فرهنگ معیار به عناصر ریشهای فرهنگ ناظر است و شامل نگرشها، ارزشها و آرمانهاست. شاخصهای مطلوبی که عناصر ریشهای فرهنگ یک جامعه برای نیل به کمال فرهنگی و سعادت ابدی باید بدان سو حرکت کند و به آن نزدیک شود، فرهنگ معیار است. تقوا میتواند یکی از اساسیترین شاخصها و معیارهای رشد جامعه و کاستن از آسیبهای اجتماعی به شمار آید.
آسیبهای اجتماعی و موضوعاتی که با این مقوله در ارتباط است، مباحث بسیاری را در زمینههای فرهنگی و اجتماعی در بر میگیرد. متخصصان و جامعهشناسان تعاریف گوناگونی از آسیبهای اجتماعی ارائه نمودهاند که میتوان اجمالاً این طور به آن اشاره کرد؛ منظور از آسیب اجتماعی رفتارهایی است که مانع رشد یک جامعه میشود. تعاریفی که متخصصان این حوزه مطرح نمودهاند، هر کدام در جای خود کاملاً صحیح بوده و صادق است. مواردی که ذیل آسیبهای اجتماعی از آن یاد میشود عبارتاند از: طلاق، فرار از منزل، اختلال هویت جنسی، فضای مجازی، مواد مخدر و روانگردان، عرفانهای نوظهور، وندالیسم، سکونت در اماکن غیر رسمی و غیره.
هر کدام از موضوعات فوق به طور پیچیده جای بحث و تأمل دارد و هدف از این مقال پرداختن به آسیبهای اجتماعی نیست و فقط به منظور آشنایی ذهن خواننده از آنها یاد شده است. در این نوشتار، که موضوع آن در دیدار رهبر معظم انقلاب (دامت افاضاته) با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح گردید، در نظر است تا به نقش فرهنگ در بروز و گسترش آسیبهای اجتماعی بپردازیم و با طرح موضوع «فرهنگ معیار» در ایجاد یک حرکت عمومی فرهنگی در جامعه عواملی را که در این زمینه نقشآفرینی مینمایند مورد بررسی قرار دهیم.
از دیرباز فرهنگ و خردهفرهنگها در ساماندهی حرکتهای اجتماعی نقش داشتهاند و رفتارهای افراد هر جامعهای متأثر از فرهنگ حاکم بر جامعه بوده است. فرهنگها در نحوهی برقراری ارتباط و تعامل افراد یک جامعه نیز تأثیر داشته و جهتدهنده بوده است. باورها و اندیشههای نادرست، که برخاسته از فرهنگ جوامع بوده، در شکلدهی تعاملات اجتماعی مؤثر بوده و در برخی مواقع موجب ایجاد یک آسیب اجتماعی میشده است.
توسعهی آموزش همگانی
آموزش یکی از شاخصهای توسعهیافتگی است و به هر میزان که شهروندان یک جامعه دسترسی بیشتر به آموزش در مقاطع بالاتر داشته باشند، شاخص توسعهی آن جامعه نیز رو به بالا خواهد بود. آموزش همگانی و تعلیم موضوعات گوناگون به اقشار مختلف جامعه نقش مهمی در جامعهپذیری شهروندان دارد و میتواند در کاهش آسیبهای اجتماعی مؤثر باشد. آموزش، ارتباط تنگاتنگی با کاهش میزان جرم و ناهنجاریهای مدنی دارد و به طور کلی، آموزش و پرورش تأثیر بسیار شگرفی در رشد و بالندگی جوامع ایفا مینماید و به طور معمول، آسیبهای اجتماعی در میان افراد کمتر آموزش دیده بیشتر بروز و ظهور داشته، اما این یک حکم قطعی نبوده است؛ زیرا بسیار شاهد بودهایم که پدیدهای مانند گرایش به استفاده از مواد مخدر در میان اقشار تحصیلکرده و آموزشدیده نیز مشاهده شده است.
