مدتی است برخی از افراد با کپیبرداری از غرب در فضای مجازی «دیتینگ»یا قرار ملاقات برگزار میکنند تا دو نفر ناشناس را به هم معرفی کنند. در صورتی که این قرارها هم برای مخاطب و هم برای شرکت کننده فانتزیسازی میکند؛ در صورتی که هیچ محتوای آموزشی ندارد و فرهنگ اصیل ما را هم زیرسوال میبرد.
«یکی از این بلایند دیتهای (قرار کور) پربازدید را میدیدم (حدود یک و نیم میلیون ویو خورده بود) خیلی خوب بودن ولی آخرش با یه حرکت رونالدینیویی هیچکدوم قبول نکردن قرار دوم بذارن.» این گفته یکی از مخاطبان دیتهایی (قرار ملاقات) است که مدتی در فضای مجازی خیلی پربازدید شدهاند.
چند دختر جوان بادکنک به دست در یک صف ایستادهاند و پسری وارد میشود. پسر باید طوری خودش را معرفی کند و راجع به خودش صحبت کند که دخترها بادکنکشان را نترکانند تا با هم آشنا بشوند. همین صحنه برعکس هم هست. پسرها در یک صفاند و دختر باید وارد شود و پسرها با ترکاندن یا نگهداشتن بادکنک نظر منفی یا مثبت خودشان را اعلام کنند. این برنامهها مدلهای مختلف قرار ملاقات یا دیت را نشان میدهند.
یکی از معانی دیت در زبان انگلیسی قرار ملاقات است. در این برنامهها دو نفر ناشناس با حضور یک فرد سومی درباره علائق و خصوصیاتشان با هم صحبت میکنند. بعد از آن تصمیم میگیرند به قرار ملاقات بعدی یا اصطلاحا (قرار دوم) سکند دیت بروند یا نه.
این قرارها کپیبرداری از یک برنامه آمریکایی است و بیش از یکسالی هست که جای خودش را بین جوانها پیدا کرده و به شکلهای مختلف (اسپید دیت) قرارملاقات سرعتی، (بلایند دیت)قرار ملاقات چشم بسته، (بالن دیت) قرارملاقات بادکنکی و… در بستر فضای مجازی برگزار میشود و میلیونی بازدید دارد.
در خود منابع آمریکایی هم منشا دقیقی از پیدایش این قرارها نیست و در واقع یک فرهنگ خارجی بین آنهاست. بنابر برخی منابع این قرار ملاقاتها روش همسریابی یهودیان در اروپای شرقی در قرن ۱۹ میلادی بود که از سال ۱۹۲۰ در آمریکا گسترش پیدا کرد.
راه آشنایی یا راه کور!
در این برنامهها، دوربین وسط ماجرا قرار میگیرد و دو طرف از توقعات و انتظاراتشان میگویند. اما توقعاتی که غیرمعقول و غیرمنطقی است.
همین عامل باعث میشود توقعات جوانان در انتخاب شریک زندگیشان بالا برود مثلا میگویند «من پرنسس هستم و پرنسس کار نمیکند.» «شغل پسر مهم نیست، درآمدش مهم است.» و…. به گفته سمیرا خطیبزاده، کارشناس حوزه رسانه و استاد دانشگاه این برنامهها که با فرهنگ ایرانی و با سبک زندگی ایرانی تطابقی ندارد قطعاً یک راه کور است.
همچنین در سبک زندگی ما خانواده در مرکز آشناییها قرار دارد. اما وقتی مدلهای جدید آشنایی باب میشود به همان اندازه روابط ناپایدار، خیانتها، طلاق و… که قاتل خانواده هستند زیاد میشود. این کارشناس رسانه میگوید: «این فرآیند منجر به ایجاد خانوادههای ناپایدار میشود که با کوچکترین اتفاق طلاق در آنها ایجاد میشود. بهنظرم راهکار یک ازدواج درست و آشنایی درست بین یک دختر و پسر همان قوانین و بر اساس سبک زندگی ایران اسلامی میباشد.»
نگاه سوپرمارکتی!
