زمان زیادی تا انتخابات یازدهم اسفندماه نمانده و همه علاقهمندان و دلسوزان کشور و انقلاب به روشهای گوناگون در تکاپوی آن هستند؛ یکی از اقشاری که نقش قابل توجهی در انتخابات پیش رو دارند بانوان بوده و چون آنان محور هدایت خانواده به سمت انتخابات و مشارکت حداکثری هستند، نقششان انکار نشدنی است.
زنان با توجه به اینکه مدیر خانواده هستند نقش بسیار مهمی در خانه و خانواده دارند و با ایجاد فضای تفکر و تعقل در خانواده و بحث و گفتوگو میتوانند مؤثر واقع شوند. امروزه حضور حداکثری بانوان در بطن جامعه نیز کاملاً محسوس و قابل مشاهده است و قطعاً نقش مؤثری در ارتقای جایگاه تأثیرگذار آنها در جامعه ایفا میکند. بانوان در توسعه و تثبیت سرمایههای اجتماعی در جامعه ایرانی و اسلامی نقشی اثرگذار و غیر قابل انکار دارند که هدایت خانواده نخستین و مهمترین گام آنها در جهت کنشگری سیاسی است.
بدون شک بانوان فرزانه، اندیشمند و متعهد در بنیان خانواده میتوانند برای تبیین شاخصهای حضور حداکثری اقدام کرده و در برگزاری یک انتخابات پرشور نقش بیبدیلی ایفا کنند. بر این اساس سه تن از بانوان اثرگذار همدانی میهمان تحریریه سپهرغرب در نخستین میزگرد اختصاصی انتخاباتی بودند و به ارائه دغدغهها و دیدگاههای خود در خصوص انتخابات پرداختند. این میزگرد با حضور خانمها مونا اسکندری از نویسندگان برجسته و موفق استان و کشور و صاحب چند عنوان تألیف تحسینشده، سمیرا معارفی از فعالان رسانهای استان و سردبیر خبرگزاری ایسنا در همدان و راضیه توانا از فعالان فرهنگی و اجتماعی برگزار شد. آنچه میخوانید مشروح گفتوگوی آنان در یک بعد از ظهر زمستانی در تحریریه سپهرغرب است:
***نگاه ابزاری به زنان در وقت انتخابات خطاست
مونا اسکندری، از نویسندگان فعال و موفق استان و کشور، در ابتدای سخنان خود با اشاره به جایگاه زنان در جمهوری اسلامی، گفت: با توجه به اینکه امام راحل بعد از پیروزی انقلاب جایگاهی تازه و نقش جدی به زنان دادند، بخشی از رسالت ما در این نقشآفرینی، کنشگری سیاسی و از مصادیق بارز آن مقوله انتخابات است که گریزی از آن نیست. بخش اعظمی از جامعه ما بانوان هستند و با نقشی که در کانون خانواده بهعنوان مادر و همسر دارند خیلی میتوانند اثرگذار باشند.
در واقع نقشی که امام عظیمالشأن و رهبری معظم به بانوان دادند، نشان میدهد زنها قشری نیستند که نادیده گرفته شوند و اتفاقاً در تعیین مناسبات نقش دارند.
مؤلفههای مختلفی نیز برای شرکت در انتخابات وجود دارد که شناخت نیازهای بانوان بهعنوان یک قشر اثرگذار در جامعه یکی از آنهاست. ممکن است جامعه زنان ما از اینکه از آنان صرفاً بهعنوان ابزاری برای رأی دادن استفاده شود، خسته شدهاند. ما در زمانهای زندگی میکنیم که زنان بسیار تیزهوش و نکتهسنج هستند و راحت دست به انتخاب نمیزنند. اینکه موقع انتخابات به سراغشان برویم و به آنها جایگاه بدهیم را برنمیتابند و میخواهند در همه معادلات نقش داشته و دیده شوند. گاهی زنها از دیده نشدن خسته هستند و گاهی از اینکه قولهایی به آنها داده شده ولی عمل نشده دلسردی شدهاند، بنابراین نیاز است نفس تازه و پرامیدی به این قشر دمیده شده و آنها را به جایگاه اصلی خود برگرداند.
ما نمونههایی از زنان موفق داشتیم که نگاه به زندگی آنها چه در بخش فردی و خانوادگی و چه در بخش اجتماعی و سیاسی برای امروز میتواند بسیار راهگشا باشد.
