سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری فرایش

مریم جلالی» برنامه‌ساز و کارشناس حوزه خانواده معتقد است وضع حجاب این روزها آنگونه که اظهار میشود بد نیست و حتی بهتر هم خواهد شد. با این کارشناس رسانه در خبرگزاری فارس گفتگو کردیم.

در مقوله حجاب نه نگاه فرهنگی داشتیم و نه نگاه اقتصادی/تبیین حجاب به عنوان یک کنش خردمندانه

 یکی از مهم‌ترین موضوعات اجتماعی در حوزه خانواده، مساله حجاب و انتقال بین نسلی آن است. اینکه حجاب دیروز در دنیای سنتی به چه شکل بوده و حالا در دنیای مدرن چطور باید آن را برای فرزندان تبیین کرد، از چالش‌های مهم این حوزه است. مساله حجاب و تکثر و تنوع پوشش آن در دنیای مدرن امروزی، مانند بسیاری از مسائل دیگری که با آن مواجهیم شکل و شمایل متفاوتی نسبت به سالها و دوره‌های قبل پیدا کرده‌است و همین موضوع، حرف زدن درباره آن را کمی سخت‌تر می‌کند.

دکتر مریم جلالی، چهره شناخته شده اهالی رسانه که پیش‌تر او را با برنامه‌سازی در حوزه خانواده و جوانان و با برنامه‌های خاطره‌‌سازی مانند «جذر و مد» و «کوله پشتی» در دهه هشتاد می‌شناسیم، معتقد است حرف زدن درباره حجاب به این سادگی‌ها نیست و وقتی از مفهومی به نام «حجاب» در دنیای امروز حرف می‌زنیم ابتدا باید مشخص کنیم که در چه سطحی می‌خواهیم آن را مورد بررسی قرار دهیم و آیا نگاهمان به این کلمه مترادف با یک پوشش است یا برایش یک مفهوم قائلیم؛ آیا می‌خواهیم حجاب را از منظر قانونی مورد بررسی قرار دهیم یا مبنای شرعی آن را بسنجیم؛ همه این حرفها و بحث‌ها سبب گفتگویی دوساعته با دکتر مریم جلالی شد از اوضاع حجاب در دنیای امروز و گرایش به «حجاب استایل‌ها» در میان نوجوان‌ها.

 باید سیر بازنمایی حجاب برای زنان را بررسی کرد

دکتر جلالی معتقد است در مقوله حجاب و جوان‌ها و نوجوان‌های امروزی، باید دو مولفه ثابت را در نظر گرفت و مولفه‌هایی که با تربیت سروکار دارند را نیز مورد بررسی قرار داد، تا متوجه شویم تربیت حاصل چه عناصری است:«ما در تبین مقوله حجاب در جامعه امروز به خصوص برای نسل جوان، باید دو مولفه ثابت را در نظر بگیریم. یکی خود فرد که امروز حتی دختران دهه نودی‌ هم به مساله  تکلیف و حجاب رسیده‌اند و دیگری جامعه. باید بررسی کنیم این جامعه چه چیزهایی به این دختر نوجوان داده‌است؟ آیا دختر شما در آینده همین حجاب را خواهد داشت؟ آیا مادر شما همین حجاب شما را دارد؟ ما باید درباره این انتقال نسلی و مولفه‌هایی که در این تربیت وجود دارد صحبت کنیم. به طور مثال در نسل ما، ماخذ تربیت دینی خانواده و مسجد بوده ‌است. حتی مدرسه بعدها اضافه شده‌است. پس من حاصل تربیت خانواده و مسجد محله هستم. اما برای دختران امروز اینگونه نیست. دختر امروز حاصل مدرسه غیرانتفاعی و خانواده و جامعه و رسانه است. در این روزگار  که دیگر حتی مدرسه هم  نمی‌روند و  تربیت رسانه‌ و شبکه‌های اجتماعی هم به میدان آمده اند . پس باید برای صحبت درباره مقوله حجاب برای نوجوان امروز ببینیم که سیر بازنمایی حجاب برای زنان چگونه بوده‌است؟و مهمتر از آن آیا مسئله حجاب تنها برای بانوان و دختران موضوعیت دارد یا یک مسئله اجتماعی است و شامل همه آحاد می‌شود؟