نقش آموزش در افزایش سطح معلومات عمومی و کاهش آسیبهای اجتماعی انکارناپذیر است. برای مثال، در صورت ایجاد بسترهای آموزشی مرتبط با فرهنگ ازدواج میتوان از بروز بسیاری از طلاقها جلوگیری نمود. یکی از دلایلی که محققان برای طلاق در آمارهای خود ارائه مینمایند تفاوتهای فرهنگی، عقیدتی و مذهبی در امر ازدواج است که در صورت آموزش و انتقال صحیح مفاهیم این امر مقدس، میتوان از بروز ناهنجاریهای اجتماعی جلوگیری نمود. امروزه عدم توجه نسلهای جوان به ازدواج ریشه در بیاطلاعی از فواید و مزایای این فعل مقدس دارد که در صورت اطلاعرسانی و آگاهسازی صحیح و به موقع در کنار فراهم نمودن شرایط یک ازدواج آسان، که مورد تأیید اسلام است، میتوان شاهد بود که بسیاری از معضلات اجتماعی، که ناشی از تجرد اعضای جامعه است، کاهش چشمگیری بنماید. فضای مجازی، که از آن با عنوان چاقو میتوان یاد کرد، از دیگر نمونههای غیر قابل انکاری است که در صورت استفادهی نادرست از آن میتواند زمینهساز ایجاد یک آسیب و ناهنجاری باشد، ولی با برنامهریزی و آموزش صحیح به افراد یک جامعه میتوان شرایطی فراهم نمود که از این ابزار در مسیر پیشرفت و تعالی فرهنگی بهره برد.
یکی از شاخصهای رفاه در جامعه، میزان گسترش و بهرهمندی افراد جامعه از آموزش همگانی به طور یکسان بوده، که این وظیفه بر عهده دولت بوده است و باید با گسترش و به وجود آوردن امکانات آموزشی برای شهروندان، خود این مسئلهی با اهمیت را مورد توجه قرار دهد. گسترش زمینهی آموزش برای شهروندان، زمینهساز کاهش جرم و بزه در سطح جامعه است که همین موضوع در کاهش و از بین رفتن آسیبهای اجتماعی مؤثر است.
تکیه بر برنامهریزی در فعالیتهای فرهنگی
از دیگر عوامل و دلایلی که برای آسیبهای اجتماعی میتوان بر شمرد، عدم وجود برنامهریزی درست در حوزهی فعالیتهای فرهنگی است. نهادها، دستاندرکاران و مدیران فرهنگی، که در این زمینه مشغول فعالیت هستند، از یک برنامهی مدون و نقشهی راه برای نیل به اهداف پیش رو بیبهره بودهاند و فقط به منظور پر نمودن بیلان و گزارش کار سالانه از فعالیتهای خود دست به کار میشوند. این عدم برنامهریزی در بلندمدت ریشهی حرکتهای اصیل فرهنگی را خشکانده است و اجازهی بارور شدن و رشد حرکتهای فرهنگی خلاقانه را نیز متوقف مینماید. کمرنگ شدن روح فرهنگ در جامعه میتواند زمینهساز رشد و بروز آسیبهای گوناگون اجتماعی باشد. داشتن برنامههای هدفمند و عملی در مباحث فرهنگی چشمانداز روشنی در جامعه ترسیم خواهد کرد.
در صورت وجود یک برنامهی مشخص در پیشروی تمامی نهادها و دستگاههای یک جامعه به منظور رسیدن به یک نقطهی از پیش تعیین شده در تمام زمینهها به ویژه مباحث فرهنگی، روحیهی حرکت و تکاپو در جامعه تزریق میشود و این حرکت هماهنگ میتواند در کاهش آسیبهای اجتماعی تأثیر داشته باشد.
تقویت فرهنگ کار
با گسترش شهرنشینی و افزایش نیازهای افراد در جوامع، تولید کار و تقویت فرهنگ کار از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است. به عنوان نمونه، تکدیگری یکی از آسیبهای اجتماعی است که ماحصل ضعف و نبودن فرهنگ روحیهی کار و کسب حلال در جامعه است، با توجه به تأکید آیات قرآن و روایات ائمهی معصومین (علیهم السلام) مبنی بر کسب حلال، میتوان به اهمیت این موضوع پی برد. در روایات از کار و تلاش برای روزی حلال به عبادت برتر تعبیر شده است و در حدیث قدسی نه دهم عبادت معرفی شده است.۱ تأثیر رزق حلال در افراد به ویژه فرزندان و شکلگیری شخصیت ایشان بسیار زیاد است. تا آنجا که امام حسین (علیه السلام) لقمهی حرام را عامل گمراهی کوفیان و حامیان یزید اعلام نمود و تصریح کرد: «ملئت بطونکم من الحرام فطبع الله على قلوبکم/ غذاهاى حرام در شکمهاى شما انباشته شده و خداوند این چنین بر دلهاى شما مهر زده است.»۲
با این نوع نگاه به مسئله، میتوان به اهمیت کسب و رزق حلال پی برد که در صورت رعایت نکردن آن، میتواند دامنهی وسیعی از آسیبهای اجتماعی (حتی قتل ولی خدا) را با خود همراه نماید. بیکاری و تنبلی ریشه در عواملی گوناگونی دارد، علاوه بر اینکه از منظر اجتماعی ناپسند تلقی میشود و پیامدهای گوناگونی از قبیل تحقیر از سوی نزدیکان و سایرین را به بار میآورد که در کلام نورانی ائمه هدی (ع) نیز این گونه تبلور یافته است: سست نباش، تا آنکه تو را میشناسد، تحقیرت نکند.۳ یکی از نتایج بیکاری از زاویهی نگاه ائمه هدی (ع) این گونه مورد اشاره و تقبیح قرار گرفته است که امام صادق (علیه السلام) میفرماید: سربار مردم نباشید.۴ بیکاری و عدم وجود روحیهی همت و پشتکار، موجبات سربار شدن فرد در جامعه را فراهم مینماید که این یکی از عوامل گسترش آسیبهای اجتماعی است.
