وقتی کودک نمیتواند خواستهها و احساساتش را بیان کند، عصبانیت و داد زدن تبدیل به زبان او میشود. پرخاشگری او نه فقط یک رفتار ناپسند، بلکه نشانهای از نیاز به درک شدن، آموزش مهارتهای عاطفی و الگویی برای تعامل با جهان است. والدین و مدرسه با شناخت این ریشهها و راهکارهای مدیریت خشم، میتوانند مسیر رشد سالم کودک را هموار کنند.
گاهی والدین با صحنهای آشنا روبهرو میشوند؛ پسرشان به کوچکترین محرک واکنش شدیدی نشان میدهد، داد و بیداد راه میاندازد، بیاحترامی میکند و تلاش میکند دیگران را با گریه و جیغ تسلیم کند. دخترشان کافی است کاری برخلاف میلش انجام شود، شروع به داد و فریاد میکند یا حتی وسیلهای را پرت میکند. بسیاری از والدین نگران هستند شدت و دفعات عصبانیت فرزندشان بیش از حد طبیعی باشد.
دکتر انسیه مجذوبی، روانشناس و بازی درمانگر کودک، میگوید این رفتارها نمونهای از پرخاشگری کودکان است که ریشههای عمیقی در محیط و آموزشهای دوران کودکی دارد.
پرخاشگری چیست؟
به گفته انسیه مجذوبی، پرخاشگری عبارت است از؛ عدم کنترل رفتار در موقعیتهایی که به میل کودک نیست و به صورت رفتاری یا کلامی میتواند به خود یا دیگران آسیب برساند. این رفتارها معمولاً زمانی بروز میکنند که کودک نمیتواند نیازها و احساسات خود را به زبان بیان کند و راههای سالم ابراز احساسات را نیاموخته است.
پرخاشگری تنها محدود به عصبانیت لحظهای نیست؛ این رفتار میتواند به تدریج به الگویی پایدار تبدیل شود که روابط کودک با خانواده، مدرسه و جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
ریشههای رفتاری پرخاشگری
هیچ کودکی با پرخاشگری به دنیا نمیآید. محیط خانه نقش تعیینکنندهای دارد. این روانشناس در ادامه توضیح داد؛ محیط های مختلفی در پرخاشگری کودک تاثیردارند:
محیط خانوادگی: وقتی پدر و مادر دائم در حال دعوا هستند، سلطهجو یا تنبیهکنندهاند، کودک به مرور یاد میگیرد از پرخاشگری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کند.
محیط مدرسه: مدارس خشک، تنبیهکننده و سختگیر که کودک را بهعنوان یک شهروند مستقل نمیبینند، زمینهساز بروز پرخاشگری هستند.
جامعه و رسانهها: مشاهده مداوم رفتارهای پرخاشگرانه در تلویزیون، موبایل و شبکههای اجتماعی به کودک الگویی برای تقلید ارائه میدهد.
مجذوبی تاکید کرد که خانه، مدرسه و جامعه سه رکن تاثیرگذار هستند. وقتی نیازهای کودک به رسمیت شناخته نمیشود و هیچ آموزش موثری درباره شناخت احساسات و بیان نیازها به او داده نشده، پرخاشگری به شکل طبیعی راه بروز این ناکامی میشود.
سن و رشد کودک در پرخاشگری
سن کودک نقش مهمی در میزان و نوع پرخاشگری دارد. کودکان پیش از تکلم قادر به بیان خواستهها و نیازهای خود نیستند و این محدودیت زبانی باعث بروز پرخاشگری میشود. با رشد زبان و مهارتهای ارتباطی، کودک نیاز دارد آموزش ببیند چگونه احساسات خود را مدیریت کند و نیازهایش را به شکل مناسب بیان کند.
نقش رسانهها
یکی از نکات مهمی که این روانشناس بر آن تأکید کرد، نقش رسانهها و فضای مجازی در پرخاشگری کودکان است، تماشای مداوم رفتارهای پرخاشگرانه در تلویزیون، موبایل و شبکههای اجتماعی، الگویی میشود که کودک از آن پیروی میکند.
