مهمترین لازمه انتخاب صحیح همسر، شناخت است آنهم شناختی نزدیک به واقع، مجموعهای و ملاکمند که در آموزههای دینی، عرصه اندیشمندان حوزه انسانشناسی و روانشناسی تربیتی شاخصهایی برای وصول به نتیجه مطلوب عرضه شده که قطعا نیاز به دقت در صحت تطبیق دارد و اتفاقا در کوران انتخاب عوامل مزاحمی مانند شتابزدگی، احساس و یا تنفیذ خواستههای دیگران در اخذ تصمیم، موجب نادیدن ویژگیهای لازم برای گزینش صحیح میباشد که انجام مشاورههای ضروری برای این اقدام مهم باید از مناظر مختلف مورد توجه قرار گیرد.
برای انجام فرآیند شناخت مجموعهای ناگزیریم عادات خانواده مخاطب و همسر احتمالی آینده را از منابع چندگانه و موثق بهدست آوریم البته این اقدام به معنای مطالبهای صددرصدی بهسوی خوبیها و یا نگاهی مدینه فاضلهای نیست بلکه برای دریافت درصد همسانی تقریبی در ویژگیها (هم کفوی ) است، در این میان نباید دچار سادگی توام با زود تصمیمی شد، کم نداریم زوجهایی را که به دلیل شکلگیری محبت سرابگونه در مراحل اولیه انتخاب، با سادهاندیشی تصور کردهاند که بهزودی یا پس از چند صباح زندگی مشترک میتوانند غالب ویژگیهای مطلوب را به حد مناسب و قابل قبول برسانند ولی بعد ( که شاید دیگر دیر شده باشد) متوجه شدهاند که وصول به جایگاه مطلوب یا نیاز به گذشت زمان زیادی دارد که غالبا تحمل آن بسی سخت است و یا اساسا قابل اصلاح در عمل و رفتار نیست.
نکتهای که طرح آن ضروری است اینکه تعریف شایستگی و زیبائی با گذر زمان شمائلی است که از سر جمع همه خصوصیات همسر در دل و ذهن شکل میگیرد نه ظواهری شکلی یا زبانی که در مراحل اولیه انتخاب در اذهان طرفین همسری شکل میگیرد و این معضل سرابگونه در غالب ازدواجها، گستره زیادی دارد که به سرعت خانواده را به ازهمپاشیدگی و یا حداقل، طلاق عاطفی سوق میدهد و هر انتخابگری، بهویژه برای تشکیل خانواده که فرصتی بیبدیل بوده و به اعتباری برای هر کسی قابل تکرار نیست، ضمنا در تمام ابعاد زندگی اثری شگرف داشته تا جائیکه در آموزههای الهی به مثابه تکمیل دین به حساب آمده است جا دارد دقت وافر بهخرج داده و برای انجام صحیح آن هزینههای غیر مادی و بعضا مادی در خور را تقبل کند.