از جمله مسائل اساسی زن و خانواده، که به طور مشخص پرداختن به آنان مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، مسئلهی ارتقای کیفیت برخورد زن و مرد در اخلاق اسلامى و قانون اسلامى و مسئلهی حجاب است که تحت عنوان مسائل اجتماعی و خانوادگی قابل پرداخت هستند.
مقام معظم رهبری (مد ظله) در بیانات متعددی در جمع گروههایی از بانوان کشورمان، با عنایت به مسئلهی حقوق زن، به ترسیم اهداف و ویژگیهای جنبش دفاع از حقوق زن در ۲ دیدگاه اسلامی و غربی و بیان تفاوتهای این ۲ رویکرد پرداختهاند و اهداف مورد تأیید و تأکید برای جنبش ایرانیـاسلامی دفاع از حقوق زن را بیان داشتهاند. در این نوشتار برآنیم با رجوع به بیانات ایشان، چرایی و ضرورت دفاع از حقوق زن، مسائل اساسی زنان در جوامع، تفاوتهای اهداف و ویژگیهای جنبشهای اسلامی و غربی در این باره، آسیبشناسی اهداف غرب و در انتها مسائل پیش رو و مورد تأکید جنبش ایرانیـاسلامی دفاع از حقوق زن را مطرح کنیم.
چرایی و ضرورت جنبش دفاع از حقوق زن
شاید برای بسیاری از افراد جامعه این سؤال اساسی وجود داشته باشد که «چرا و به دلیل وجود کدام ضرورت میبایست به مسئلهی زن و دفاع از حقوق وی توجه نمود؟»
مقام معظم رهبری در سخنان خود به این موضوع به صورتهای متفاوتی اشاره کردهاند؛ گاهی با اشاره به ظلمها و ستمهای تاریخی به زن و وجود نیاز اساسی به جبران آن و گاهی با توجه به نقش بیبدیل زن در اصلاح و پیشبرد اهداف خانواده و جامعه. در بیانات ایشان، مکرراً مسئلهی زن و ابعاد حرکت یا جنبش برای دفاع از حقوق زن مطرح شده است.
ایشان مسئلهی زن را در عصر حاضر با عنوان «بحران» یاد می کنند: «مسئلهى زن ـکه امروز در دنیا باید به عنوان بحران زن آن را نامیدـ یکى از اساسىترین مسائلهر تمدنى، هر جامعهاى و هر کشورى است.» [۱]ایشان در راستای حل مسائل زنان، مطالبهی نهضت و حرکتی اساسی را دارند:«حرکت در جهت احقاق حقوق زنان در جوامع اسلامى و در جامعهی ماحتماً باید انجام گیرد؛ منتها بر مبناى اسلامى و با هدف اسلامى. یک عده نگویند که این چه نهضتى است، این چه حرکتى است؛ مگر زن در جامعهی ما چه کم دارد؟ متأسفانه ممکناست بعضى این گونه فکر کنند. این ظاهربینى است. زن در همهی جوامع ـاز جمله درجامعهی ماـ گرفتار ستم و دچار کمبودهایى است که بر او تحمیل مىشود؛ اما این کمبود، کمبود آزادى به معناى بىبندوبارى نیست. این کمبود، کمبود میدانها و فرصتها براىعلم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایى استعدادهاست. این را باید تأمین وجستوجو کرد. این همان چیزى است که اسلام بر روى آن تکیه کرده است.» [۲]
رهبری در بیان اهمیت ویژهی نقش زنان در اصلاح جامعه بیان داشتهاند:«اصلاح جامعه با اصلاح زنان است.» [۳] همچنین ایشان در راستای احقاق حقوق زن، به عنوان نیمی از نیروی تعیینکننده در پیشبرد اهداف جامعه، همهی اقشار به ویژه بانوان را موظف به تلاش میدانند:«یک کشور اگر مىخواهد به معناىواقعى بازسازى کند، باید بیشترین تکیه و بیشترین نگاه و توجهش به انسان و نیروىانسانى باشد. وقتى که صحبت از نیروى انسانى است، باید توجه کنیم که نصف جمعیت کشورو نیمى از نیروى انسانى، بانوان کشورند. اگر بینش غلطى در مورد زن وجود داشته باشد، بازسازى به معناى حقیقى و در سطح وسیع آن، شدنى نیست. هم خودِ بانوان کشور باید نسبت به موضوع زن از نظر اسلام، داراى آگاهى کافى و لازم باشند تا بتوانند بااتّکا به نظر والاى دین مقدس اسلام، از حقوق خود به طور کامل دفع کنند و هم همهىافراد جامعه و مردان در کشور اسلامى باید بدانند که نظر اسلام در مورد زن، حضور زندر عرصههاى زندگى، فعالیت زنان، تحصیل زنان، کار و تلاش اجتماعى و سیاسى واقتصادى و علمى زنان، نقش زن در خانواده و نقش زن در بیرون از خانوادهچیست.» [۴]
مقام معظم رهبری، در جایی دیگر، این مطالبه را این گونه بیان داشتهاند: «من از همین جا به دستگاههاى تحقیقاتى، به پژوهشگاهها،به دانشگاهها، به حوزههاى علمیه و به صاحبنظران توصیه میکنم و از آنها مطالبهمیکنم که در این زمینه کار کنند. مسئله، مسئلهى مهمى است. ما اگر در مسئلهى زن درکشورِ خودمان خوب کار کنیم، این خدمت به جامعهی زنان در همهى دنیاست؛ خدمت حقیقی است به مجموعهى زنان در همهى عالم.» [۵]
همچنین ایشان کار در این زمینه را تا کنون ناکافی دانستهاند و در این باره بیان داشتهاند:«مسئلهى زن و خانواده، با همهى کارى که شده است ـشما کردهاید، دیگران کردهاندـ همچنان یک مسئلهى مهم و قابل بحث و قابل توسّع در اندیشهورزىاست.» [۶]
رهبر انقلاب کار در این زمینه را نیازمند کار فرهنگی بزرگی میدانند: «دربارهی مسئلهی زن، حقوق زن، رفع ستم از زنان و فراهم کردن زمینههاى مناسب براى زنانِ کشورمان، لازم است کار فرهنگى بزرگى انجام گیرد.» [۷]بنابراین در نظر رهبری انقلاب یکی از نیازهای فرهنگی و تحقیقاتی جامعهی امروز ما تفکر و فعالیت در زمینهی حقوق زنان است.
