امالبنین نظاماسلامی، زاده روستای «بیان» نهاوند یکی از هزاران بانوی این سرزمین است که با توکل بر خدا و پشتکار وارد فعالیت اقتصادی و کارآفرینی شده و با خلاقیت و استفاده از داشتههایش دست دهها زن روستایی دیگر را گرفته است.
از آنجایی که در بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشورها، توجه به نیروی انسانی و تخصص مطرح است سخن از اشتغال زنان و رابطه آنها با توسعه نیز امری ضروری است.
زنان با بهرهگیری از خلاقیت ذاتی خود نقش موثری در توسعه کسب و کار در کشور دارند که برخی از آنها با راهاندازی کسب و کارهای نوین و خلاقانهای در این راه نقشآفرین بودهاند.
تاسیس اولین آموزشگاه فنی و حرفهای روستایی ویژه بانوان در سطح استان و تبدیل آن به مجتمع آموزشی به عنوان اولین مجتمع در سطح شهرستان با ارائه آموزش در چهار رشته حرفهای و ایجاد اشتغال برای ۱۸ نفر در کارگاه قالی بافی، سندی بر کارآفرینی بانوی نهاوندی است که با وجود مشکلات مالی پس از ۱۲ سال توانست ضمن غلبه بر آنها برای چندین بانوی دیگر نیز شغل ایجاد کرده و خانواده آنها را سامان دهد.
«امالبنین نظاماسلامی» یکی از هزاران بانویی است که با توکل بر خدا و پشتکار وارد فعالیت اقتصادی و کارآفرینی شده و با خلاقیتی که در این زمینه به خرج داده از ظرفیت های موجود زندگی خود استفاده کرده است.
او امروز خود و دیگر اعضای خانواده از جمله مادرش را مشغول کار تولیدی کرده و با آموزشهای حرفهای به بانوان ضمن توانمندسازی، آنها را وارد بازار کار کرده و علاوه بر آن برای ۱۸ نفر نیز در کارگاه قالی بافی شغل ایجاد کرده است.
این بانوی نهاوندی ۳۸ ساله و دانشآموخته رشته روانشناسی ساکن روستای «بیان» است، آنگونه که میگوید نیکاندیشیاش باعث شده خداوند او را اینگونه مورد لطف قرار دهد زیرا فعالیتش را در محل سکونتش قرار داده است تا بتواند بر مشکلاتی که به واسطه بیماری پدرش برای خانوادهاش پیش آمده بود فائق آید.
سال ۸۷ بود که پدرم به علت مریضی سکته کرد و خانهنشین، در آن سال من هم تازه درسم تمام شده بود و با توجه به اینکه برادرانم ازدواج کرده بودند سرپرستی خانواده روی دوش من افتاد، در این بین مشکلات مالی فراوانی داشتیم که شرایط را برای ما سخت کرده بود. تنها سرمایهای که داشتیم خانهای بود که در آن به همراه پدر و مادر و خواهر کوچکم که آن موقع مجرد بود زندگی میکردیم، با توجه به شرایطی که برایمان پیش آمده بود دنبال آن بودم منبع درآمدی داشته باشم با توجه به سابقهای که در رابطه با خیاطی داشتم به فکر افتادم که از این طریق کار را شروع کنم و مربی شوم.
ابتدا در کلاس آموزشی مرکز فنی و حرفهای شرکت کردم و بعد از مشورت با یکی از دوستانم تصمیم به راهاندازی آموزشگاه آزاد گرفتم، برای این منظور با مراجعه به فنی و حرفهای و کسب اطلاع از شرایط تاسیس آموزشگاه از جمله فضای مورد نیاز و تامین مربی، طبقه دوم منزل پدری را که دارای ۱۵۰ متر زیربنا بود به عنوان مکان ایجاد آموزشگاه معرفی کردم، محل مورد نظر پس از بازدید و بررسی شرایط آن از سوی کارشناسان مورد تایید قرار گرفت و سرانجام پروانه تاسیس از فنی و حرفهای در سال ۱۳۸۸ صادر شد و نام آن با عنوان آموزشگاه «آزاد زرین» به ثبت رسید.در خصوص فعالیتهای این بانوی کارآفرین و سرگذشت کاری او مصاحبهای انجام شده که در زیر میخوانید.