ما کسی مثل مرحومه خانم دباغ را داشتیم که در بخش مادرانه، زنانه، سیاسی، اجتماعی و... حضور داشت و موفق و اثرگذار بود پس میتوان این شخصیتها را مستمسک قرار داده و به جایگاه زن نگاه تازهتری انداخت.
***زنان نیمی از جامعه بوده اما فقط 4.5 درصد کرسیها را در اختیار دارند
سمیرا معارفی، سردبیر خبرگزاری ایسنا در همدان نیز با اشاره به تأثیر مشارکت زنان در انتخابات و وضعیت فعلی جامعه بیان کرد: شاید بتوان گفت نقشآفرینی زنان در انتخابات (به لحاظ مشارکت و ترغیب به حضور) تا حدودی کمرنگ شده و مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باعث دلسردی مردم و البته زنان شده است. ما وقتی در در جمعهای بانوان و خانوادهها قرار میگیریم شاهد این هستیم که تعداد افرادی که میخواهند رأی بدهند کم است، سؤالاتی نظیر اینکه این همه رأی دادیم چه شد؟ که برخی از تحصیلکردهها و فرهیختگان مطرح میکنند نیز نشان میدهد جامعه با یک مسئله جدی مواجه است.
زنان میخواهند بدانند دستاورد نمایندهها در ادوار مختلف برای آنان و خانوادههایشان چه بوده، آنها تحت فشار هستند و احتیاج دارند از مشکلاتشان گرهگشایی شود، طبیعی است که از قوای سهگانه هم توقع دارند تسهیلگری کنند. وقتی خانوادهها میبینند دولت دست به اقداماتی میزند این سؤال پیش میآید که برای مثال با چه هدفی تعداد خانوادههای یارانهبگیر کاهش پیدا میکند، یا افزایش سن بازنشستگی چرا در زمان فعلی انجام میشود؟ این مسائل در کاهش مشارکت مردم اثر دارد و زنان شاهد این هستند که در این تصمیمات کلان اصلاً دیده نشدهاند.
مسئله مهم بعدی اینکه زنان به زنان اعتماد ندارند که آنها را به مجلس بفرستند تا نیازهایشان در آنجا دیده شود. در این دوره تنها 16 نفر از نمایندگان خانم بودند که 4.5 درصد نمایندگان را تشکیل میدهد در صورتی که نیمی از جامعه زنان هستند اما مردان برای زنان تصمیم میگیرند و طبیعی است زنان حس کنند دیده نمیشوند
***زنان مناطق پایین شهر و روستاها اصلاً دیده نمیشوند
راضیه توانا، فعال اجتماعی و فرهنگی و از بانوان خانهدار موفق نیز در ادامه با اشاره به مسائل موجود در بین زنان، عنوان کرد: زنانی که ما با آنها سر و کار داریم، منظورم بانوان ساکن در مناطق پایین شهر، حاشیه شهر و روستاها هستند، بیشتر حس میکنند که نادیده گرفته شدهاند. زنان برای گذران اوقات فراغت یا توجه به بدیهیترین نیازهای خود امکاناتی ندارند، اینکه سالنی باشد یا کتابخانهای یا محلی که بتوانند دورهمی داشته باشند. وقتی یک مادر حس میکند دیده نمیشود و نیازهای او مورد توجه قرار نمیگیرد چطور میتواند مشوق خانوادهاش باشد؟ امام راحل فرمودهاند زن مظهر انسانسازی است اما آیا واقعاً ما این جایگاه را برای زنان قائل هستیم؟ در تصویب قوانین چقدر این موضوع دیده میشود؟ کانون توجه خانواده زن است و بچه و همسر تحت تأثیر زن نقشآفرینی میکنند اما الآن این مؤلفه هم کمرنگ شده. قبلاً حرف و رفتار مادر در خانواده فصلالخطاب بود، ما بچه بودیم ذوق میکردیم که مادرمان میخواهد رأی بدهد، همه دنبالش میرفتیم اما الآن مشکلات اصلاً نمیگذارد شما به این مسئله فکر کنید! فرهنگسازی هم نشده که ریشه مشکلات کجاست.
