حجتالاسلام پناهیان گفت: علت دشمنی با مجالس سیدالشهدا این است که این مجالس جامعه را قدرتمند میکند و موجب میشود که هیچ قدرتی نتواند بر آن تسلط پیدا کند، برای همین کسانی به روضه حمله میکنند که مورد حمایت ابرقدرتهای پوشالیاند.
برگزاری عزاداری در ماه محرم باتوجه به شیوع ویروس کرونا مورد مناقشات بسیاری قرار گرفت، برخی از روشنفکرها با ایجاد دوگانه سلامت و عزاداری سعی در جلوگیری از برپایی مجالس عزاداری داشتند از سوی دیگر نیز مومنین لزوم تعظیم شعائر حسینی به عنوان یک شعائر الله را در هر شرایطی مورد تاکید قرار میدادند. اهمیت برگزاری مراسم عزاداری، جایگاه مجلس روضه و روضهخوانی برای امام حسین(ع) و توجه به نیازمندان و آسیبدیدگان از کرونا توسط عاشقان اباعبداللهالحسین(ع) موضوعاتی بود که برای بحث و بررسی پیرامون آن خدمت حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه و سخنران مذهبی رسیدیم که ماحصل این گفتوگو را اینجا میخوانید:
برگزاری عزاداری برای اهل بیت(ع) به ویژه سیدالشهدا (ع) دارای چه جایگاه و اهمیتی است؟
در آیه ۳۲ سوره حج در قرآن کریم داریم: «مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست» یعنی از تقوای اعضا و جوارح، ارزش آن بالاتر است. اکثر مصادیق تعظیم شعائر به تعظیم نشانههای اولیای خدا برمیگردد، میفرماید «من یُعظم شعائرَ الله» کسی که نشانههای خدا را تعظیم کند. حج یکی از شعائر خداست، در حج نگاه کنید، مقام ابراهیم، سعی بین صفا و مروه، زمزم و خیلی از مواقف دیگر، نشانههای اولیای خداست.
حالا اگر این ولی خدا، از انبیاء گذشته بزرگتر باشد، اگر این ولی خدا عزیز دل آخرین پیامبر باشد و یا به شهادت رسیده باشد و عنوان شهادت را هم بر همه فضائلش اضافه کرده باشد، چه جایگاهی دارد؟ اگر این ولی خدا راهی را نشان بدهد که موجب نجات بشر است، طبیعی و بسیار عقلانی است که باید به سمت آن برویم. ثواب تعظیم شعائر حسینی به عنوان مصداق برجسته شعائرالله، بالاترین ثواب را دارد.
حالا هر کسی در این جهت فعالیتی انجام بدهد، نذر و نیازی برای اطعام داشته باشد یا خدماتی برای عزاداران ارائه دهد یا مجلسی برپا کند، اینها همه جزو مصادیق تعظیم شعائر است که طبیعتاً با یک محاسبه عقلی هم میشود فهمید که ثوابش بالاتر از دیگر اعمال خوب است.
صدقه دادن، رسیدگی به محرومین و ... کارهای کوتاهمدتی است که فقر را در میان انسانها تا حدی برطرف میکند ولی سرچشمه فقر اگر بخواهد خشکیده شود و کار بلندنظرانه و بلندمدت، برای ریشه کردن فقر انجام شود، باید جهان را تحت ولایت ولیالله قرار دهیم. شاهراه رسیدن به این ولایت ولیالله برای نجات جهان، ذکر اباعبداللهالحسین است که حماسه نجاتبخش عاشورا را برقرار کرد. از امام صادق(ع) پرسیدند که بهتر نیست ما به جای اینکه به حج برویم، پولش را به فقرا بدهیم، شبههای که امروز هم ممکن است، مطرح شود، حضرت فرمودند نه صدقه دادن به فقرا به جای خودش، حج نباید تعطیل شود. شاید دلیلش این باشد، وقتی که شما به تعظیم شعائر اقدام میکنید، یک کار بلندمدت برای ریشه کن کردن فقر انجام میدهید و هیچ آدم عاقلی فقط به کار کوتاهمدت نمیپردازد، هرچند ضروری باشد، در کنار آن کار بلندمدت هم انجام میدهد.
پس ما از حیث اجتماعی، از حیث تاریخی، از حیث معنوی، از هر جهت نگاه کنیم میتوانیم، با یک مباحثه ساده درک کنیم که بالاترین ثوابها، ثواب انجام خدماتی در جهت بزرگداشت یاد اباعبداللهالحسین(ع) است که در سوگواری برای مصائب او بیشتر تجلی کرده است.