با توجه به ضرورت کار و شرایط خاصی که داشتیم باید به هر شکل ممکن فعالیت آموزشی خود را آغاز میکردم، با توجه به اینکه پشتوانه مالی نداشتم مجبور شدم النگویم را بفروشم بنابراین با ۲۵۰ هزار تومان کارم را با خرید چرخ خیاطی آغاز کردم، ابتدا کار را با آموزش خیاطی و با چند کارآموز از روستای محل سکونتمان شروع کردم، تقریبا یک سال تا اینکه احساس کردم در روستایمان متقاضیان زیادی برای یادگیری کامپیوتر وجود دارد، خواهر کوچکترم که آن زمان مجرد بود و علاقه زیادی به کامپیوتر داشت میتوانست در این زمینه کمک کند بنابراین پیشنهاد راهاندازی کارگاه آموزشی کامپیوتر را دادم، البته طبقه بالای منزلمان چند اتاق داشتیم که میتوانستم از آن برای گسترش کار استفاده کنم.
برای دریافت مجوز به فنی و حرفهای مراجعه کردم که ضمن استقبال گفتند چون تعداد رشتههای آموزشگاه بیش از یک رشته میشود بنابراین باید مجوز ایجاد مجتمع داده شود که بعد از درخواست مجوز تبدیل آموزشگاه به مجتمع صادر شد و بر این اساس فعالیت آموزشی در دو رشته خیاطی و کامپیوتر ادامه یافت.
این آموزشگاه فنی و حرفهای اولین آموزشگاه روستایی در سطح استان بود و مجتمع آموزشی هم اولین مجتمع در نهاوند، با تاسیس این دو رشته دورههای آموزشی به مدت یک سال دیگر ادامه داشت و کم کم کار رونق میگرفت و زنانی از روستاهای اطراف برای شرکت در کلاس به اینجا میآمدند.
البته با توجه به اینکه مجتمع آموزشی در طبقه دوم منزل مسکونی قرار داشت و خانمها باید برای شرکت در کلاسها به خانه ما رفت و آمد میکردند همین مساله باعث بروز مشکلاتی شده بود، چراکه در روستا حضور در خانه دیگران از سوی برخی خانوادهها چندان قابل پذیرش نیست، بنابراین برای جا انداختن اینکه در حال حاضر اینجا آموزشگاه است نه منزل مسکونی نیازمند صرف وقت و هزینه زیادی شدم، برای این موضوع باید کارهای تبلیغاتی را دنبال میکردم با مشورت با خواهرم به این نتیجه رسیدیم که برای معرفی آموزشگاه و فعالیتهای صورت گرفته و بیشتر دیده شدن آن مراسم افتتاحیهای با حضور مسئولین شهرستان تدارک دیده شود و خرداد سال ۹۱ بود که از فرماندار، بخشدار و مسئولین مرتبط با فعالیتهای کاری به صرف ناهار دعوت شد و مراسم افتتاحیه باشکوهی برگزار کردیم، گزارش آن از شبکه استانی صدا و سیما هم پخش شد، همین مساله باعث شد ساکنان روستاهای اطراف متوجه فعالیتهای آموزشگاه ما شوند و مدام با ما تماس میگرفتند و در رابطه با فعالیتهای ما پرس و جو میکردند.پس از مدتی تعدادی دیگر از خانمها آمدند و درخواست آموزش آرایشگری دادند که این مساله با توجه به روحیهای که در من وجود دارد و سعی میکنم حتماً به دیگران کمک کنم، برای راهاندازی کارگاه آموزشی آرایشگاه درخواستی نوشتم و مجوز لازم را دریافت کردم که بر این اساس مجتمع آموزشی ما با سه رشته فعالیت خود را ادامه داد و تا چند سال بدین شکل فعالیت خود را ادامه داد.
توسعه فعالیتها از طریق انعقاد قرارداد آموزشی با سایر ادارات
با توجه به اینکه یکی از برنامههایم برای فعالیت این بود که خود را فقط محدود به کار در آموزشگاه نکنم لذا تصمیم گرفتم با ادارات برای ارائه آموزشهای فنی و حرفهای مطابق با تعرفههای اعلام شده وارد عقد قرارداد شوم که در این رابطه اولین کار ما انعقاد قرارداد با کمیته امداد شهرستان بود؛ همین زمان بود که برخی پیشنهاد دادند با توجه به اینکه پدرتان بیمار است زیر پوشش کمیته امداد بروید؛ در مضیقه بودم و هزینه زندگی و مخارج دارو و درمان پدرم مشکلات ما را بیشتر کرده بود طوری که شبها تا ساعتها این موضوعات فکرم را به خود مشغول میکرد اما به خدا توکل داشتم و با خواندن دعا و زیارت عاشورا خود را آرام میکردم ولی تمایل داشتم به نوعی مورد حمایت قرار گیرم.
