سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری فرایش

شناسه خبر: 1732
تاریخ انتشار: 1399/4/9 10:45:16

 علی آرین‌جاه طی یادداشتی نوشت: آنچه که روى من اثر مى‌گذارد، همان نشان دهنده جریان وجود من است، که على (ع) مى‌گوید: «قیمَةُ کُلِّ امْرِى‏ءما یُحْسِنُهُ»: ارزش هرکسى برابر همان چیزى است که آن را خوب مى‌شمارد و رویش حساب مى‌‏کند.

در یکی از آیات جزء 27 قرآن کریم داریم: لکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ؛ تا بر آنچه از دست شما رفت، تأسف نخورید و بر آنچه به شما عطا کرده است، شادمان و دلخوش نشوید، و خدا هیچ گردنکش خودستا را [که به نعمت‌ها مغرور شده است‏] دوست ندارد.

 حد زهد و آزادی انسان

انسان از صبح تا شام با چیزهایى شاد مى‏‌شود و از چیزهایى مى‌رنجد. چیزهایى در او مؤثر هستند. هنگامى که این مؤثرها و محرک‌ها از درجه وجودى انسان پایین‏‌تر باشند و با این وصف او را دگرگون کنند، در این هنگام خسارت وجودى انسان آغاز مى‌‏شود!

این براى ما طبیعى است که اگر فرشمان بدون هیچ‌گونه کوتاهى سوخت، یا ماشین‌مان آتش گرفت و یا موهاى سرمان ریخت و کچل شدیم، براى ما طبیعى است که صدمه مى‌خوریم، ولى مسأله از همین ‏جا آغاز مى‌شود که باید این طبیعت‌ها و این طبیعى‌ها محاکمه شوند!

 چرا من به خاطر چیزهایى که از لحاظ وجودى پایین‌‏تر از من هستند، صدمه مى‌خورم؟!

آنچه که بر روى من اثر مى‌گذارد، همان نشان دهنده جریان وجود من است، که على (ع) مى‌گوید: «قیمَةُ کُلِّ امْرِى‏ءٍ ما یُحْسِنُهُ»: ارزش هرکسى برابر همان چیزى است که آن را خوب مى‌شمارد و رویش حساب مى‌‏کند.

آنچه بر روى من اثر مى‌گذارد، مرا به خودم نشان مى‌‏دهد. من اگر خودم را فرش و ماشین و مو مى‌‏دانم، حق دارم که ناراحت شوم، وگرنه‏ این طبیعى نیست و باید محاکمه بشوم.

بچه‌ها که خودشان را عروسک و توپ مى‌دانند، با از دست رفتن این‌ها مى‏ سوزند، ولى همین که بزرگ‌‏تر شدند و درجه وجودى خودشان را احساس کردند، دیگر از این چیزها ناراحت نمى‌‏شوند و همان طبیعى‌ها برایشان غیر طبیعى مى‏‌شود.

انسان که خودش را از جماد، نبات و حیوان جلوتر مى‌‏یابد، چطور مى‌‏تواند به خاطر این‌ها، که دنیا چیزى جز همین‏‌ها نیست، ناراحت و یا شاد بشود؟

بى‌حساب نیست که حد زهد و آزادى را این آیه مى‌شمارد: «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَکُم وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتیکُم»

استاد صفایی، برگرفته از کتاب تطهیر با جارى قرآن؛ ج‏1؛ صص 151 - 152


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
فرهنگی