با طرح برخی مباحث برروی منبر جلسات محرم، مردم را فراری نکنیم
بعد از برپایی این مجالس بهرهگیری از اجزای آن برای اثرگذاری در جامعه بسیار مهم است. یکی از آن اجزا منبر است که مخاطبی عمومی دارد و برخی از آنها فقط در محرم در جلسات حضور پیدا میکنند، از این فرصت برای جذب این قشر چگونه باید استفاده کرد؟
اولاً نورانیت و خلوص حضور در برنامههای محرم بیشتر از برنامههایی نظیر حتی شب قدر است، چون شب قدر انسان کمی به منافع خودش هم توجه میکند حالا یا منافع معنوی یا منافع مادی خودش، زیرا شب قدر است ولی در محرم انسان خالصتر برای برنامههای عزاداری میرود به دلیل اینکه مهر ولی خدا او را تحریک میکند که در این مجالس حاضر شود. اما قبول دارم که پای منبر محرم همه نوع قشری حضور پیدا میکنند بنابراین نباید مطالبی در این ایام گفته شود که اگر من ظرفیت شنیدن آن را ندارم از این محافل فراری شوم.
امام باقر(ع) فرمود: خدا رحمت کند کسی را که حرفی از ما را که مردم ظرفیتش را ندارند، به آنان نمیگوید و به اندازه ظرفیت مردم با آنان سخن میگوید. البته شما ممکن است محافل و مجالسی را پیدا کنید که بتوانید حرفهایی که مربوط به نخبگان و خواص است را بگویید و ظرفیت شنیدن آنها را داشته باشند، منتها اگر طوری است که همانها هم در فضای عمومی منعکس میشود، باید یک کاری کرد که مردم ذهنیت منفی پیدا نکنند. اگر من ظرفیت آن را ندارم باید با من در این مجالس با مهربانی برخورد شود.
محرم امسال منبریها باید مطالب و موضوعات خود را باتوجه به شرایط زمانه به چه سمتی هدایت کنند؟
ما درباره پیدا کردن یک تلقی صحیح از دین و یا انتقال یک تلقی صحیح از دین به عموم مردم و اقشار مختلف حتی اقشار فرهیخته باید یک سلسله فعالیتهای اساسی و گسترده انجام بدهیم. من تصور میکنم علیرغم همه فعالیتهای دینی که تاکنون انجام گرفته است، هنوز تلقی صحیحی از دین وجود ندارد و این خیلی باعث تاسف است.
خیلی اوقات منبرها باید ضعف آموزش و پرورش در معرفی دین را جبران کنند. اصلاً وقتی خیلی از منبرها جاذبه پیدا میکنند و مردم میگویند این مطلب اساسی بود که امروز متوجه شدیم و حیف که دیر فهمیدیم یعنی یک نقصی در تعلیمات دینی آموزش و پرورش وجود داشته است یا وقتی شما میبینید منبرها هنوز رونق دارند، بخشی از آن به این دلیل است که این نیاز گسترده است و برنامههای دیگر مانند فیلمها، سریالها و خیلی از محصولات رسانهای و فرهنگی هنوز نتوانستند نیاز را به طور کامل برطرف کنند.اگر نیاز برطرف شود مردم چه اصراری دارند از منبرها زیاد استفاده کنند؟
ما باید این برداشتها را اصلاح کنیم و در این زمینه ما طلبهها فراوان ضعف داریم، حوزههای علمیه به اندازهای که جامعه نیاز دارد، نتوانستند تلقی دقیق و بانشاطی از دین به جامعه بدهند و اِلا این همه دینگریزی در جامعه پیش نمیآمد. هم استقبال از منبرها دلالت بر وجود نیاز میکند، هم جداگانه وقتی آدم دینگریزیها را در جامعه میبیند حس میکند که دین درست منتقل نشده است. مثلاً اگر کسی دینداری نمیکند، مردم به او نمیگویند پس با افسردگیات چه میکنی؟ پس نشاط را از کجا پیدا میکنی؟ انسان جز دین عامل دیگری برای پیدا کردن نشاط عمیق ندارد، مثلاً کسی دینداری نمیکند به او نمیگویند، چرا عقل تو کم است؟ عموم مردم دینداری را مساوی با عقلانیت، با نتایج بسیار فرحبخشی مانند نشاط، نمیدانند بلکه ممکن است برعکس فکر کنند و بگویند دینداران یک سلسله آدمهای معتقد هستند نه معقول، دینداران انسانهای خموده، بیحال و افسرده هستند و نه بانشاط. اینها برداشتهایی است که در جامعه وجود دارد.