در بازدیدهایی که توسط عوامل کمیته امداد از کارگاه صورت گرفت فعالیتهای آموزشی ما مورد توجهشان قرار گرفت و چون آنها نیز واحد آموزش و امداد داشتند لذا از من خواستند که در این زمینه با آنان همکاری داشته باشم و بدینگونه بود که همکاری با کمیته امداد نهاوند من از سال ۹۱ آغاز شد و به صورت سیار به روستاها رفته و به خانواده مددجویان در رابطه با کار کردن و خوداتکایی مشاوره میدادم که این فعالیت به مدت سه سال ادامه داشت، بحمدالله برای من این ارتباط با کمیته امداد خوب بود و راضی بودم چون هم کمیته امداد وام در اختیارم گذاشت و هم افرادی که در کلاسهای آموزشی شرکت میکردند شهریه آنها را جمعآوری کرده و به من میدادند که همین عامل باعث شده بود زندگیمان رونق گرفته و جلوتر برود. کارشناسان کمیته امداد برای بررسی به خانه ما آمدند و هنگامی که وضعیت را از نزدیک دیدند پذیرفتند که مرا حمایت کنند اما گفتند که ما به کسی چیزی نمیدهیم اما وام در اختیارتان میگذاریم که شما بتوانید فعالیتتان را گسترش دهید؛ من هم گفتم اتفاقا من هم دنبال این نیستم بنشینم تا کسی به من ترحم کند، دوست دارم خودم تلاش کنم تا بتوانم به جایی برسم.
سه سال پیش بود که پدرم به رحمت خدا رفت و مادرم تنها شده بود و همین مساله باعث شد که او حالت افسردگی پیدا کنند، چون ایشان زنی بسیار پرانرژی بوده و به کار کردن علاقه داشتند به فکر بودم که برای وی برنامه و فعالیت کاری تدارک ببینیم لذا بچه های کمیته امداد که یک روز برای سرکشی به خانه ما آمده بودند وقتی تمایل ما را برای فعالیت مادرم را دیدند گفتند که اگر ایشان حاضر باشند ما میتوانیم وام برای پرورش طیور در اختیار او قرار بدهیم و مادرم هم خیلی خوشحال شدند زیرا علاقه خاصی به طیور و پرورش جوجه دارند پس از درخواست ما ۱۵ میلیون تومان وام در اختیار ما گذاشتند و ما در گوشه ای از حیاط خانهمان مکانی را برای مرغ و جوج ها آماده کردیم و به لطف خدا این فعالیت را در کنار دیگر برنامههای خود در محل سکونتمان ادامه دادیم.
آموزشی قالیبافی به عنوان چهارمین رشته آموزشگاه البته وجود این شرایط یعنی قرار گرفتن فعالیت اقتصادی در داخل منزل یک نعمت الهی برای ما بود، من همیشه خدا را به خاطر این مساله که ما را به این سمت داشتههایمان سوق داده بود تا بتوانیم در محل زندگیمان فعالیت اقتصادی داشته باشیم سپاسگزاری میکردم زیرا اگر برای کار کردن مجبور می شدم که به شهری دیگر بروم یا جای دیگری رفت و آمد کنم برایم سخت بود، مادرم کار را با قبل از دریافت وام با کمترین امکانات شروع کرد و چند مرغ و جوجه و یک دستگاه کوچک جوجهکشی برایش خریدیم و در نظر داشتیم پس از اینکه کار را شروع کرد به صورت تدریجی یک دستگاه بزرگتر برایش تهیه کنیم، اگر چیزی نیاز داشت از بیرون تهیه میکردیم که همین کار او را امیدوار میکرد، مادرم کم کم مستقل شد حتی پس از در نظر گرفتن فضایی برای پرورش طیور حدود ۳۰ متر از داخل حیاط باقی ماند که آن هم توسط مادرم به کشت صیفیجات و پرورش گل اختصاص یافت.