 ما مثل یک آدم سردرگم با مقوله حجاب برخورد کرده‌ایم

یکی از مشکلات موجود هنگام صحبت درباره حجاب این است که مشخص نیست درباره یک مقوله فرهنگی صحبت می‌‌کنیم یا صرفا پوششی که یک پایش در بازار است و چون هرکدام از این دو مختصات خودشان را دارند، دکتر جلالی معتقد است دچار تضاد شده‌ایم و باعث شده حجاب از آنجا رانده و از اینجا مانده شود:« در گذشته اصلا پوششی به نام مقنعه وجود نداشت. اصلا حجاب به این شکل وجود نداشت. زنان جامعه یا چادری بودند یا بی‌حجاب بودند. تازه چادری هم بودند به شکل چادری امروز نبودند. فقط یک چادر سرشان بود. حالا هرکدام از این دو گروه طیف‌های خودشان را داشتند. در باحجاب‌ها ما چادرمشکی روگیر داشتیم. چادر رنگی که رو نگیر، داشتیم. در بی‌حجاب‌ها هم بی‌حجاب پوشیده داشتیم که فقط حجاب سر نداشت. بی‌حجابی هم داشتیم که به مرز برهنگی میرسید. در این دوران یک حجاب عرفی و یک حجاب شرعی بود؛  پوشش قانونی داشتیم. متاسفانه این را کسی یادش نیست که حتی قبل از انقلاب هم  چه برای آقا  چه خانم  در اماکن خاص پیراهن آستین کوتاه  و اسپرت ممنوع بود . حتما باید کت‌‌دامن و کت شلوار می‌پوشیدند. ما در آن دوران چیزی به عنوان مقنعه نداشتیم. یا روسری داشتیم یا چادر. این قانون پوشش حتی بعد از انقلاب هم تا سال 60/ 61 ادامه پیدا کرد. بعد از انقلاب تنوع‌ در پوشش پیدا شد. اینجا باید گفت با این مد باید برخورد فرهنگی کرد یا تجاری؟ چون حجاب  به معنای پوشش یک پایش با مولفه های  بازار وتجارت پیش می‌رود.

 اینجاست که یک تضاد و پارادوکس میان بحث‌ها به وجود می‌آید.  پس اگر حجاب را یک مقوله بازاری تلقی کنید،  باید از قوانین تجاری و بازاری پیروی کنید: عرضه و تقاضا.

اگر به عنوان یک مولفه فرهنگی به آن نگاه کنید، آن وقت باید از آن حمایت کنی؛ باید به آن یارانه بدهید که ما این کار را هم نکردیم.

متاسفانه ما نه فرهنگی با حجاب برخورد کردیم و نه بازاری. در واقع حجاب از آنجا رانده و از اینجا مانده شده ‌است. حتی مثل غرب که تابع قوانین بازار است و به پوشش کاملا نگاه تجاری دارد هم برخورد نکرده‌ایم. نگاه فرهنگی هم نداشته‌ایم. یعنی مثل لبنان و مالزی که نگاهشان به حجاب به چشم یک مقوله فرهنگی‌‌ است و کاملا مورد حمایت است هم رفتار نکرده‌ایم. بنابراین حجاب در کشور ما سردرگم بین دو مقوله مانده‌است. برای همین است که در انتقال بین نسلی من به عنوان مادر، من به عنوان معلم و من به عنوان رسانه مثل یک آدم سردرگم رفتار کرده‌ام و هربار مثل همان ضرب المثل فیل در تاریکی فقط یک بخشش را گفته‌ام.»

