رفتن به دنیایی که در آن تمام افراد بینقص و آراسته هستند، همیشه به مکانهای تفریحی دنج و خاص میروند و در حال خوشگذرانی هستند و البته بودن در کنار دوستانی که کمک زیادی به لاکچری بودن فضا میکنند و روابط عاشقانهای که بی هیچ حد و مرزی به نمایش گذاشته میشود، نتیجهاش جز یک حسرت و تلاش برای الگوبرداری چیزی باقی نمیگذارد.
از زمانی که هشتگ ناموس و ناموس پرستی در دنیای مجازی ترند شده بود، زمان زیادی نمیگذرد. فراگیری خبر کشته شدن رومینا عباسی توسط پدرش، اولین جرقه های این جریان را روشن کرد و با پخش اخبار قتل دختران دیگری از مناطق مختلف ایران آن هم توسط پدرشان ، شعله های این ماجرا را پر حرارت تر کرد. دخترانی کم سن و سال که همگی برای حفظ آبروی خانوادگی با افتخار ذبح می شدند ؛ یک ویژگی مشترک داشتند: آنها قربانی بودند. قربانی یک جریان سازی فرهنگی که در تضاد آشکار با بافت سنتی خانواده شان بود. جریان سازی که به مدد بلاگرها و اینفلوئنسرهای اینستاگرامی، صورت گرفته و دنیای ایده آل و آرمانی را پیش چشم دخترانی از شهر ها و دیار دورافتاده این سرزمین پدیدار می کرد و آنها هم برای رسیدن به آن، تغییر می کردند و آن قدر پوست می انداختند که برای خانواده شان نیز ناشناس می شدند.
صحبت از معایب اینستاگرام نیست یا تطهیر سازی چهره یک پدر قاتل. چک کردن اینستاگرام ، امروز جزئی از فعالیت های روزمره ما شده است. نوجوانان و جوانان کم و زیاد به این شبکه عادت کردند و این موضوع درمورد نوجوانان که فراغت فکری بالایی دارند، بیشتر صدق می کند. رفتن به دنیایی که در آن تمامی افراد بی نقص و آراسته هستند، همیشه به مکان های تفریحی دنج و خاص می روند و در حال خوش گذرانی هستند و البته بودن در کنار دوستانی که کمک زیادی به لاکچری بودن فضا می کنند و روابط عاشقانه ای که بی هیچ حد ومرزی به نمایش گذاشته می شود، نتیجه اش جز یک حسرت و تلاش برای الگو برداری چیزی باقی نمی گذارد.
دختران نوجوانی که در شهرهای بزرگ زندگی می کنند ، تا حدی در این تقلید کورکورانه موفق ترند تا دخترانی که در شهرهای کوچک یا روستاها فارغ از بافت فرهنگی و مناسبات مذهبی، تلاش می کنند تا به دختران رویایی فضای مجازی شبیه شوند. این دختران، یا از طرف خانواده طرد می شوند یا برچسب های نامناسب به آنها زده می شود و یا به دست تعصب و جهل کورکورانه آسیب می بینند.
جامعه امروز با این موضوع درگیر است و سوال اینجاست که والدین چه کاری از دستشان ساخته است تا ارزش های فرزندان به ضد ارزش های تبلیغاتی مجازی تبدیل نشود. با سجاد کریمان مجد روانشناس و مشاور خانواده درباره این موضوع گفت و گو کردیم.
جذابیت اینستاگرام به واسطه خلق تصاویر
یکی از جدی ترین چالش هایی که خانواده ها در تمام دنیا با آن مواجه هستند، چالش مواجهه با شبکه های اجتماعی به خصوص شبکه های اجتماعی نظیرفیس بوک ،یوتیوب و اینستاگرام که نقش پر رنگ تری در زندگی نوجوانان و جوانان دارند.
در کشور ما تعدادی از این شبکه های اجتماعی فیلتر شدند و به همین دلیل اینستاگرام در بستر خانواده ها مطرح شده است و نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. اینستاگرام، جذابیت هایی دارد که شبکه های اجتماعی دیگر ندارند. این شبکه اجتماعی بر پایه تصویر و فیلم های کوتاه استوار است و تصویر همیشه برای مغز جذاب تر است . موضوع مهم این است که در تمام دنیا این چالش وجود دارد که در فضای مجازی به خصوص در اینستاگرام، زندگی هایی به نمایش گذاشته می شود که مطابق با فرهنگ خانواده ها نیست. از طرفی هم فرصت دیده شدن زندگی باعث می شود که بخشی از رازهای مگوی خانواده ها و مسائل و حریم ها و خلوت های خانوادگی توسط بچه ها در این شبکه اجتماعی به نمایش گذاشته شود.