افراد شرکت کننده با صحبتهایشان تصوراتی را در ذهن مخاطب میسازند. مثلا «ماهی یکبار مسافرت حتما باید باشد» «دو یا سه ماهی یکبار گوشی عوض کردن» و… باعث نگاه سوپرمارکتی به ازدواج و انتخاب شریک زندگی میشود. انتخاب سوپرمارکتی یعنی فرد برای ازدواج، گزینشی انتخاب میکند. از هر آدمی که میبیند یک یا دو موردش را انتخاب میکند و دنبال آدمی با آن مشخصات میگردد.
روانشناس علی قارداشی درباره نگاه سوپرمارکتی در انتخاب میگوید: دختر یا پسر تلفیقی از آدم و زندگی سنتی و مدرن را داخل سبد میگذارند. مثلا آقا فکر میکند زن هم باید تمام وظایف خانه و بچهها را برعهده داشته باشد و کاملا مطیع او باشد و هم به خاطر مشکلات مالی، بیرون از خانه کار کند، یعنی از زندگی مدرن کار کردن زن و از زندگی سنتی الزام به گوش کردن به حرف خودش را برمیدارد. از طرفی زنان هم از زندگی سنتی به نفقه و تامین همه هزینهها توسط مرد فکر میکنند و در عین حال میگویند زن اگر کار کند حقوقش نباید در زندگی مشترک خرج شود و متعلق به خودش است چون زن وظیفه کار کردن ندارد، از طرف دیگر به شوهر میگوید در هیچ موردی هم حق اظهار نظر ندارد.
خیلی از صحبتها و حرفهایشان اشتباه است
این ویدیوها زیر نظر فرد متخصص و کارشناس ازدواج ساخته نمیشود و کمکی در مسیر انتخاب به جوانها نمیکند. قارداشی میگوید: در این برنامهها حضور یک متخصص و کارشناس ازدواج لازم است تا درست و غلط صحبتهایشان را تشخیص بدهد و همان موقع اصلاح کند. اساسا مطرح کردن یکسری از سوالات در قرار اول اشتباه است که ما در این برنامه شاهد آن هستیم.
این برنامهها و دیتینگها طوری است که در مدت مشخص مثلا تا ترکاندن بادکنک یا زمانی که مجری مشخص میکند باید تصمیم بگیرند که از هم خوششان آمده یا نه. این هیجانی انتخاب کردن به مخاطبهایش که اغلب هم جوانان هستند القا میکند که خیلی نباید روابط را طولانی کرد. به گفته روانشناس علیرضا شریفی یزدی این برنامه باعث میشود جوانها خیلی زود تن به رابطه بدهند و از طرفی هم روابط بلندمدت را برنمیتابند. به محض برخوردن به یک چالش، راه حل را در قطع ارتباط میبینند و در حل مساله مشکل دارند و این ناتوانی به وجوه مختلف زندگی آنها تسری پیدا میکند.
ادبیات نسل جدید را تغییر میدهد
به گفته پژوهشگر رسانه حبیب میرزایی با گسترش این بلایند دیتها همچنین
سنتها، ساختارها، ادبیات و واژههای مقدس خانوادهمحور مانند خواستگاری، ازدواج، و عقد از حافظه تاریخی نسل جدید پاک میشود و ادبیات جدیدی مثل رل، پارتنر، کراش، دیت و بلایند دیت جایگزین ادبیاتشان شده و فرهنگ و هویتشان را شکل میدهد.
هویت من اجازه میدهد تحت تأثیر هر محتوایی قرار بگیرم؟
در ایران مدت زیادی نیست که این برنامه ساخته و پخش میشود. این برنامهها با هرهدفی که باشد حتی اگر سرگرمی مخاطب، اثر خودش را روی جوان و نوع نگاهش به ازدواج، انتخاب همسر و… میگذارد و ذائقه مخاطبش را تغییر میدهد هرچند یک رابطه بسیار عاشقانه و رمانتیک را به تصویر بکشد. در این مسیر بهترین کار یاد گرفتن سوادرسانهای است تا تحت تاثیر هرچیزی قرار نگیریم و همیشه به گفته خطیبزاده از خودمان این سوال را بپرسیم که آیا شخصیت، هویت دینی و فرهنگی من به عنوان یک دانشجو یا دانشآموز یا هر شغلی که در جامعه دارم این اجازه را به من میدهد که خود را تحت تأثیر هر محتوا فضای مجازی قرار دهم؟