کارشناس اقتصاد خانواده با بیان اینکه خانوادهها فقیر نیستند اما فقیرانه زندگی میکنند، گفت: هنوز بلد نیستیم چگونه درآمد خانواده را هزینه کنیم و فکری برای آموزش اقتصاد خانواده در سیستم آموزشی کشور از کودکستان تا دانشگاه نکردهاند.
هدف از مصرف علاوه بر تأمین نیازهای اساسی، مطلوبیتی است که از جانب مصرف عاید افراد میشود و هرچه الگوی مصرف صحیحتر باشد علاوه بر فواید شخصی برای افراد، منافع اجتماعی مصرف صحیح نیز افزایش مییابد؛ الگوی مصرف به مجموعهای از اقلام مصرفی (کالا و خدمات) و ترکیبی از کمیتها و کیفیتهای آن اطلاق میشود که تحت تأثیر استاندارد مصرف، درآمد، موقعیت اجتماعی و نگرش مردم به مسائل فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و جغرافیایی شکل میگیرد و در آن باید مسائلی چون مصرف پایدار، رعایت حقوق نسلهای آینده و تولید داخل یا وارداتی بودن آن در نظر گرفته شود.
مصرفگرایی در جامعه دارای اثرات مخرب و زیانباری است که از مهمترین آنها میتوان به افزایش واردات و کمبود گرایش به سرمایهگذاریهای زیرساختی اشاره کرد و در این میان نقش شرکتهای جهانی و نقش وسایل ارتباط جمعی در ترویج فرهنگ مصرفی و همچنین فقر فرهنگی جامعه قابل تأمل است و عدم ارائه الگوی صحیح مصرف توسط دستگاههای مربوط نیز از دیگر عوامل الگوی ناصحیح مصرف در خانوارهاست.
در بررسی اثر مدیریت اقتصادی خانواده بر الگوی مصرف شاخصهای مناسبی چون مصرف سرانه، مخارج سرانه و سهم بودجه خانوار در هر یک از گروههای مصرفی خانوار طبق طبقهبندی استاندارد بینالمللی شناسایی شده است.
اما مدیریت اقتصاد خانواده و تأثیر آن بر الگوی مصرف موضوع مهمی است که بهمنظور پرداختن به آن با یک کارشناس اقتصاد خانواده گفتوگو کردیم.
محمدصادق مشایخ در گفتوگو با خبرنگار ما با بیان اینکه رهبر کبیر انقلاب فرمود معلمی شغل انبیاست اما تا به امروز کسی نگفته مدیریت شغل چه کسی است، اظهار کرد: مدیریت شغل خداوند است اما طی 43 سال گذشته اشارهای به شغل خداوند نشده است.
وی با بیان اینکه به دلیل عدم مدیریت هیچچیز نداریم، گفت: در تمام زمینهها ضعیف هستیم و شکست خوردهایم؛ دانشگاهها در رأس هستند اما نتوانستهاند نیازها را پوشش داده و تولید متناسب با مصرف باشد.
این کارشناس اقتصاد خانواده بیان کرد: اگر مدیریت کشاورزی داشتیم تولیدات به اندازه بود و نیازی به واردات از خارج نداشتیم؛ سال گذشته هزاران جوجه یکروزه را کشتند که این اتفاق به دلیل عدم مدیریت بوده که نهتنها عدم مدیریت بلکه نبود مدیریت رحم و انصاف نیز بوده است.
مشایخ با بیان اینکه خردادماه سال گذشته کشتار جوجههای یکروزه را شاهد بودیم و در بهمنماه قیمت مرغ به هر کیلو 30 هزار تومان رسید، افزود: دچار مشکل اساسی در بحث اقتصاد هستیم و هرجومرجها در تمام زمینهها مردم را به خود مشغول کرده است.
وی با اشاره به ورود قاچاق 30 میلیارد دلاری به بخش اقتصاد کلان کشور، تصریح کرد: نهتنها قاچاقچیان تنبیه نشدند بلکه نظام اقتصادی کشور نیز به بنبست رسید، بسیاری از صنایع تعطیل و تجارت از تجارت منطقی و حلال به تجارت قاچاق، دزدی و درآمدهای حرام میرسد.