اگر مشکل اقتصادی و اختلاس هست نه مربوط به انقلاب که به خطای افراد برمیگردد، خب وقتی این موارد تبیین نمیشود یک مادر توجیه نمیشود چطور میتواند در خانه و خانواده ایفای نقش کند؟ توجیه برخی مسائل هم با تصمیماتی که در سطح کلان گرفته میشود سخت است. پس منجر به از دست دادن اعتماد عمومی میشود که اگر زنان را از دست بدهیم باختهایم. موفقیت انقلاب به پشتوانه زنان بود و استمرار آن هم به دست زنان است اما الآن زنان نقشی ندارند. این استمرار و نقش زن دیده نشده. مردم از ما میپرسند نمایندهای که شما دوره قبل تبلیغ کردی چه کاری کرده؟ ما چه پاسخی داریم بدهیم؟ نمایندگان باید اعتمادسازی کنند تا ما بتوانیم با مردم از خدمات و اقدامات مثبتشان حرف بزنیم و آنها را پای کار بیاوریم.
***فقدان عدالت اجتماعی به بیاعتمادی مردم دامن میزند
اسکندری در ادامه این سخنان با تأکید بر لزوم آگاهی از حوزه اختیارات نماینده مجلس، افزود: گاهی ما اشراف کافی به حوزه نماینده نداریم و توقع داریم کار مدیریت شهری را بکند. نماینده وظیفه ندارد در محلات دست به اقدامات ملموس بزند. اگر هم اتفاقی در این راستا رخ داده به انتخابات آسیب زده و با ایجاد یک فضای نامربوط توقع بیجا ایجاد کرده. ما باید بدانیم وظیفه نماینده قانونگذاری است و به افراد شناخت بدهیم.
مسئله مهم بعدی اینکه در حال حاضر عدالت اجتماعی وجود ندارد به این معنی که قانون در یک جا هنجار است و در یک جا نیست.
وقتی هم که بیعدالتی باشد در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و... ناامیدی ایجاد میشود. مردم خود را تأثیرگذار نمیبینند که بخواهند مشارکت کنند و اعتراض خود را در عدم مشارکت نشان میدهند. وقتی همه مردم از بیماران خاص گرفته تا شرکتهای دانشبنیان و کارآفرینان که با مشکلات اقتصادی و قانونی مواجه هستند، نشان میدهد ما در انتخاب نمایندگان خود موفق نبودهایم که بتوانند موانع را از سر راه ما بردارند. بنابراین میبینم آنها یک اتاق خلوت درست کردهاند که شما یا با مایید یا علیه ما و خود را به همین محیط محدود کردهاند که در شهرهای کوچک این مسئله برجستهتر است و مناعت طبع وجود ندارد که نقدها و نظرها شنیده شود. آسیب قدرتطلبی افراد و اینکه طاقت حرفهای مخالف خود را ندارند به مردم میرسد و در نتیجه با افزایش مشکلاتشان، مشارکت و حضور آنان را کاهش میدهد.
***ما در ردههای بالای سیاسی به زنان میدان ندادهایم
معارفی در این بخش اضافه کرد: یک مسئلهای که مهم بوده و کمتر به آن توجه شده اینکه بانوان بعضاً فعالیتهای اجتماعی دارند اما مشارکت سیاسیشان کم است و اگر وجود دارد به نازلترین شکل آن یعنی صرف رأی دادن است! در صورتی که خانمها میتوانند بهعنوان تشکلها وارد عرصههای سیاسی شده و نقشآفرینی کنند.
به همین منظور نیاز است زنان در دانشگاهها تربیت و ساخته شوند یعنی افکار آنها بهصورت هدفمند به سمتی که تمایل دارند جهتدهی شده و اجتماع از آنها بهره ببرد.
خانمها میتوانند بهعنوان نیمی از جامعه بسیار فعال باشند اما این اعتماد بهنفس در میان آنها وجود ندارد، ما در بین مسئولان ارشد زنانی نداریم که مسئول باشند، بیشتر مدیران میانی هستند. پس ما زمین بازی را به آنان ندادهایم که بتوانند خود را محک بزنند. حتی زنان به زنان رأی نمیدهند و این حضور منفعلانه است؛ بنابراین باید در این بخش و تربیت زنان اثرگذار و اعتمادبخشی به آنها در جامعه بین زنان و مردان گام برداریم.