از طرف دیگر با تقاضای جمعی از بانوان روستا برای راهاندازی دوره آموزشی جدید و اضافه شدن آموزش قالی بافی به عنوان چهارمین رشته آموزشی، در حال حاضر تمام فضای خانه ما بجز فضایی که برای زندگی از آن استفاده میکنیم به آموزش مهارتهای حرفهای اختصاص یافته است.
اخوشبختانه طی مدتی که کارگاه آموزشی و تولیدی فرش راهاندازی شد به خاطر وامهایی که از کمیته امداد گرفتم خودکفا شدم و پس از این مرحله بسیاری از مشکلات مالیام رفع شد، طی مدتی که با کمیته امداد همکاری داشتم توانستم با بسیاری از ادارات ارتباط قویتر و تعامل موثرتری برقرار کنم و آرام آرام کارم را گسترش دهم که همین مساله فرصتی مناسب برای اقدامات بعدی بود.
هدایت زنان به سمت کار، حرکت جدید در کارآفرینی
سال گذشته طی مشورت با خواهرم تصمیم گرفتم که یک حرکت جدید را آغاز کنم بنابراین هم فعالیتهایم را معرفی کردم و هم زنان روستا را به سمت صنایع دستی و کار بردم، تصمیم به ایجاد نمایشگاه صنایع دستی و ارائه آثار دستی زنان در تمام رشتهها کردیم که سریع کار را عملیاتی کرده و محل برگزاری نمایشگاه هم در داخل حیاتمان در نظر گرفته شد که توانستیم هفت غرفه شامل چوب، سفال، خوراکیهای محلی، صنایع پوشاک، بافتنی و یک سری نقاشیهای بچهها که دو غرفه آن متعلق به مددجویان کمیته امداد بود را راهاندازی کرده و با تبلیغاتی که حدود دو ماه از طریق فضای مجازی به طول انجامید موفق شدیم با اطلاعرسانی و تشریح مزایای نمایشگاه برای زنان روستاهای اطراف آنان را مجاب کنیم که آثار دستی خود را در هر زمینه که باشد در نمایشگاه شرکت داده و ضمن معرفی کارهای خود آن را به فروش برسانند.
این نمایشگاه از پنجم مرداد با دعوت از مسئولین آغاز و به مدت یک هفته با اجرای اختتامیه و برگزاری جشنواره غذا همراه با اعطای جوایز به نفرات برتر ادامه یافت که خوشبختانه درآمدهایی نیز برای شرکتکنندگان در بر داشت اما با وجود صرف هزینه حدود ۲ میلیون تومانی برای تبلیغات و سایر برنامهها از سوی ما ریالی از درآمدهای آن را برداشت نکردیم و همه را به زنان شرکتکننده دادیم.
واگذاری مدیرعاملی صندوق خرد روستایی پس از برگزاری نمایشگاه
یک روز پس از برگزاری نمایشگاه صنایع دستی از سوی جهاد کشاورزی طی تماسی به من گفتند که ما برای راه اندازی این صندوق در «روستای بیان» یک نفر فعال میخواهیم که شما معرفی شدهاید، من هم با توجه به مشغله کاری از پذیرش آن امتناع کردم اما با اصرار گفتند که شما به استان معرفی شدهاید بنابراین پس از چند روز رفت و آمد به استان برای آشنایی با فعالیتهای صندوق به دنبال راهاندازی آن بودم.
حدودا اوایل شهریورماه یعنی دو هفته پس از برگزاری نمایشگاه با پرایدی که به تازگی با وام خریداری کرده بودم هنگام بازگشت از شهر نهاوند به همراه خواهر و خواهرزادهام تصادف شدیدی کردم، حدودا تا قبل از بیماری کرونا در منزل بستری شدم و طی این مدت فعالیتهای آموزشی تعطیل شده بود و فقط کارگاه قالیبافی با هفت نفر مشغول فعالیت بود. پس از عید همه جا تعطیل شده بود و من هم بیکار در خانه بودم تا اینکه به پیشنهاد خواهرم که با بسیج همکاری داشت وارد تولید ماسک شدیم و با هماهنگی بسیج دانشجویی حدود ۲ هزار ماسک تولید و در اختیار بسیج گذاشتم و تعدادی نیز با هزینه شخصی خودم و به نیت خیر اموات تولید شد.