تقویت روحیهی اعتماد به نفس در میان افرادی که از ضعف قوهی اعتماد به نفس رنج میبرند، میتواند در کاهش این ناهنجاری اجتماعی مفید واقع شود و از به وجود آمدن سایر آسیبهای اجتماعی از قبیل کودکان خیابانی، زنان خیابانی، کودکان کار و… جلوگیری نماید. اقتصاد ضعیف خانواده و توجه نداشتن به فرهنگ قناعت یکی از عواملی است که میتواند زمینهساز پدیدهای به نام تکدیگری گردد. صرفهجویی و قناعت از راههای پیشگیری از وقوع جرایم و ناهنجاریهای اجتماعی به شمار میرود. شاید در بادی امر این پرسش پیش آید که چگونه میتوان با صرفهجویی به کاهش ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی دست یافت؟
در پاسخ، میتوان گفت که صرفهجویی از اسراف، تبذیر و گسترش تجملات خواهد کاست و همین امر تأثیر زیادی در کاهش مشکلات و گرههای مردم خواهد داشت. عامل صرفهجویی سبب فراوانی کالا و افزایش رقابت در بازار میگردد؛ ضمن اینکه، کسی که به صرفهجویی عادت میکند، به فکر حل مشکلات دیگران نیز خواهد افتاد. بسیاری از بینظمیها، اختلافات و درگیریهای اجتماعی به عواملی چون: اسراف، تبذیر و تجمل مربوط میشود. کارمندی که بعد از ساعت اداری نیز به کار کردن در محیطهای دیگر میپردازد، نمیتواند به تربیت فرزندان خود برسد و این فرزند با تربیت اینترنتی و ماهوارهای که مغایر با آموزههای دینی است، وارد اجتماع میشود و زمینهساز بروز یک یا سلسلهای از آسیبهای اجتماعی میگردد. این در حالی است که فرهنگ صرفهجویی و پرهیز از تجملگرایی نیاز خانوادهها را سامان میبخشد. با مدیریت صحیح منابع هم در خانواده و هم در جامعه میتوانیم شاهد کاهش آسیبهای اجتماعی باشیم؛ ولی این حرکت همکاری دولتها و شهروندان را میطلبد. موضوعات اقتصادی آثار مخربی در روحیهی جمعی افراد جامعه بر جای میگذارد، تا آنجا که روحیهی سایر افراد را تخریب میکند و موجب و زمینهساز بدبینی شهروندان به حکومت و دولتها میگردد.
ارتقای باورهای دینی
عقاید و تفکرات دینی، از عوامل بازدارنده در حوزهی آسیبهای اجتماعی تلقی میگردد. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آل) مکارم اخلاق را هدف بعثت خود از سوی پروردگار جهانیان میداند و این نکته میتواند به اهمیت توجه به رفتارهای دینی و اخلاقی در زندگی بشر اشاره نماید. در جوامعی که باورهای دینی نقش مهمی در مناسبات دارند و شهروندان و اعضای آن جامعه به باورها پایبند هستند، بروز آسیبهای اجتماعی کمتر به چشم میآید و خود را نشان میدهد. فرهنگ و رفتارهایی که ناشی از تفکرات دینی است، از اشاعهی رفتارها و ناهنجاریهای اجتماعی جلوگیری میکند؛ اما جوامعی که باورهای دینی را به کناری میگذارند و در دریای رفتارهایی که از شهوت و نفسانیت افراد نشئت میگیرد، در حال غرق شدن هستند، بروز و ظهور آسیبهای اجتماعی به مراتب بیشتر از سایر جوامع خواهد بود.