***وقتی زنی به مجامع سیاسی میرود باید بتواند پرونده روشنی از خود به جای بگذارد تا بتوان او را بهعنوان الگو معرفی کرد
توانا نیز به مسئله آموزش زنان پرداخت و خاطرنشان کرد: موضوع نخست در خصوص زنان، توانمندسازی آنان است، یک زن مسئولیت زیادی در خانواده داشته و طبیعتاً وقت کمتری دارد، پس باید این مؤلفه را در برنامهریزی و تصمیمسازی برای او در نظر گرفت، ضمن اینکه ما زنان برجسته بسیاری داریم که در حوزههای پزشکی، علمی، فرهنگی و... به جامعه معرفی میکنیم اما در بخش سیاسی چطور؟ وقتی زنی به مجامع سیاسی میرود باید بتواند پرونده روشنی از خود به جای بگذارد تا بتوان او را بهعنوان الگو مطرح و معرفی کرد.
نکته پایانی اینکه آموزش زنان را هم در این بخش باید جدی گرفت. هیچ ساز و کار مشخصی برای آموزش زنان در بخش سیاسی وجود ندارد.
***بانویی از نظر جامعه موفق بوده که از خودش گذشته و فداکاری کرده است!
اسکندری در ادامه سخنان خود در این بخش، نخبگان را شبیه فانوسهای روشنکننده راه خواند و متذکر شد: ما از ابتدا به نخبگان اعتماد نسبی داشته و در بخش اقتصادی و سیاسی آنها را الگو قرار دادهایم. پس آنها میتوانند نقش اثرگذاری در مشارکت حداکثری مردم داشته باشند. اما نکتهای که من میخواهم به آن اشاره کنم این است که ما همیشه زنان را آسیبپذیر دیدهایم اینکه آنها خودشان یک مقام سیاسی در کشور بشوند جزو اولویتهای ما نبوده. ما خانمهای موفق را صرفاً مادران خوب دیدهایم یعنی بانویی از نظر جامعه موفق بوده که از خودش گذشته و فداکاری کرده است.
در مقابل، شناختی هم نسبت به افرادی که بالا میروند، نداریم و نسبت به توانایی آنها شک داریم که بخشی از آن به فرهنگ جامعه ما برمیگردد که خانمها را نقطه اتکا و محل اعتبار نمیدانیم مگر اینکه پشت جبهه او یک آقا باشد. بانوان نخبه در این بخش میتوانند نقشآفرینی کرده و افراد موفقی که از موانع عبور کردهاند را به جامعه معرفی کنند. معرفی این افراد باعث اعتماد نسبی بین مردم شده و میتواند اثرگذار باشد.
مسئله بعدی اینکه معمولاً زنها نگران رد شدن هستند، ریسکپذیری در آقایان بیشتر است اما خانمها نگرانند اگر رد شوند اعتبار خود را از دست بدهند بنابراین کمتر در میادین سیاسی حضور پیدا میکنند.
***زنان باید بدانند کنشگری سیاسی آنها برای آینده خودشان است
معارفی در ادامه با تأکید بر لزوم اصلاح نگرش زنان، اظهار کرد: به اعتقاد من آموزش زنان مبنی بر اصلاح نگرش آنان است. این دیدگاه در جامعه حاکم شده که عرصههای سیاسی مردانه است بنابراین در این بخش باید نگرشها اصلاح شود.
نکته بعدی اینکه زنان باید بدانند کنشگری و فعالیت آنها برای آینده خودشان است و در این صورت آینده بهتری خواهند داشت اگر زنان دیدگاه و تفکر خود را تغییر دهند امید به آینده مشارکت آنان را نیز افزایش خواهد داد.
***کمتر مادری فرزند خود را در هیبت سیاسی میبیند
توانا نیز در این بخش اعلام کرد: همه مادرها آرزوها و رؤیاهای خود را در فرزندان خود میبینند شاید بیشترین تمایل هم در بخش فرهنگی و اجتماعی باشد. کمتر مادری فرزند خود را در هیبت سیاسی میبیند. رویکرد سیاسی و تربیت فرزندان بر این اساس در خانوادهها وجود ندارد که باید تجدید نظر کرد.
