنامهریزی شود که این مهم، بهعهده برنامهریزان دولتی و استانداریها است.
وی با تأکید بر اینکه باید با برآورد قابلیتها و توانمندیهای روستاها این ظرفیتها را بهکار بگیرند، ادامه داد: روستاها بهدلیل عدم توجه و رسیدگی کامل با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند که از آن جمله نبود مدرسه و امکان ادامه تحصیل است.
این مؤلف کتاب هنر اجتماعی و ملی خاطرنشان کرد: متأسفانه آنچه اکنون دیده میشود، عدم توجه و رسیدگی به روستاها است. روستاها را رها کردهاند و بهدلیل مهاجرت بیرویه جوانان به شهرها، روستاها دچار پیرسالاری شدهاند.
قراییمقدم با بیان اینکه اکنون افراد مسن و سالخورده در روستاها باقی ماندهاند، یادآوری کرد: با توجه به دلایل ذکر شده، جوانان روستایی به شهرها مهاجرت میکنند.
وی با تأکید بر اینکه در حال حاضر بهدلیل عدم توجه و رسیدگی بسیاری از توانمندیها و کارکردهای روستاها بیش از گذشته از بین رفته است، اظهار کرد: البته اگر دولتمردان برنامهریزی صحیحی داشته باشند، این توانمندیها و کارکردهای از بین رفته قابلبازگشت است.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تهران با بیان اینکه اکنون تمام امکانات و رسیدگیها برای شهرها و مراکز استانهاست، گفت: باید قطبهای صنعتی از مراکز استانها به مراکز دارای جمعیت و نیروی انسانی و منابع و زمین لازم برای تأسیس کارخانهها هدایت شود.
قراییمقدم در ادامه بیان کرد: با سوق دادن قطبهای صنعتی به مراکز توانمند و دارای قابلیت باید جذب نیروی انسانی صورت گیرد، اما متأسفانه همانطور که بیشتر قطبهای صنعتی در تهران و شهرهای بزرگ ایجاد شده، این مهم در مراکز استانها محقق شده که این امر اشتباه است.
وی با تأکید بر اینکه باید صنایع و کارخانهها بهصورت عادلانه در تمام نقاط کشور توزیع شود، افزود: قطبهای صنعتی باید در مراکز دارای امکانات ایجاد شود، نه اینکه در اطراف شهرهای بزرگ که جمعیت شهری و روستایی را از بین میبرد؛ یعنی مشکلاتی برای شهر و روستا ایجاد میکند.
این استاد جامعهشناسی با بیان اینکه باید مسئولان با ایجاد قطبهای صنعتی بهصورت عادلانه در نقاط مختلف کشور بتوانند کاری کنند که نیروی انسانی در روستاها بمانند، تصریح کرد: در این صورت افراد به کارهای پرخطری همچون کولبری و اینگونه موارد روی نمیآورند.
قراییمقدم با تأکید بر اینکه اگر در کردستان چندین کارخانه و قطب صنعتی ایجاد میشد با بهکارگیری نیروی انسانی افراد به کولبری نمیپرداختند، ادامه داد: متأسفانه توزیع عادلانهای در ایجاد صنایع کارخانهای نشده است.
وی خاطرنشان کرد: توزیع عادلانه در ایجاد صنایع کارخانهای اقدامی است که باید دولت به آن بپردازد که متأسفانه تا کنون اقدامی در این خصوص نکرده است.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تهران با بیان اینکه در خانوادههای روستایی آسیبهای بسیاری را با توجه به دلایل عنوان شده شاهد هستیم، یادآوری کرد: مهمترین آسیبها با توجه به بیکاری جوانان روستایی، خودکشی، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد، فرار پسران و دختران است.
قراییمقدم با تأکید بر اینکه بیکاری معضلات و آسیبهای بسیاری را بهدنبال دارد، اظهار کرد: بیکاری موجب عدم ازدواج و تشکیل خانواده و حتی اعتیاد فرد و ایجاد انواع آسیبها در جامعه میشود.