کمی هم واقعگرایانه جنبههای منفی اینستاگرام را ببینیم
چه بخواهیم و چه نخواهیم، اینستاگرام توانسته مقبولیت خود را بین نوجوانان به دست بیاورد و فارغ از استفاده های سالمی که از این شبکه اجتماعی برای کسب و کارهای اینترنتی انجام می شود، رویکرد ما در برابر چالش های مطرح شده ، به آن بخش هایی از استفاده از اینستاگرام برمی گردد که به بدحالی فرهنگی در شهرهای کوچک و روستاها دامن می زند و مشکلات به وجود آمده ناشی از قدرت نفوذ این شبکه اجتماعی و جهل خانواده ها نسبت به تقابل و تعامل در رویارویی با این شبکه است.
دنیای اینستاگرام دنیای نمایش و به اشتراک گذاشتن تنهایی انسان مدرن، دنیای جذب فالوور به هر قیمتی است. این فضا ، باعث می شود افراد برای جذب مخاطب دست به هر کار بی منطق یا مسخره و زشت بزنند. این دنیا ،دنیایی است که می تواند آسیب های جدی را به قشری از جامعه وارد کند که به لحاظ سنی ، تجربه کمی از زندگی دارند و تاثیر پذیری بیشتری از این فضا دارند.
قدرت تصویر را دست کم نگیریم
وقتی جوان و نوجوان در معرض تصاویری باشد که آن دسته از تصاویر از جنس سبک زندگی خانواده و فرهنگ ایرانی نیست، و مدلی از زندگی و رفتار و گفتمانی است که در قالب فرهنگی ما نمی گنجد ، تاثیر پذیری خواهد داشت و امکان کم کردن آسیب های ناشی از آن خیلی کم است چون قدرت تصویر در ذهن انسان قدرتی است که نه تنها با کلام و نصیحت های پدر و مادر از بین نمی رود بلکه تقویت هم می شود.
دنیای اینستاگرام دنیای نمایش و به اشتراک گذاشتن تنهایی انسان مدرن، دنیای جذب فالوور به هر قیمتی است. این فضا، باعث می شود افراد برای جذب مخاطب دست به هر کار بی منطق یا مسخره و زشت بزنند. این دنیا، دنیایی است که می تواند آسیب های جدی را به قشری از جامعه وارد کند که به لحاظ سنی ، تجربه کمی از زندگی دارند و تاثیر پذیری بیشتری از این فضا دارند.
شبکه اینستاگرام با محدودیت هایی نظیر محدودیت سنی خواسته است تاحدودی این مشکل را برطرف کند . الان برای داشتن اکانت در اینستاگرام حتما باید 13 سال سن داشته باشد هرچند تاریخ تولد توسط فرد قابل تغییر است ولی به ظاهر این کار برای اعمال محدودیت انجام شده که شاید یکی از بی قاعده ترین قوانین شبکه اجتماعی است چرا که در صد بیشتری از استفاده کنندگان شبکه های اجتماعی را نوجوانان تشکیل می دهند.
در کشور خودمان اگر پژوهشی صورت بگیرد مشخص می شود که اکثر افراد میان سال ، آشنایی زیادی با اینستاگرام ندارند ولی این شبکه اجتماعی در میان نوجوانان شناخته شده و مقبولیت و محبوبیت دارد. همین امر دلیل می شود تا افرادی مانند امیر مقصودلو با لقب تتلو ، بیش از 4 میلیون فالوور دارد؛ متولی بخشی از ابتذال فرهنگی در دنیای موسیقی می شود و به نحوی جریان موسیقی کشور را با محتواهای مبتذل پیش می برد و با اندک اشاره ای بین نوجوانان ، محصولات موسیقی این فرد پخش می شود البته این فرد پیج اصلیش در حال حاضر توسط اینستاگرام مسدود شده است.
رفتار مناسب با فرزندان چیست؟
نکته مهم این است که پدر و مادران در مواجهه با اینستاگرام و استفاده فرزندانشان باید چه رفتاری داشته باشند؟خانواده ها باید اطلاعات خودشان را از اتفاقات این چنینی باید بالا ببرند. گذشت آن زمانی که خانواده ها با بیان اینکه من که سواد ندارم و خبر ندارم ، از دیگران کمک می خواستند. در حال حاضر اگر سواد رایانه ای نداشته باشیم و از محتوای شبکه های اجتماعی و اینستاگرام خبر نداشته باشیم و ندانیم چه اتفاقی می افتد، کودکان و نوجوانان چند برابر و با سرعت بیشتر از والدین خود جلو می افتند و اتفاقی که نباید بیفتد ، به وقوع می پیوندد.