برنامه و راهکاری برای زندگی بهتر و نیل به سعادت تعریفی است که برای دین ارائه شده است. اما نکتهای که باید مورد توجه قرار بگیرد، قابلیت تطبیق دین با شرایط روز جوامع است. برای کاهش آسیبهای اجتماعی باید از این برنامه و ابزار به نفع دیندار نمودن اعضای یک جامعه استفاده نمود. این شرایط فراهم نمیشود مگر اینکه کارشناسان دینی با استفاده از دانش و توانایی خود در این زمینه تلاش نمایند و مفاهیم دینی را در قالب موضوعاتی قابل فهم برای عموم بیان نمایند. بیان دلنشین، طرح موضوعات و مباحث با یک روش خلاقانه (مثلاً روش حجت الاسلام قرائتی در برنامهی درسهایی از قرآن به منظور تفسیر قرآن)، استفاده از ابزار و وسایل روز به منظور ارتباط بیشتر با مخاطب و… میتواند در گرایش اقشار گوناگون به سوی مباحث دینی مؤثر واقع شود.
استفاده از ظرفیتهای فرهنگی به منظور توانمندسازی اعضای جامعه
در صورت استفادهی صحیح و با حداکثر ظرفیت از فضاهای فرهنگی در سطح جامعه، میتوان از ایجاد بسیاری از آسیبهای اجتماعی جلوگیری نمود. مساجد، هیئت مذهبی، فرهنگسراها، کتابخانهها و… اماکنی هستند که میتوان از آنها برای فعالیتهای فرهنگی بهره برد. دختران فرار، اعتیاد جوانان، عرفانهای نو ظهور و… آسیبهایی است که در صورت حضور فرد در هر یک از این اماکن، میتوان از بروز آنها جلوگیری نمود.
سازمانها و نهادهای متولی اماکن فرهنگی و افرادی که در این فضاها رفتوآمد دارند، میبایست با فراهم نمودن شرایط و زمینهسازی مناسب و مقتضی محیط را برای جذب نفرات آماده نمایند تا بتوانند، با استفاده از امکانات مختلف، فرد را از رفتارهای آسیبزا دور نمایند. برای مثال، اگر در مساجد از افراد با تجربه، صاحب نظر، خلاق و… برای جذب نوجوانان و جوانان به خصوص افراد نونهال و نوجوان استفاده شود، میتوانند زمینههای رشد و تعالی این افراد را تدارک ببینند. آموزش، سرفصل فعالیتهای اماکن فرهنگی است که بایست مورد توجه قرار گیرد. دینپذیری، مسئولیتپذیری، تقویت روحیهی مشارکتجویانه و… نکاتی است که میشود در این فضاها در افراد بارور نمود.
رسانهها و آسیبهای اجتماعی
رسانهها در دنیای مدرن امروز نقش تعیینکننده دارند و صاحبان رسانه از این ابزار برای رسیدن به منافع خود سود میبرند. یکی از کارکردهای رسانه ترویج و تبلیغ یک تفکر خاص است، که غالباً بازتابنده تفکرات صاحبان رسانه است. هر رسانه میتواند به مثابهی یک تفکر تلقی شود و در این مسیر از هیچ تلاشی نیز فروگذار نمیکنند. رهبری فرزانه انقلاب (مد ظله العالی) به کارکردهای رسانه اشاره کرده و فرمودهاند: رسانهها میتوانند در ارتقای اخلاق و معنویت در میان انسانها مؤثر باشند و متقابلاً میتوانند عادات، آداب و رفتارهای مضر را در میان مردم رایج کنند.۵ ایشان به خوبی از تأثیر رسانه در ایجاد آسیب اجتماعی یاد نموده و در جای دیگر فرمودهاند: پراکندن فیلمها، سریالها و برنامههایی که جوانان و به طور کلی مخاطبان را مجذوب خواستههای غلط و انحرافی میسازد و… آسیبی است که به آسانی قابل جبران نیست و وزر و وبال آن گریبانگیر همه خواهد شد. پس، از کلام ایشان این گونه میتوان برداشت نمود، در صورتی که اصحاب رسانه در نحوهی جلب مخاطب اقدام به مطالعه و مخاطبشناسی نکنند، مطمئناً آسیبهای قابل توجه و غیرقابل جبرانی متوجه جامعه خواهد شد.
چه فرهنگی به عنوان فرهنگ مطلوب در جامعه باید تحقق یابد؟
شاید بتوان گفت مهمترین نقش در رسالت رسانههای گروهی، دستگاههای تبلیغاتی و مسئولان تربیتی و آموزشی جامعه، تعمیق و ریشهدار کردن باورهای اصولی و اساسی نسبت به پایهها و آرمانهای اسلامی و نیز نسبت به جهانبینی و عقاید دینی است.