محرم یکی از فرصتهای بسیار خوب برای انتقال معارف دینی است؛ یک دلیلش این است که در روایت آمده هر کسی از محبت اهلبیت برخوردار شود، خدا به او حکمت میدهد لذا مردم به خاطر علاقهای که به اباعبداللهالحسین دارند اصلاً یک آمادگی بالایی برای دریافت معارف پیدا میکنند. در ماه مبارک رمضان هم اگر اقبالی وجود دارد، به دلیل این است که روزه حکمتآفرین است، انسانها یک آمادگی برای دریافت سخنان حکیمانه پیدا میکنند و هر سخنی میشنوند با آن حکیمانه برخورد میکنند. این سخن سرچشمه علوم و زاینده آگاهیهای دیگری برای آنها میشود و به همین دلیل از شنیدن معارف دینی لذت میبرند.
در آستانه محرم از سوی روشنفکران هجمهای نسبت به جایگاه روضهخوانی اباعبداللهالحسین صورت گرفت و گویی این جایگاه را دمدستی معرفی کردند. جایگاه روضه برای سیدالشهدا و روضهخوان ایشان چیست؟
یکی دیگر از فواید روضه این است که محبت اهلبیت یک حکمتی در قلب انسان جاری میکند که آن حکمت باب فهم را باز میکند و حکمتهای فراوان دیگری هم دارد. البته روضهخوانها میتوانند به صورت حداکثری از روضهها بهره ببرند و میتوانند حداقلی با آن برخورد کنند، قالب روضهخوانهای ما خیلی عمیق و درست نگاه میکنند و کار بزرگی در تبلیغ معارف دینی دارند انجام میدهند.وقتی ائمةالهدی(ع) به روضه، به ذکر مصیبت، به اشک ریختن و متاثر شدن و گریاندن مردم در مصائب اهلبیت اینقدر بها میدهند، حتماً حکمت و معنای عمیقی دارد. یک نمونۀ آن فرمایش حضرت امام(ره) است که به طور خلاصه میفرمایند اهلبیت از اول نقشه داشتند که جامعه اسلامی را قدرتمند کنند، یکی از فواید همین روضهها قدرتمند ساختن جامعه است، حضرت امام میفرمودند اگر روشنفکرها میدانستند روضه چه فوایدی دارند خودشان مجالس روضه برقرار میکردند. آن زمان وقتی امام میفرمودند روشنفکرها، منظورشان روشنفکران دینی هم نبود، آن زمان روشنفکر بیشتر شاید به مارکسیستهایی که اصلاً دین را افیون تودهها میدانستند، اطلاق میشد ولی به هر حال روشنفکران ضدمعنویت وضد محبت اهلبیت. حال ایشان میفرماید: آنها اگر میدانستند، فایده روضه چیست خودشان مجالس روضه میگرفتند.
وقتی یک جامعهای پای روضه میفهمد ظالم بد است و باید از مظلوم دفاع کرد و عمیقاً با آن ارتباط برقرار میکند، مگر ارزش و قیمت کمی دارد؟ بعضی از جوامع به ذهن افراد جامعهشان القاء میکنند که اصلاً مقوله ظالم و مظلوم را کنار بگذارند، و قوی و ضعیف یا تعابیر مختلف دیگر را استفاده کنند که بویی از ظلمستیزی و بویی از دفاع مظلوم از آن استشمام نمیشود.
قبل از انقلاب توسط برخی از روشنفکرها، واقعاً روضه تمسخر میشد، بعضی از روشنفکران انقلابی در تمسخر روضه و اشک پیشتاز بودند حتی بعضی از کسانی که روشنفکر آنچنانی هم نبودند ولی بویی از روشنفکری به دماغ آنها خورده بود، میآمدند علیه روضهخوانها قیام میکردند. یکی از آنها شخصی به نام مهدی هاشمی است که بعدها خیلی به آقای منتظری نزدیک شد، ایشان روضهخوان میکُشت برای اینکه فکر میکرد این روضهخوانها، مردم را وادار به گریه کردن میکنند و آنها در مقابل ظلم گریه کرده و خودشان را تخلیه میکنند و دیگر قیام نمیکنند. الان ما خیلی راحت از کنار این حرفها به عنوان حرفهای مضحک عبور میکنیم آن زمان این حرفها موجب قتل میشد و کسی جرات نداشت از روضه دفاع کند.