سیر عملیاتی حجاب در کشور ما عجولانه طی می‌شود

یکی از آسیب‌هایی که خانم جلالی در خصوص مساله حجاب به آن اشاره می‌کند. سیر عجولانه عملیاتی آن در کشور است که بلافاصله بعد از فاز خط مشی، وارد فاز اجرایی می‌شود و مرحله برنامه‌ریزی و طراحی را طی نمی‌کند:«ما سه سطح عملیاتی داریم: سطح اول، خط مشی ما را مشخص می‌کند. بعد این خط مشی باید برنامه‌ریزی و طراحی شود و بعد تبدیل به برنامه شود. ما به خاطر آنکه بسیار عجولانه رفتار کرده‌ایم و از برخی چیزها ترسیده‌ایم، فورا از سطح خط مشی وارد برنامه شده‌ایم. هیچ برنامه ریزی و طراحی نداشته‌ایم. این برنامه ریزی بسیار مهم است تا وظیفه دستگاه‌ها مشخص شود؛ اینکه کار به چه شکلی صورت بگیرد و بعد من یک برنامه عملیاتی انجام دهم. ما در حوزه خط مشی باید نگاهمان پژوهش‌محور باشد. اما در خط مشی ما آرزوهایمان را گفته‌ایم. یعنی نگاه افلاطونی داشته‌ایم. ما مبتنی بر شرایط اجتماع، برنامه ریزی نکرده‌ایم. یکی از آسیب‌های خط‌ مشی گذاری در هرجایی این است که تو در خیالاتت باشی بدون آنکه شرایط را بررسی کنی یا فقط جامعه اطراف خودت را ببینی. ما حتی یک مفهوم دینی داریم که می‌گوید:«حسنات الابرار، سیئات المقربین» ما باید طیف را در نظر بگیریم نه اینکه فقط دور خودمان را ببینیم.گاهی اوقات می‌گوییم حجاب ولی باز تهش سلیقه خودمان را در نظر می‌گیریم و به یک پوشش خاص فقط اشاره داریم. البته بهتر است در تله گذشته و آسیب شناسی نیفتیم و ببینیم ما کجاها می‌توانیم کار مفید انجام بدهیم و کارهای نکرده را پیش ببریم.»

 حجاب باید به عنوان یک کنش خردمندانه در ذهن فرزندانمان تبیین شود

خانم دکتر جلالی معتقد است اگر برای یک نوجوان حجاب به درستی تبیین شود و او خودش حجاب را انتخاب کند می‌توان گفت که حجاب در باور او خواهد نشست و روز به روز امکان پیشرفت آن وجود خواهد داشت. آنگاه دیگر در مواجهه با هر محیطی خودش لباس متناسبی که با شأن و شخصیتش باشد را انتخاب خواهد کرد:«به نظر من یکی از کارهای مهمی که باید انجام داد مفاهمه بین نسلی است. یعنی باید بنشینیم و باهم حرف بزنیم و حجاب را به عنوان یک مقوله انسانی و یک «انتخاب» ببینیم. یعنی اگر حجاب را تبدیل کنیم به یک انتخاب اجتماعی، طوری که بگوییم حجاب انتخاب یک انسان است، می‌توانیم دورنمای خوبی در حوزه حجاب داشته باشیم. بنابراین باید بیاییم بگوییم که ما در پایان قرن چهاردهم که جامعه اسلامی یک گفتمان جدیدی را آورد، این گفتمان مبنایش چه چیزی باید باشد. مثل اقتصادش که دارد آزمون و خطا می‌شود و راه سومی بین لیبرالیسم و سوسیالیسم پیدا می‌کند. پس در مقوله اجتماعی هم حجاب باید چه کار کند؟ می‌توانیم در این خصوص، به آن سه سطحی که گفتیم بپردازیم. یعنی درباره خط مشی و طراحی و اجرا حرف بزنیم. می‌توانیم از بینش و نگرش و منش صحبت کنیم و همه این‌ها مشخص می‌کند که از چه منظری می‌خواهیم مساله حجاب را پیش ببریم. شما حجاب را باید مترادف عفاف که متضاد تبرج است در نظر بگیرید. یعنی آن "فریاد مرا ببین" را نداشته باشد.

 وقتی شما می‌گویید حجاب مصونیت است شما باید این مصونیت را احساس کنید. آیا برخی حجاب‌ها مصونیت ایجاد می‌کند؟ اینجا کلمه تبرج مطرح می‌شود. اگر حجاب مبتنی بر شخصیت تو باشد و انتخاب تو باشد. حجاب به سمت جامعه پسند شدن و دیده شدن حرکت نمی‌کند. بلکه به سمت خودت حرکت می‌کند. یعنی آن پوشش، نشانه بروز و ظهور خودت می‌شود. حجاب یک انتخاب انسانی است و یک نشانه‌ای است که تو از خودت به جامعه بروز می‌دهی و غیر مستقیم می‌گویی:«من این هستم» حالا اگر این «من» قوی باشد و اعتماد به نفس قوی پشتش باشد در هر محیطی باشد تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد و تو خودت مطابقت با شأن خودت را در محیط‌های مختلف تشخیص می‌دهی. من می‌خواهم بگویم این عنصر هویتی اگر چیزی اضافه و زائد بر هویت و ماهیت من باشد، از بین می‌رود.