برای ایجاد یک تعادل فرهنگی و کاهش آسیبهای اجتماعی، باید فرهنگ معیار را قبل از هر چیز تعریف کرد تا با توجه به وضع موجود و نارسایی و نقاط ضعف موجود در جامعه، به تدوین مباحث، طراحی روشها، برنامهریزی و برنامهسازی متناسب و هماهنگ اقدام کرد. برای این حرکت لازم است تا به یک تعریف درست و درک واحد ـحداقل در میان نخبگان، دانشمندان، فرهیختگان، فعالان فرهنگی و رهبران جامعهـ از فرهنگ برسیم تا بتوانیم بر مبنای آن در مسیر درست حرکت نماییم. تا هنگامی که در جامعه توافقی واقعی و حقیقی و نه شکلی و ظاهری بر سر فرهنگ معیار وجود نداشته باشد، هرگز نمیتوان گامهای مؤثر و بلندی برای اصلاح فرهنگ جامعه و مرتفع ساختن آسیبهای اجتماعی برداشت. گام برداشتن آن گاه مؤثر و پیشبرنده است که در مسیر و راه مشخص و روشنی باشد وگرنه گامها و تلاشها به تقلاهای بیهوده و بدون پیشرفت واقعی تبدیل خواهد شد، العامل بغیر علم کالسائر بغیر طریق، لا یزیده سرعه السیر الا بعدا: کسی که بدون آگاهی، روشنبینی، مشخص بودن راه و هدف گام بردارد و عمل کند، هر چه بر سرعت خود میافزاید، بیشتر از هدف دور میشود!
طرح و تبیین «فرهنگ معیار» با ابزارها و نمادها و قالبهای متفاوت فرهنگی هیچ تعارض و تضادی ندارد و در مخالفت با آنها نیست. تأکید بر فرهنگ معیار، یکسانسازی فرهنگی را هدف قرار نمیدهد: یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ۵
قرآن کریم تکثر فرهنگها را به معنی اختلاف در زبان، آداب، رسوم، شیوهی زندگی و… را پذیرفته است؛ ولی برای اصلاح فرهنگی جامعه، فرهنگ آرمانی واحدی را ارائه میدهد که در یک کلمه زیر چتر واژهی «تقوا» تعریف شده است.۶
اگر تقوا به معنی گسترده و عمیق آن به عنوان یک فرهنگ، در بینش، روش، منش و در همهی رفتارها، هنجارها، و ساختارهای اجتماعی تحقق یابد، بشریت به اوج رشد و تعالی فرهنگی رسیده است. شاید بتوان گفت مهمترین نقش در رسالت رسانههای گروهی، دستگاههای تبلیغاتی و مسئولان تربیتی و آموزشی جامعه، تعمیق و ریشهدار کردن باورهای اصولی و اساسی نسبت به پایهها و آرمانهای اسلامی و نیز نسبت به جهانبینی و عقاید دینی است.
بنابراین فرهنگ معیار به عناصر ریشهای فرهنگ ناظر است و شامل نگرشها، ارزشها و آرمانهاست. شاخصهای مطلوبی که عناصر ریشهای فرهنگ یک جامعه برای نیل به کمال فرهنگی و سعادت ابدی باید بدان سو حرکت کند و به آن نزدیک شود، فرهنگ معیار است.
در صورتی که عواملی که در این فرصت عنوان شد و عوامل بسیار زیادی که به ذهن نگارنده متبادر نشد، در زیر چتر فرهنگ معیار گرد هم آیند، مطمئناً، میتوان امیدوار بود تا با کاهشی جدی در آسیبهای اجتماعی روبهرو گردیم.
پینوشتها
۱. ارشاد القلوب، ص ۲۰۶.
۲. سخنان حسین بن علی (علیه السلام) از مدینه تا کربلا، آیتالله محمد صادق نجمی، ص ۲۴۵، بخشی از دومین سخنرانی در روز عاشورا.
۳. تحف العقول، ص ۳۰۴.
۴. الکافی، جلد ۵، ص ۷۲.
۵. دیدار با مدیران و برنامهسازان رسانههای کشورهای مختلف، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۵.
۶. سورهی حجرات، آیهی ۱۳.
۷. فرهنگ معیار از منظر قرآن کریم، علی ذوعلم، انتشارات سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی.
*حسام آبنوس