برکات اشک بر امام حسین در دوران دفاع مقدس
بعد از انقلاب خیلی از جلوههای روضهخوانی و دستههای عزاداری در حال ممنوع شدن بود و حتی اعلام کردند دستههای عزاداری ممنوع، روز عاشورا تظاهرات کنید که حضرت امام فرمودند دستههای عزاداری خودش تظاهرات است و دستههای عزاداری به قوت خودش باقی بمانند واِلا بعضی از روشنفکران انقلابی به خاطر برخی از دیدگاههایی که در این زمینه وجود داشت که متاثر از نگاه مارکسیستی بود، میخواستند دستههای عزاداری را تعطیل کنند.
ما عملاً دیدیم در دفاع مقدس کسانی که بیشترین اشک را برای اباعبداللهالحسین میریختند، حماسهها آفریدند، ما دیدیم همین اشکها و محبتها برای اباعبداللهالحسین موجب شد در منطقه یک تحول بزرگ تاریخی پیش بیاید، سوریه و عراق به واسطه سربازان معتقد که گریهکنان اباعبداللهالحسین و اهلبیت بودند از بزرگترین جنگ تروریستی تاریخ نجات پیدا کردند. این جوانان توانستند تروریستها را که همه کشورها پشت سر آنها بودند و حمایتشان میکردند، شکست دهند و توانستند استقلال و عزت ملی کشورها را حفظ کنند، اینها آثار روضه است. چطور ما میتوانیم روضه و روضهخوانی را چیز کمارزشی تلقی کنیم؟
روضهخوان افراد را آماده میکند که از استقلال و عزت خودشان دفاع کنند، یک جامعه را قدرتمند میکند. مقام معظم رهبری این حرف را خیلی حکیمانه فرمودند که شهدا مظهر قدرت یک کشور یا یک ملت هستند، سیدالشهدا واقعاً قدرتآفرین است و وقتی یک ملتی به سیدالشهدا میپیوندد و معرفت و علاقه به ایشان پیدا میکند، این عامل قدرتش میشود و بر ابرقدرتها فائق میآیند.
علت دشمنی با روضه این است که روضه جامعه را قدرتمند میکند و موجب میشود که آن جامعه دیگر زور نشنوند و هیچ قدرتی نتواند بر آنها تسلط پیدا کند، برای همین کسانی به روضه حمله میکنند که مورد حمایت ابرقدرتهای پوشالی هستند.
بسیاری در محرم امسال به دنبال رفع گرفتاری این بیماری کرونا هستند که مقام معظم رهبری آن را بلا نامیدند. یکی از راههای رفه بلا براساس روایات همین روضه برای سیدالشهداست، در خصوص برکات روضه از این قشر هم بفرمایید.
پیشنهاد پناهیان برای توسل به امام حسین جهت رفع بلای کرونا
طبیعی است که دست اولیای خدا برای رفع گرفتاریهای مردم باز است و به صورت تک تک یا گروهی گرفتاریهای یک جامعه را برطرف میکنند و این قدرت اولیای خدا و قدرت شفاعت آنها است و از کرامت اولیای خدا نشأت گرفته میشود. اگر مصلحت باشد بلا برای حاجتمندی تخفیف پیدا میکند یا برطرف میشود حالا ممکن است یک جاهایی مصلحت نباشد ولی این مسلم است که اولیای خدا این قدرت را دارند، بارها در تاریخ در زمان حیات ائمه هدی یا پس از آنها اثبات شده است. این قدرت دلیل منطقی هم دارد و آن این است که اولیای خدا پیش خداوند عزیز هستند و دلشان برای یک کسی میسوزد.