کودکانی که ساعات زیادی را در معرض رسانه هستند، به جای یادگیری مهارتهای حل مسئله و ابراز احساس سالم، پرخاشگری را به عنوان راه حل میآموزند.
وی در این مورد به بیان مثالی پرداخت و گفت: وقتی کودک میبیند افراد در رسانهها سیگار میکشند، با دعوا و پرخاشگری مشکلات خود را حل میکنند، این رفتارها در ذهن کودک تثبیت میشود و احتمال تقلید آن افزایش مییابد.
استرس و فشار محیطی
علاوه بر محیط و رسانه، فشارهای روانی و اجتماعی بر بروز پرخاشگری تأثیر دارد. مجذوبی در این خصوص ادامه داد: وقتی فرد نمیتواند نیازهای خود را در زمان مناسب برآورده کند، یا در محیط اجتماعی پاسخگو نیست، پرخاشگری به شکلی طبیعی بروز میکند. این رفتار گاهی از والدین به کودک منتقل میشود و در خانواده تثبیت میشود.
به عبارت دیگر، کودکانی که در محیطهای پر استرس رشد میکنند، برای جلب توجه یا رسیدن به خواستههایشان از داد و بیداد، ضربه زدن یا سایر رفتارهای پرخاشگرانه استفاده میکنند.
نقش والدین در پیشگیری و مدیریت
این روانشناس بر اهمیت والدین و محیط خانواده تاکید کرد و به والدین توصیه های زیر را بیان کرد:
ایجاد الگوهای مثبت: والدین باید با مهارت و به صورت آرام محدودیتها و تنبیهها را اعمال کنند.
آموزش احساسات و نیازها: کودک باید یاد بگیرد احساسات خود را بشناسد و به شکل سالم بیان کند.
تعامل عاطفی گرم: همدلی، تحسین و توجه والدین به رفتارهای مثبت کودک، پرخاشگری را کاهش میدهد.
پرهیز از الگوهای پرخاشگرانه: والدین پرخاشگر و سلطهجو میتوانند رفتار پرخاشگرانه را در کودک تقویت کنند.
مدرسه و جامعه
پرخاشگری کودکان تنها محدود به خانه نیست. مدرسه و محیط اجتماعی نقش مهمی دارند؛ محیط خشک و تنبیهکننده در مدرسه میتواند پرخاشگری را تشدید کند. وقتی کودک در مدرسه احساس میکند به عنوان یک فرد مستقل دیده نمیشود و نیازهایش نادیده گرفته میشود، پرخاشگری راهی برای جلب توجه و دفاع از خود پیدا میکند.
توصیههای پایانی
پرخاشگری کودکان نه یک ویژگی ذاتی، بلکه محصول محیط، آموزش و الگوهای رفتاری است. خانه، مدرسه و رسانهها باید شرایطی فراهم کنند که کودک بتواند احساسات و نیازهای خود را به شکل سالم بیان کند.
مجذوبی توصیه کرد؛ والدین با ایجاد محیطی امن و گرم و آموزش مهارتهای شناخت و مدیریت احساسات، میتوانند کودک را از مسیر پرخاشگری دور کنند. رسانهها باید با آگاهی از تأثیرات رفتاری محتوا تولید کنند و ساعات استفاده کودک محدود و کنترلشده باشد.
آموزشهای مهارتی و روانشناسی به والدین و مربیان میتواند ابزار موثری برای پیشگیری و کاهش پرخاشگری در کودکان باشد. پرخاشگری اگر مدیریت شود، میتواند فرصتی برای آموزش مهارتهای حل مسئله، کنترل خشم و رشد عاطفی کودک باشد؛ اما اگر نادیده گرفته شود، میتواند به افت تحصیلی، مشکلات ارتباطی و ناهنجاریهای رفتاری در آینده منجر شود.