 اما اگر در هویت من است ماندگار می‌شود. آنجاست که آن دختر نوجوان وقتی در کمدش را باز می‌کند می‌گوید من امروز می‌خواهم کوه بروم پس با توجه به شأن و هویتی که دارم باید چه پوششی داشته باشم. من امروز می‌خواهم مهمانی بروم حالا باید باتوجه به شأن هویتم چه لباسی را انتخاب کنم. به طور مثال رسانه ادعا می‌کند که توانست در سالهای قبل مشکل بستن کمربند ایمنی را حل کند. کمربند ایمنی بستن هنگام رانندگی یک رفتار است. یعنی اگر نبندی جریمه می‌شوی. حالا نگرش من هم عوض شده‌است. یعنی اگر گذشته فکر می‌کردم یک رفتار پرستیژی است الان معتقدم اینطور نیست بلکه برای امنیت من است. اما وقتی عقب بنشینم کمربندم را نمی‌بندم. این یعنی هنوز تبدیل به باور  نشده‌است. اما یک نفر دیگر حتی عقب هم بنشیند، کمربندش را می‌بندد. این یعنی او کمربند را محدودیت نمی‌بیند، بلکه سختی این کار را به نفع امنیتش می‌داند و تبدیل به باور و اعتقادش شده‌است.

 حجاب هم همین است. من اگر در باورم بنشیند که حجاب به عنوان یک مفهوم، یک انتخاب هوشمندانه و کنش خردمندانه است و کارکرد حجاب، کارکرد درستی است و به نفع من است، دیگر فرقی ندارد که من کجا باشم.  هرجا باشم این حجاب فقط ممکن است شکلش عوض شود و یا سلیقه پوشش در طول زمان تغییر کند. مثلا روسری می‌پوشیده، حالا شال می‌پوشد. اما "باور" تغییر نمی‌کند و کارکردهای باور زیاد می‌شود. متاسفانه مشکلی که وجود دارد این است که ما در بسیاری از موارد به جای بینش افراد، نوع پوشش آن‌ها برایمان مهم است. برای همین گاهی برخی افراد پوشش مطلوب را صرفا برای امتیاز گرفتن می‌پوشند. مثلا چادر سر می‌کند که مدیر کل شود.

در 9 سالگی نباید تازه به فکر حجاب دخترمان باشیم

«همه اتفاقات قبل از 9 سالگی می‌افتد» جمله مهمی که دکتر جلالی تاکید دارد باید پیش از این سن خانواده هویت دخترش را بسازد و حال در 9 سالگی برای او یک چارچوب انتخابی مشخص کند:«نکته‌ای که وجود دارد این است که من به عنوان یک مادر چطوری باید دانش معنوی و تجربه تربیتی خودم را به فرزندم معرفی کنم؟ همه اتفاقات همه قبل 9 سالگی می‌افتد. من تازه در 9 سالگی که نباید به او بگویم حجاب داشته باش. من باید هویتی که از این دختر می‌سازم آنقدر هویت مستقل، ریشه‌دار و با اعتماد به نفس باشد که وقتی به 9‌سالگی رسید خودش انتخاب کند. حتی اگر انتخاب هم نکرد اجازه تجربه داشته باشد. آن وقت من دامنه تجربه‌اش را باز بگذارم. دامنه اجبارش را هم باز بگذارم. به او بگویم این یک چهارچوب دارد. اول اینکه این خط قانون است. یعنی تو نمی‌توانی بدون حجاب به مدرسه بروی. این خط شرع است و شرع از تو خواسته‌است که حجاب داشته باشی و این خط شان و عرف خانوادگی ماست. تو باید  این سه ضلع را در انتخابت لحاظ کنی. حالا اگر دختر من حداقلش را هم انتخاب کرد هیچ اشکالی ندارد. چون می‌تواند آن حداقلی رشد کند و بالاتر برود. اما مشکل اینجاست که ما در تربیت گاهی اجازه انتخاب را به خودش نمی‌دهیم. ما باید بپذیریم که هیچ‌چیز فی‌نفسه بد نیست و هیچ‌چیز هم فی‌نفسه خوب نیست. نمی‌توانیم بگوییم کسی که چادری است عالی‌ست. چون تو می‌توانی یکسری چادری داشته باشی که تبرج‌شان بسیار زیاد است. اینجاست که اگر یک چادری خطا کرد همه چیز بهم نمی‌ریزد.»