خداوند متعال در قرآن کریم سوره فجر میفرماید: «راضیةً مرضیه» یعنی هم تو از من راضی هستی، هم من از تو راضیام و در جای دیگری در قرآن کریم میفرماید «قبلهً تَرضاها» من قبلهای را برای تو تعیین کردم که پیامبر تو راضی شوی. یعنی رضایت پیامبر برای خدا مهم است، رضایت امام زمان برای خدا مهم است، رضایت اباعبداللهالحسین برای خدا مهم است، وقتی ما در خانۀ اولیای خدا میرویم و از آنها میخواهیم که برای ما دعا کنند و شفیع شوند مانند دعای پدر و مادر که در حق فرزندش اجابت میشود و خدا یکی از دعاهای مستجاب را دعای پدر و مادر قرار داده است، به مراتب دعای امام زمان و یک امام معصوم حتی اگر به شهادت رسیده باشند در حق انسان مستجابتر است. ما میتوانیم برای همه گرفتاریهایمان در خانه پدر و مادرمان برویم و از آنها بخواهیم تا دعا کنند. آنها چون به ما عاطفه دارند و چون خدا به این عاطفه اهمیت میدهد، اگر مصلحت خاصی وجود نداشته باشد واقعاً دعای آنها مستجاب میشود حالا امام زمان بیشتر از پدر و مادر به ما عاطفه دارد وقتی دلش برای ما میسوزد و برای ما دعا میکند، این دعا مستجاب میشود مگر اینکه مصلحت خاصی وجود داشته باشد.
لذا وظیفۀ ماست که بلاها را با دعا و توسل به اولیای خدا برطرف کنیم. باور کنید اگر از همین محرم تا اربعین مردم برای توسل به اباعبداللهالحسین سنگتمام بگذاریم و زیارت عاشورا بخوانیم، یقیناً نتایج بسیار خوبی خواهیم گرفت، یقیناً این بلا از سر جامعه مومنین و چه بسا جامعه بشری کم و کوتاه خواهد شد.
کرونا مشکلات زیادی را برای مردم ایجاد کرده است که بارها مقام معظم رهبری برای کمک مومنانه به نیازمندان توصیه کردهاند و در ماه محرم نیز پویشهایی همچون «هیأت همدلی» یا «هر هیأت یک خدمت» ایجاد شده است. از فرصت محرم چگونه برای این امر میتوان بهره برد؟
مومنین و هیاتیها در این مدتی که کرونا شیوع پیدا کرده و حتی قبل از آن در سیل و زلزله نشان دادند که آمادهتر از هر قشری دیگری برای کمک به آسیبدیدگان هستند و این را یک وظیفه مهم برای خودشان میدانند. مومنین به واسطه کمک کردن به آسیبدیدگان در هر موقعیتی، خودشان را به اولیای خدا نزدیک میکنند زیرا سیره اولیای خدا دلجویی و رسیدگی به آسیبدیدگان و محرومین بوده است، البته ممکن است کسی محرومیت نداشته باشد اما در سیل و زلزلهای یا در اثر شیوع این بیماری کرونا آسیب جدی دیده باشد زیرا بسیاری شغلشان را از دست دادند.
کرونا و آسیبهای کرونا کماکان ادامه دارد و خیلیها میتوانند با تاسی به اباعبدالله الحسین و به عشق ایشان و برای خدمت به این امام بزرگوار نیازمندان را اطعام کنند و به کسانی که آسیب دیدهاند، به گونههای مختلف رسیدگی کنند. باید یادمان باشد خود اباعبداللهالحسین یکی از رسیدگیکنندگان درجه یک در تاریخ بودند که بنا بر نقلی زمانی که امام زینالعابدین(ع) بنا داشتند بدن مبارک حضرت را به خاک بسپارند، بر کتف اباعبداللهالحسین زخم کهنهای دیده میشود، بنیاسد از امام پرسیدند که این زخم برای چه جنگی است؟ حضرت فرمودند این برای جنگ نیست، از بس پدرم نان و خرما بر روی دوشش میگذاشت و به فقرا کمک میکردند؛ این زخم ایجاد شده است. این ویژگی کمکرسانی را بیشتر مربوط به امیرالمومینین(ع) میدانیم، گاهی از اوقات ویژگی مهمانداری را مربوط به امام حسنمجتبی میدانیم، درحالی که امام حسین هم همینطور بودند اما واقعه شهادت ایشان مانند یک خورشیدی تابان اجازه نمیدهد برخی از ستارههای دیگر از فضائل ایشان به خوبی دیده شود. ایشان از بس نان و خرما بر دوش میگذاشتند و برای فقرا میبردند، کتفشان زخم شده بود.
لذا رسیدگی به محرومین در ایام محرم خیلی امر مناسبی است و میتوان گفت در محرم مناسبت دارد زیرا تاسی به سیره اباعبداللهالحسین است.
*امیرحسین کسائی