***حضور سیاسی زنان در جامعه دل بزرگ و روحیه قوی میخواهد
اسکندری در ادامه سخنان خود با این بیان که در یک خانواده با خاستگاه سیاسی بزرگ شده و مادر او به طور مستقیم در مناسبات سیاسی نقش داشته، ابراز کرد: من از نسلی هستم که مادرم سیاسی بوده و از بچگی پای صحبتهای افراد سیاسی در خانواده بودهام، اما در آستانه 42 سالگی به این نکته رسیدهام که ما اگر یک دنیای آرمانی سیاسی برای فرزندان خود بسازیم باید بدانیم سیاسی بودن مساوی است با مسئولیت.
بیشتر باید بدانیم وقتی فرزند خود را برای کنشگری سیاسی آماده میکنیم به او بیاموزیم اگر روزی این سمت از شما گرفته شود آن روز، روز خوبی نخواهد بود. بهویژه در همدان که اصولاً خوشاستقبال و بدبدرقه هستیم بنابراین من بهعنوان یک مادر این را در ذهن فرزندم ایجاد نمیکنم که به سمت سیاستمدار بودن حرکت کند.
خانمها روحیه لطیفی دارند با صفات ذاتی زودرنجی، پر از رأفت و جزئینگری و در قالب مثلاً یک نماینده مجلس که پروتکلهای خاص و نگاه مردانه میطلبد نمیتوانند دوام بیاورند مگر اینکه که آن خانم یا باید ویژگیهای زنانه خود را مخفی کند یا روحیاتش مردانه شود.
جایگاهی که امام بعد از انقلاب به زنان دادند این بود که با ویژگیهای زنانه نقش هم بپذیرند اما الأن جامعه ظرفیت پذیرش زن را با تمام شاخصهای زنانهاش دارد؟ من میدانم آنقدر در دنیای تضادها و جناحها فرزند من آسیب خواهد دید که ترجیح میدهم او را وارد این وادی نکنم. چهبسا افراد مؤثری هم بودهاند اما دل بزرگ و خانواده حمایتگری میخواهد که زن در عرصه سیاست و نامردمیهای آن دوام بیاورد.
***باید برای فرزندان خود روشن کنیم که رأی آنها در دنیای سیاست اثرگذار است
معارفی نیز با بیان این نکته که جای تربیت سیاسی در خانوادههای ما خالی است، اما نمیتوان به اجبار متوسل شد، گفت: مادر یک خانواده میتواند بهعنوان محور، نسبت به فرزندان و همسر خود و بعد نسبت به خانواده، بستگان و حتی همسایگانش آگاهیبخشی کند تا بتوانند انتخاب سالم و صالحی داشته باشد. وقتی بچه رشد کند طبیعتاً به سمت تمایلات خود هم میرود اینکه او را محدود به دنیای سیاست کنیم اجحاف است ما باید برای فرزندان خود روشن کنیم که نظر و رأی آنها در دنیای سیاست اثرگذار است اما اینکه او را به این سمت سوق دهیم که حتماً نقشآفرین سیاسی باشد، مقبول و موجه نیست.
***ما باید فرزندان خود را مدیر بار بیاوریم
توانا نیز در این بخش از سخنانش با اشاره به اهمیت تربیت فرزندان مدیر برای نظام اسلامی و حکومت مهدوی امام زمان (عج) ابراز کرد: کمیل یکی از یاران امام علی بود که دعایی نیز با نام او وجود دارد و معروف است، پس مقام معنوی بالایی داشته اما همین توانایی مدیریت نداشته. ما باید فرزندان خود را مدبر بار بیاوریم تا بتوانند در جامعه فعلی با چشم باز نقشآفرینی کنند. این طور تربیت کردن از عهده یک مادر قوی با دل بزرگ برمیآید.
***در خانه مسائل سیاسی را برای فرزندان خود باز کنیم
اسکندری در ادامه با اشاره به تأثیرپذیری فرزندان از مادر خانواده تشریح کرد: ما وقتی گوشی در دست میگیریم بچه علاقهمند به گوشی میشود، وقتی کتاب به دست میگیریم به کتاب علاقهمند میشود، وقتی راجع به یک سریال حرف میزنیم، به فیلم علاقهمند میشود و... اگر والدین بهویژه مادران با توجه به پیش رو بودن انتخابات، موضوعات روز جامعه را در مباحث روزانه خود مطرح کرده و فکر نکنند مسائل سیاسی به درد ما نمیخورد، خانواده متأثر شده و حساس میشود بهویژه بچهها که حس میکنند میتوانند در مسائل سیاسی اثرگذار باشند و تغییر ایجاد کنند.