وی با بیان اینکه اکنون آمار بیکاری در غرب کشور، شاید بیش از هر نقطه دیگر در کشور باشد، گفت: اگر بیکاری در روستاها نباشد که جوان به سمت کولبری و اینگونه مسائل و حتی خلاف نمیرود.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه بیکاری امالفساد است، بیان کرد: افزایش بیکاری در روستاها بهدلیل ندانمکاریهای مسئولان و عدم توجه به قابلیتهای روستاها است.
وی با بیان اینکه امروز عنوان کردهاند که میخواهند اورامان را جزء میراث فرهنگی جهانی کنند، افزود: البته تحقق این امر مایه افتخار است، اما باید از این ظرفیت برای ایجاد اشتغال و توسعه گردشگری در این منطقه استفاده کنند.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی تهران با تأکید بر اینکه ایجاد اشتغال، تنها مشوق برای ماندگار کردن جوانان در روستاها است، تصریح کرد: اگر فرد روستایی، در هر کجای ایران کار داشته باشد، به شهر مهاجرت نمیکند، اما بهدلیل بیکاری از روستا میگریزد.
قراییمقدم با بیان اینکه برای ایجاد اشتغال، کارخانهها و تولید در یک استان را تعطیل نکنند، ادامه داد: امکانات باید توزیع شود بهعنوان مثال استان کردستان نسبت به سایر استانها از کارخانه کمتری برخوردار است.
وی خاطرنشان کرد: با نیازسنجی درست و ایجاد صنایع کارخانهای در روستاها میتوان مشکل بیکاری را رفع و از مهاجرت بیرویه جلوگیری کرد، اما دولت نمیتواند، چراکه اکنون با سهونیم میلیون جوان بیکار مواجه است.
این نویسنده کتاب مبانی جامعهشناسی با بیان اینکه متأسفانه اکنون تمرکز صنایع کارخانهای در تهران و شهرهای بزرگ همچون اصفهان و... است، یادآوری کرد: در گذشته بهانه عدم ایجاد صنایع کارخانهای در شهرهایی همچون کردستان، این بود که ممکن است این شهرها موردتجاوز و بمباران قرار گیرد، اما اکنون که امنیت برقرار شده دیگر بهانهای نیست.
قراییمقدم خواستار ورود و بهکارگیری سرمایهگذاران برای ایجاد صنایع کارخانهای و اشتغال در نقاط مختلف کشور شد و اظهار کرد: البته باید امنیت سرمایهگذاری فراهم شود.
اکنون خانواده در روستاها اسیر مهاجرت بیرویه به شهرها شده و روستاهاو بهویژه روستاهای کوچک دچار پیری جمعیت و پیرسالاری شدهاند که براساس پژوهشها و نظرات کارشناسان و جامعهشناسان، بیکاری دلیل اصلی مهاجرت از روستاها است.
اما درصورتی که این روند همچنان ادامه داشته باشد، در آیندهای نهچنداندور شاید تنها بیان خاطرات و قصههایی از روستاها، باقی بماند و اثری از روستا و روستایی در کشور نداشته باشیم. جلوگیری از تحقق چنینی فاجعهای، نیازمند توجه و تلاش مسئولان و دولتمردان به روستاها و مشکلات روستاییان است.
شناسایی ظرفیتها و توانمندیهای هر منطقه و بهکارگیری نیروی انسانی موجود در روستاها در این راستا، موجب عدم مهاجرت روستاییان به شهرها و جلوگیری از گسترش حاشیهنشینی و بروز مشکلات و معضلات مرتبط را بهدنبال خواهد داشت که تحقق آن، نیازمند ایجاد اشتغال و انگیزه برای جوانان و ماندگاری در روستاها است.
اما آنچه بر همگان آشکار است، عدم بهرهمندی روستاییان از فرصتها و امکانات در مقایسه با شهرها بوده و این امر ترغیب مهاجرت جوانان روستایی به شهرها را موجب میشود که با توزیع عادلانه قطبهای صنعتی و بهکارگیری نیروی انسانی موجود در روستاها و برخورداری این مناطق از صنایع و اشتغال، راهکاری در عدم مهاجرت روستاییان خواهد بود که تحقق آن، نیازمند برنامهریزی توسط دولتمردان و اجرای طرحهایی در این راستا است.