این کارشناس اقتصاد خانواده ادامه داد: اگر خانواده به این موضوع توجه داشته باشد که چرا برای چهار نفر مهمان به اندازه 20 نفر غذا میپزیم و به دلیل زیاد بودن همه پرخوری کرده و تبدیل به چاقی و بیماری میشود؛ اگر همچون ژاپنیها به فرزندان در دبستان و کودکستان آموزش اینگونه مسائل را میدادیم مشکلات کنونی را در بحث اقتصاد خانواده نداشتیم.
مشایخ با بیان اینکه اینگونه رفتارهای اقتصادی ما، اسلامی، منطقی و علمی نیست، خاطرنشان کرد: در کشور ما خانوادهها فقیر نیستند اما فقیرانه زندگی میکنند چون نمیدانند در تمام زمینهها چگونه و چه میزان باید مصرف کنند و این مشکل اساسی ما است.
وی با تأکید بر اینکه هنوز بلد نیستیم چگونه درآمد خانواده را هزینه کنیم، یادآور شد: فکری برای آموزش اقتصاد خانواده در سیستم آموزشی کشور از کودکستان تا دانشگاه نکردهاند اما در تمام دنیا ازجمله ژاپن آموزش را از دبستان آغاز میکنند.
این کارشناس اقتصاد خانواده اظهار کرد: پیامبر گرامی اسلام (ص) تأکید بر فراگرفتن علم حتی از دورترین نقاط داشتند، داشتن علم به معنای خداشناسی است و متأسفانه از خداشناسی دور شدهایم.
مشایخ با بیان اینکه فقر حاکم بر جامعه همهجا خود را نشان میدهد، گفت: ابتدا باید درآمدی داشته باشیم که بتوانیم آن را مدیریت کنیم؛ متأسفانه بخش اقتصاد بهعنوان خطرناکترین و وحشیترین بخش جامعه که به خانوادهها فشار میآورد و نداشتن درآمد عمومی یک مشکل بزرگ است.
وی با تأکید بر اینکه امام خمینی (ره) فرمود تلویزیون دانشگاه است، بیان کرد: اما امروز تلویزیون دانشگاه نیست چراکه جاذبهای برای مردم و حتی بچهها ندارد درحالیکه در دنیای پیشرفته، آموزشها در برنامههای تلویزیونی بهطور غیرمستیقیم بیان میشود.
این کارشناس اقتصاد خانواده افزود: متأسفانه کسی قصدی برای آموزش مردم در بحث مدیریت اقتصاد خانواده ندارد و مردم را به حال خود واگذاشتهاند.
شیوه مدیریت اقتصادی خانوادهها، امروزه بخش عمدهای از هویت آنها را تشکیل میدهد که رونق و شکوفایی اقتصادی، رشد و ترقی خانواده را در پی خواهد داشت. بیشک برنامهریزی برای آینده زندگی در تمام خانوادهها مطرح است و در بطن یک مدل سیستمی اقتصاد خانواده، خانواده و اقتصاد آن را نمیتوان از هم مجزا کرد، بنابراین زمانی که برای هر یک از آنها برنامهریزی میکنیم، ناگزیریم دیگری را نیز مدنظر قرار دهیم.
توجه به نیازهای آینده خانواده و شناخت فرصتها و تهدیدهای اقتصاد خانواده در این راستا اهمیت دارد و این کار برای تمام اعضای خانواده مفید خواهد بود و میتوان جلسات خانوادگی را روی این موارد متمرکز کرد؛ بعضاً خانوادهها در مدیریت اقتصادی خود از توان لازم برخوردار نیستند و یا اینکه با مسائل و مشکلاتی مواجه میشوند که بهتنهایی از عهده آنان برنمیآیند.
امروزه منابع و مراجع بسیاری با موضوع اقتصاد خانواده وجود دارد و برگ برنده، شناخت مرجع شایسته و مراجعه به آن و کسب مشاوره صحیح است که ابتداییترین مرجع برای افزایش سطح دانش و آگاهی و بهروز ماندن، کتابها و نشریات بوده و ارائه آموزشهای لازم به فرزندان و ارتقای سطح عمومی دانش اقتصادی خانواده میتواند زمینه خوبی برای تصمیمگیریهای صحیح اقتصادی باشد.