وقتی می‌گوییم حجاب نباید فقط به خانم‌ها نگاه کنیم

برخی از گزاره‌هایی که سالها در کشور پیرامون حجاب مطرح شدند کامل نبودند؛ این موجب برخی بدفهمی‌ها در موضوع حجاب شده و خانم جلالی این گزاره‌ها را اینطور مطرح می‌کند:«این گزاره‌ها درباره حجاب کامل نیست و باید اصلاح شود. اینکه وقتی درباره حجاب حرف می‌زنیم فقط به زن‌ها نگاه می‌کنیم، این نگاه کامل نیست. حجاب زن و مرد را در بر می‌گیرد. وقتی می‌گویی حجاب ذهنت به سمت پوشش یا پوشش‌های مختلف می رود؛ یعنی این ذهنیت کامل نیست. وقتی می‌گویی حجاب ذهنت برود سمت لباس سازمانی یعنی کامل نیست. چقدر آدم داریم که در محل کارش حجاب دارد اما در جمع‌های فامیلی حجاب ندارد یا چقدر آدم داریم که در جمع فامیلی دارد در عروسی‌اش ندارد. وقتی می‌گوییم حجاب، باید ذهن به سمت یک کنش خردمندانه برود نه به سمت یک اجحاف در حق یک زن. این گزاره‌ها کامل نیست باید کامل شود. سالها پیش یک خانم تازه مسلمان را در برنامه «کوله پشتی» آورده بودیم و خیلی دیده شد؛ آن خانم تازه مسلمان حجاب را تاج بندگی تعریف می‌کرد. او این رفتار خردمندانه را درک کرده بود. حجاب در بینش او نشسته بود. اما برخی دختران ما اینطور نیستند. چون در خانواده باید خودشان انتخاب می‌کردند و او این موضوع را یک اجحاف در حق خودش می‌داند. اما از طرفی فربه شدن «فردیت» در جامعه به ما آسیب زده‌است. کاش همان اول که می‌خواستند درباره شیوه زندگی کردن صحبت کنند به جای کلمه «سبک زندگی» که در این سال‌ها بسیار استفاده شد می‌گفتند:«آداب زندگی» این واژه «سبک» اومانیستی و فردگرایی‌ست. شما به هرکسی خرده بگیری می‌گوید من سبک زندگی خودم را دارم. من دوست دارم. دلم می‌خواهد. ما در مفهوم اسلامی‌مان فردیت به این شکل نداریم. سبک برخاسته از فردیت است. آداب داریم. آداب برخاسته از جامعه و فرهنگ است. ریشه دارد. باید به کلمات حساسیت زیادی نشان داد . شاید بهتر باشد  به دختران  به جای حجاب داشته باش گفت  وقار داشته باش چون خود وقار حجاب را می‌آورد.»

حجاب استایل مبلغ حجاب نیست، یک فروشگاه امروزی است

یکی از پدیده‌های نوظهور این روزهای دنیای مد و بازار حجاب استایل‌ها هستند که در شبکه‌های اجتماعی دنبال کننده‌های زیادی دارند و میان جوان‌ها نوجوان‌ها بسیار محبوبند. دختران خوش آب و رنگ و محجبه‌ای که بسیاری از بچه مذهبی‌ها حتی از آن‌ها الگو می‌گیرند و دوست دارند شبیه آن‌ها لباس بپوشند. اما آیا حجاب استایل‌ها مبلغ  هستند؟ اصلا حجاب استایل‌ها چه چیزی هستند؟ آیا حجاب آن‌ها ملاک است؟ موضع ما درباره آنها چه باید باشد؟ دکتر جلالی در این باره جواب می‌دهد:«ما نظریه‌ای در اسلام به نام «شأن» داریم. این نظریه در ازدواج می‌گوید اگر یک خانم در زمان مجردی در خانه‌اش خدمتکار داشته باشد باید بعد از ازدواج هم داشته باشد. پس این شأن خیلی مهم است. اما ما کجا این شأن را در حجاب لحاظ کرده‌ایم؟ ما این موضوع را لحاظ نکردیم. چون خواستیم همه را شماره 1 کنیم. خب این اتفاق نمی‌افتد. اصلا یکی از مزایای برتری شیعه نسبت به سایر فرق اسلامی همین پویایی شیعه است. شیعه عقل، اجماع و سنت و سیره را همه باهم در نظر می‌گیرد. من می‌خواهم بگویم که شیعه همیشه مروج کنش خردمندانه بوده‌است. اگر ما حجاب را مساوی با یک کنش خردمندانه و نه یک کنش منفعلانه و اجباری کنیم تبدیل به ارزش می‌شود. ما این اعوجاج مفهومی نسبت به مقوله حجاب را زیاد داریم. یعنی وقتی از حجاب حرف می‌زنیم نمی‌دانیم داریم در مورد یک مفهوم و باور حرف می‌زنیم یا درباره یک نوع پوشش خاص حرف می‌زنیم. بنابراین نتیجه هم نامشخص است. حجاب سطوح مختلفی دارد. وقتی همه تمرکز ما روی منش است می‌شود اینکه بگوییم کسی که فقط روسری‌اش جلو است حجاب دارد. کسی که وجه کفین را رعایت کرده‌است حجاب دارد. وقتی تو فقط در سطح رفتار بخواهی گفتمان کنی می‌گویی بله حجاب دارد. مشکلی نیست. ولی وقتی شما بگویی حجاب یک مفهوم است که داخلش عفاف است. آیا تو در پوشش این حجاب استایل، عفاف می‌بینی؟ عفاف نمی‌گوید بیا مرا ببین. پس این پوشش من نیست! آن پوشش شاید برای یک حجاب استایل مناسب باشد اما برای من ممکن است نباشد. چون این حجاب استایل‌ها جزو معادلات بازار هستند. آنها مبلغ حجاب نیستند. اگر نگاهتان به حجاب استایل‌ها مبلغ حجاب است اشتباه می‌کنید. مبلغ قداست دارد. آنها مثل مارکت و بازار هستند. او بازاریاب است. او می‌پوشد که بفروشد. دلت لباسش را می‌خواهد، برو بخر. به تو هویتی نمی‌دهد. تو برای هویت به حجاب استایل نگاه نکن. تو هویتت را پیدا کن حالا برو چیزی که حجاب استایل تبلیغ می‌کند را برو بپوش اما بدان او مفهوم نیست. او بازار است. بازارهای امروزی این شکلی هستند.»