***دولت مشکلات مردم را رفع کند مشارکت قطعاً بالاتر میرود
معارفی نیز با این بیانکه نقش اساسی در کاهش مشکلات مردم را دولت ایفا میکند و سایرین در رده دوم قرار میگیرند، اظهار کرد: کاهش تورم و مشکلات اقتصادی و اینکه به مردم یک چیز ملموس ارائه شود میتواند در افزایش مشارکت سهم عمدهای داشته باشد. درست است که مجلس جدا از دولت است اما عملکرد دولت در تشویق و ترغیب و جلب مشارکت مردم بسیار اثرگذار است. مثلاً با توجه به اینکه اکثریت مردم به یارانه نیاز دارند دولت میتواند با تغییر در این بخش و افزایش شمار یارانهبگیران امید ایجاد کند. رسانهها نیز میتوانند با انعکاس اخبار امیدبخش جامعه را پویا کنند. اخبار منفی مردم را دلزده و مشارکت را کمرنگتر میکند. اگرچه گمانهزنیها از مشارکت بالای مردم حکایت دارد اما باید با فعالیت و تکاپو گرهای از مشکلات آنان نیز باز کرد. مسئله مهم بعدی برخورد صادقانه با مردم است که بسیار امیدآفرین بوده و مردم ترجیح میدهند به جای وعدههای پرطمطراق توخالی حرف صادقانه بشنوند.
***برخورد صادقانه کاندیداها با مردم در افزایش مشارکت اثرگذار خواهد بود
توانا در این بخش تأکید کرد: مادران نقش خیلی مؤثری در افزایش مشارکت دارند و از آنجایی که سکان خانواده دست آنها است اگر کمی از بار سختیها و مشکلات روی دوش آنها برداشته و مشکلات آنها رفع شود، مشارکت افزایش خواهد یافت. قانون گاهی تصویب شده اما اجرا نمیشود گاهی هم نیروی اجرایی خوب وجود دارد اما دستش بسته است، اینجا باید توازن برقرار کرد تا مردم به چشم خود تغییر را ببینند.
کسی که با رأی مردم بالا میرود اگر به وعدههایی که میدهد وفا کند و صادقانه با مردم برخورد کند و بگوید برخی مسائل دست نماینده مجلس نیست، رویارویی برای مردم بسیار مقبولتر خواهد بود.
***اگر رأی ندهیم گزینههای خوبی روی میز نیست
اسکندری در خاتمه سخنانش با اشاره به آثار عدم حضور بانوان در انتخابات نیز، گفت: گاهی اوقات عدم حضور باعث یک اتفاق خوشایند میشوند مثل انقلاب. اما اینجا اگر انتخابات را نداشته باشیم آیا خواسته بهتری روی میز است؟ متأسفانه باید بگویم گزینههای خوبی روی میز نیست. بنابراین باید حضور پیدا کنیم اما با تغییر در نگاهها، قوانین، تنویر دیدگاه و... بتوانیم بستر را برای انجام کارهای اثرگذار فراهم کنیم بعد به سمت آنها گام برداریم.
اعتماد مردم در برخی حوزهها سلب شده و برخی پیشبینی میکنند حضور آنان کمرنگ باشد، اما ما اعتقاد داریم اینجا مملکت امام زمان است و میتوان روی مردم حساب کرد.
ما باید تمام همت و توان رسانهای، نخبگانی و بانوان خود را بهکار گیریم تا سفیدی تابلویی که بهواسطه سوء عملکرد، لکههای سیاهی گرفته را به مردم نشان دهیم. ما هنوز مسئولان خوبی داریم که مثل مردم عادی زندگی میکنند، حقوقشان مثل مردم است، فرزندانشان بیکار است، مستأجر هستند و زیست عادی دارند باید آنها شناخته و به مردم معرفی شوند تا لکههای سیاهی که دشمن پررنگ کرده محو شده و البته حیله دشمن و کجاندیشی برخی مسئولان خنثی شود.
مردم ما در این 44 سال ثابت کردهاند پای نظام و انقلاب هستند. اگر امید مردم بیش از پیش تقویت شود تودهنی بزرگی به دشمن خواهند زد و البته مسئولان هم باید بدانند مردم بسیار هوشمند هستند و اگر بخواهند از رأی آنها سوءاستفاده کنند با پاسخ جدی مردم مواجه خواهند بود.