پرورش مرغهای تزئینی در کنار مرغهای محلی
در ایام کرونا همسرم خواهرم که محل کار او در تهران است و دو روز پایانی هفته را به نهاوند میآید با توجه به علاقه ای که به پرورش مرغ و جوجه داشت با مادرم شروع به فعالیت کرد و گفت من از این به بعد برای شما تخممرغهای تزئینی می آورم تا در کنار مرغهای محلی مرغ تزئینی هم پرورش دهید که در حال حاضر تعداد زیادی از مرغهایمان از نژاد مرندی و سلطان و سایر نژادها هستند؛ الان مادرم به شرایطی رسیده که تعداد زیادی مرغ و خروس دارد که نژاد گوشتی به همراه تخم مرغ را به فروش میرساند و سپس برای مرحله بعدی جوجهریزی میکند.
در حال حاضر در آموزشگاه چهار رشته فعال یک کارگاه قالیبافی وجود دارد که در این کارگاه سال گذشته هفت نفر در آن فعالیت داشتند و با توجه به اینکه بافت فرش برای نخستین بار بود که انجام میشد یک جفت فرش عشوند که بومی نهاوند بوده و دارای برند بینالمللی است تولید و به فروش رسید که به لطف خدا با فروش یک جفت آن به قیمت ۲۰ میلیون تومان درآمد خوبی عایدمان شد، امسال با توجه به تجربه کسب شده تعداد سه دار قالی توسط برادر بزرگم برپا شده و چلهکشی هم شده که در هر دار قالی نیز ۶ نفر فعالیت دارند.
اخیرا مدیرعاملی شرکت تعاونی روستایی که حدود ۱۰ سال بود راکد مانده بود نیز به من واگذار شده، امیدوارم با بهبود اوضاع به لحاظ کرونا فعالیتهای این شرکت را شروع کنیم، البته با توجه به اینکه من مدیر عامل هر دو شرکت هستم به دنبال فعالیت تعاملیام؛ به اعضا اعلام کردم از سوی جهاد کشاورزی نوغان در اختیار آنها گذاشته میشود و لازم است با توجه به شرایط مورد نیاز نسبت به پرورش آن اقدام کنند که در این زمینه بچههای بسیج دانشجویی که فعال هم هستند وارد کار شدند و با توجه به نیاز این کرم به برگ توت سفید، از سوی جهاد کشاورزی اعلام شد که ما در این زمینه با آنها همکاری خواهند کرد.
پرورش کرم ابریشم بسیار سودآور است زیرا یک بسته نوغان به قیمت ۷ هزار و ۵۰۰ تومان به آنان فروخته می شود، پس از ۴۰ روز پیلههای تولید شده آن به ازاء هر کیلو ۲۱۰ هزار تومان خریداری میشود که البته هر بسته نوغان اگر درست پرورش یابد از یک تا ۱۵ کیلو پیله تولید میکند.
همکاری با میراث فرهنگی در زمینه تولید گلیم و بومگردی
با توجه به نمایشگاه صنایع دستی که تابستان سال گذشته برگزار شد کار ما مورد توجه میراث فرهنگی قرار گرفت و طی تماسی اعلام کردند که در زمینه بومگردی و گلیم بافی حاضرند با ما همکاری داشته باشند و من هم درخواست، مجوز گلیمبافی را از این اداره دریافت کردم و برای ایجاد سرای بومگردی اگر خدا کمک کند و توان مالی داشته باشم بوم گردی را هم در روستای خودمان راهاندازی خواهم کرد.
یک روز که به کمیته امداد نهاوند رفته بودم از دوستان شنیدم که به افراد بالای ۶۰ سال چنانچه بخواهند وام برای ایجاد پنل خورشیدی میدهند که برای مادرم در خواست وام نوشتم و در صورت دریافت وام ، آن را خریداری و روی پشت بام خانه مان که تنها جای خالی و بیکار منزلمان است نصب کنیم.