حجاب باید تبدیل به سرمایه اجتماعی افراد شود

یکی از مهم‌ترین سوالاتی که در حوزه حجاب وجود دارد این است که اوضاع حجاب در شرایط فعلی چگونه‌است؟ و برای بهبود آن باید چه کار کرد؟ سوالی که دکتر جلالی به آن اینطور پاسخ می‌دهد:«من معتقدم اوضاع حجاب انقدرها که می‌گویند بد نیست و اتفاقا بهتر می‌شود چون سرمایه اجتماعی زیادی دارد. ولی ما باید برای بهتر شدن حجاب ساختارسازی کنیم. یک مثال بزنم چطور است که رانندگی ما اینجا بد است ولی وقتی می‌رویم کیش بهتر می‌شود؟ حجاب یک امر فطری است ما فقط نباید دستکاری‌اش کنیم. یک تعدادی از مشکلات حجاب، لجبازی است. ما سه سطح سرمایه‌ داریم. یک سرمایه اقتصادی داریم که هم از راه تلاش به دست می‌آید هم از راه ارث. یعنی تو ممکن است پدر و مادرت پولدار باشند یا خودت پولدار باشی. این سرمایه هردو جورش امکان به دست آوردن دارد. یک سرمایه فرهنگی داریم که زاییده تلاش خودت است. یعنی درس خواندی، معاشرت کردی. مسافرت رفتی و خودت را بالا کشیدی. اما یک چیزی به نام سرمایه اجتماعی وجود دارد که هیچ ربطی به تو ندارد وابسته به این است که تو در کجا به دنیا آمدی؟ در کدام خانواده به دنیا آمدی؟ هیج چیز این سرمایه دست تو نیست اما سرمایه تو است. یعنی اگر تو هیچ تلاشی نکنی. به طور مثال یک شخص متولد سال 1380 در تهران یا اصفهان هستی. بنابراین این سرمایه اجتماعی توست. حجاب نباید سرمایه اقتصادی شود؛ یعنی حجاب داشتن من باعث درآمد و مدیر شدن من نشود. حجاب نباید فقط سرمایه فرهنگی کسی شود. که طرف بگوید این پوشش انتخاب خود خود من است. بلکه حجاب باید به سرمایه لایتغیر اجتماعی تبدیل شود. سرمایه‌ای که درون همه افراد جامعه نشسته است و هیچ چیزی نمی‌تواند آن را تغییر دهد؛  اینجاست که به حجاب کمک کرده‌ایم. اینجا حجاب عنصر هویتی همه افراد می‌شود. مثل لهجه و محل تولد یک نفر. مثل کسی که وقتی می‌خواهد در یک جشنواره جایزه بگیرد لباس محلی اقلیمش را با افتخار می‌پوشد چون سرمایه اجتماعی اوست.»


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
فرهنگی