دنیایی که نباید به آن دل ببندند و آن زندگی که مناسباتی با احوالات آنها ندارد را می بینند و چیزهایی که نباید ببینند را دیده و صحبت هایی را که نباید بشنوند را می شنوند. اولین اتفاق باید این باشد که والدین باید اطلاعات خودشان را بالا ببرند.این موضوع به معنای این نیست که پدر و مادر الزاما عضو شبکه اجتماعی باشند اما باید از آنچه در این شبکه ها می گذرد باخبر باشند. نکته بعدی این است که آیا خانواده ، خانواده ای است که قوانینی داشته باشد و در حریم خانواده ، قوانین درست و به موقع انجام شود؟ آیا در این خانواده ، اقتدار پدر تعریف شده است و رابطه بین والدین و فرزندان و صمیمیت و گفت وگوی مودبانه شکل گرفته است؟
اگر خانواده همدیگر را دوست داشته باشند و ارتباط سالمی بین آنها شکل گرفته باشد ، می توانند با وضع قوانینی ، استفاده از شبکه های اجتماعی را قانونمند کنند اما اگر این فاکتورها وجود نداشته باشد ، خانواده ها نمی توانند بر این مهم فائق آیند.
چهارچوب سن استفاده از موبایل را عوض نکنیم
سن استفاده از تلفن همراه هم اهمیت دارد . چرا که وقتی تلفن همراه در اختیار فرزندان قرار می گیرد نمی توان به آنها دیکته کرد که فقط از موبایل برای تماس و پیام استفاده کنند. داشتن موبایل ، خود به خود به وجود شبکه های اجتماعی منطق می دهد و بچه ها از این شبکه ها و به خصوص جذابترین آنها یعنی اینستاگرام استفاده می کنند.
سن استفاده از شبکه اجتماعی پس از پژوهش هایی که در دنیا درباره این موضوع انجام می شود مشخص شده و سن استفاده از این شبکه ها ی اجتماعی بالاتر از سن 17 سال اعلام شده است. البته متاسفانه در کشور خودمان از این دست پژوهش ها انجام نشده است . ما هم پیشنهاد می کنیم که هر چقدر تا سن 17 سال ، نوجوانان از این وسیله ارتباطی استفاده نکنند بهتر است . شاید این موضوع از نظر برخی از افراد غیرممکن به نظر برسد چرا که عموم پدر ومادرها با این جمله از طرف فرزندانشان مواجه می شوند که همه دوستانم تلفن همراه دارند چرا به من سخت می گیرید؟ بهتر است استفاده از موبایل را برای فرزندانمان به تاخیر بیندازیم.
یک تلفن همراه عمومی برای خانواده!
بهترین تصمیم این است که یک تلفن همراه برای استفاده عموم افراد خانواده وجود داشته باشد و بدون اینکه این موبایل دارای رمز و پسورد باشد و یا بتوان در خلوت از آن استفاده کرد. این موبایل برای همه افراد خانواده است و شاید نوجوان از آن استفاده کند اما معنایی که دارد این است که این موبایل برای استفاده عموم است و احساس مالکیت برای هیچ یک از افراد وجود ندارد. این موضوع راهکاری است برای چگونگی وارد کردن موبایل به زندگی فرزندان نوجوان. باید بدانیم که تا قبل از سن نوجوانی نیز داشتن موبایل می تواند به کودکان آسیب مغزی بزند.
حجم استفاده از تلفن همراه را مدیریت کنید
حجم استفاده از تلفن همراه را نیز باید مدیریت کرد و فقط یک و نیم تا دوساعت به نوجوان اجازه داد از این موبایل همگانی استفاده کند اگر میزان استفاده از تلفن همراه در بین فرزندانمان زیاد است باید با کمک یک مشاور و با حساسیت زدایی میزان ساعت استفاده از آن را کاهش داد.هم چنین باید از نوجوان پرسید در کدام یک از محیط های تلفن همراه مشغول استفاده است .
شب ها موبایل ممنوع!
همچنین شب ها استفاده از موبایل ، حاشیه های امن را برای فرزندان در یک محیط نا امن بیشتر می کند و به خاطر حضور افراد بی قاعده و مناسباتی که این ساعت از شبانه روز دارد می تواند یک اتفاق بد را برای بچه ها رقم بزند. این محدودیت ها و باید ها و نباید ها زمانی محقق می شود که فرزندان دچار یک رفتار اعتیاد گونه نباشند. اگر نوجوانی به فضای مجازی اعتیاد دارد و در صورت نبود در فضای مجازی بدحال و پرخاشگر می شود یعنی به شبکه اجتماعی اعتیاد دارد و باید تحت نظر متخصص و روان شناس و مشاور قرار بگیرد.