علاوه بر فعالیتهای اقتصادی فعالیتهای فرهنگی نیز در خانه برگزار میشود که نمونه آن برپایی مراسم افتتاح و یا اختتامیه نمایشگاه، افتتاح نمایشگاه مرغ و جوجه و برپایی هیات عزاداری در روزهای تاسوعا و عاشوراست که البته برگزاری آن با سختیهایی مواجه است چراکه باید وسایل و کارگاه را در روز تاسوعا جمعآوری کرده و آن را تقریبا به حسینیه تبدیل کنیم که البته با افتخار این کار را انجام میدهیم.
با توجه به فشردگی فضا چندین بار تصمیم گرفتهام که به محلی دیگر برویم اما هر بار منصرف شدم چون معتقدم ما فعلا این مکان را داریم و باید از داشتههایمان استفاده کنیم، اگر خدا خواست شرایطی برایمان فراهم میکند که بتوانیم به مکان بزرگتری نقل مکان کنیم اما در حال حاضر کاملا جا افتاده ایم و کارآموز از ۱۰ روستای اطراف به اینجا میآید و پس از آموزشهای لازم در محل خودشان کارگاه زده و درآمد کسب میکند؛ نمونه آن خانمی بود که آموزش خیاطی را در کلاس ما فرا گرفت و پس از فوت شوهرش ، الان در روستای باباقاسم فعالیت خیاطی را راهاندازی کرده و از این طریق خانوادهاش را سرپا نگاه داشته است، در روستای وراینه و قلعه قباد هم مغازه خیاطی دایر شده که آنها نیز از شاگردان ما بودند؛ یک نمونه دیگر خانمی بود که در تماس با من میگفت که شوهرم الان ۶ ماه بیکار است اما من با خیاطی توانستهام نیازهای خانه از تلویزیون و یخچال گرفته تا سایر ملزومات را از طریق دوخت لباس تامین کنم که شنیدن این مطالب برای من جای خوشحالی دارد.
به این حدیث حضرت رسول(ص) بسیار معتقدم که «دنبال کارهایی بروید که خیر دنیا و آخرت در آن باشد»، هنگامی که فکر می کنم میبینم فعالیت من در این راستاست که همه اینها را فضل خداست، افرادی که به سمت ما می آیند با پرداخت شهریه هم خیری به ما میرسانند و هم خودشان از منافع آن بهره مند میشوند.
اکثر این کارها را با نیت خالصانه و برای خدمت به مردم انجام دادم و مطمئنم که خداوند هم پاداش آن را به من عطا میکند؛ از طرف دیگر همیشه حرفهای پدرم که انسان خوشقلبی بود یادم هست که میگفت «انسان زنده باید زندگی کند و تلاش داشته باشد».
موفقیت انسان پایان ندارد و نمیتوان به قله آن رسید مهم این است که بتوانم از دو نعمت جوانی و سلامتی به نحو احسن استفاده کنم، امروز که توان و سلامتی دارم هر کاری که صلاح است و رضای خدا در آن باشد با فوریت و بدون تعلل انجام میدهم و فردا که سن من بالا میرود و توانایی ندارم تاسف نمیخورم که چرا فلان کار را نکردم.
جوانان باید قدر سلامتی و جوانی خود را بدانند و از آن برای تولید استفاده کنند، در حال حاضر شرایط کشور به گونهای نیست که همه تحصیلکردهها استخدام شوند، بنابراین نباید دست روی دست گذاشت، باید با نگاه به داشتههایشان زمینه رشد خود را مهیا کنیم.
اگر جا و مکان داشتم میتوانستم قسمت برادران را نیز فعال کرده و آن را به یک مرکز فنی و حرفه ای تبدیل کنم آن هم با رشتههای متنوع اما در حال حاضر این شرایط فراهم نیست که امیدوارم در آینده محقق شود. علاوه بر این به فکر طرح بومگردی نیز هستم که به امید خدا در صورت تامین هزینه آن این کار را انجام میدهم، البته میراث فرهنگی اعلام کرد در صورتی که شما جا داشته باشید ما می توانیم تا یک میلیارد تومان وام در اختیارتان قرار دهیم اما فعلا گرفتن این وام برایم مقدور نیست و از سوی دیگر مکان مورد استفاده برای بومگردی باید دارای شرایط خاصی باشد که در حال حاضر خانه ما قابلیت تبدیل شدن به بومگردی را ندارد اما این برنامه در ذهنم قرار دارد که در صورت فراهم شدن شرایط لازم این کار را پیگیری کنم.
*وحید سیفی