مسائل اساسی زنان در جوامع
اساس مشکل دربارهی مسئلهی زن در جامعه، که تولید بحران در این زمینه نموده، در دیدگاه مقام معظم رهبری، ۲ چیز است: اول، نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه و شأن زن در جامعه و دوم، بد فهمیدن مسئلهی خانواده و بد عملکردن در رفتارهاى داخل خانواده. [۸]
در نظر رهبری انقلاب یکی از نیازهای فرهنگی و تحقیقاتی جامعهی امروز ما تفکر و فعالیت در زمینهی حقوق زنان است.
ایشان در مورد مسئلهى اول، که جایگاهزن در جامعه است، اشکال را در نامعادلهای میدانند که به تدریج به وجود آمده است که در آن، یک طرف ذىنفع و طرف دیگر مورد انتفاع است. ایشان طرفِ ذىنفع را مرد و طرفِ مورد انتفاع را زن میدانند. ایشان جوامع غربی را عامل ایجاد و گسترش این نامعادله در میان تمامی جوامع میدانند:«این [نامعادله] به طور آرام، با تدریج، با شیوههاى گوناگون، با تبلیغات مختلف، در طول دهها سال ـکه شاید به ۱۰۰ سال، ۱۵۰ سالبرسد که من دقیق نمیتوانم بگویم و این مسئله قابل تحقیق استـ در جوامع غربى دردرجهى اول و بعد در جوامع دیگر جا افتاده [است].» [۹]
رهبری (معظم له) در تعریف و چگونگی شکلگیری این نامعادلهی اجتماعی در روابط زن و مرد بیان میدارند:«در شأن اجتماعى، زن را این جورى معرفى کردند: زن به عنوان یک موجودى که مورد انتفاع مرد باید قراربگیرد. لذا در فرهنگ غربى اگر زن بخواهد در جامعه نمود پیدا کند، شخصیت پیدا کند، حتماً باید از جذابیتهاى جنسىِ خودش چیزى را ارائه بدهد. حتى در مجالس رسمى، نوعپوشش زن باید جورى باشد که براى طرف ذىنفع و منتفع ـیعنى طرف مردـ چشمنواز باشد. به نظر من، بزرگترین ضربه، بزرگترین اهانت، بزرگترین حقکشى که در زمینهی مسئلهی زن انجام گرفته همین است…» [۱۰]
آنچه این نامعادله را تقویت کرده است و هدف گسترش روزافزون آن را دنبال میکند در بیاناتی دیگر از رهبری مطرح شده است. ایشان میفرمایند جنجال علیه ملل و جوامعی که خلاف این نامعادلهی اجتماعی در روابط زن و مرد را قبول کردهاند یکی از ابزارهای آنها برای گسترش این نامعادله است:«اگر کسى خلاف این را بگوید، علیه او جنجال میکنند. فرض کنیم اگر در یک جامعهاى مسئلهی آرایش زنان و تبرّج زنان درمحیطهاى عمومى محکوم شود، جنجال بلند خواهد شد. اگر نقطهی مقابل آن انجام بگیرد ـیعنى در یک جامعهاى عریانى زنان مطرح شودـ هیچ سروصدایى در دنیا بلند نمیشود، اما وقتى پوشش زن، عدم تبرّج زن، آرایش نکردن زن در جامعه مطرح شود، دستگاههاىمسلط تبلیغاتى دنیا سر بلند میکنند، جنجال میکنند. این نشاندهندهی این است که یکفرهنگى، یک سیاستى، یک راهبردى وجود دارد که سالهاى متمادى است دنبال میشود و پایهاش این است که این جایگاه، این شأن، این موقعیت غلط و اهانتآمیز را براى زن تثبیت کنند و متأسفانه کردهاند.»[۱۱]
از نظر مقام معظم رهبری، ابزار دیگری که مبلغان این دیدگاه دنبال میکنند تحریم و مبارزه با ارزشهایی چون «حجاب» است که به طور قطع به بر هم زدن و ورود خدشه در هدف مورد نظر آنان میانجامد:«شما مىبینید در غرب با حجاب تدریجاً بهصورت علنى دارد مخالفت میشود. عنوانى که براى این مخالفت ذکر میکنند این است که میگویند حجاب نماد یک حرکت مذهبى است؛ ما نمیخواهیم در جوامع ما ـکه جوامع لائیک هستندـ نمادهاى مذهبى مطرح شوند. به نظر من این دروغ است؛ بحث مذهب و غیرمذهب نیست. بحث این است که سیاست راهبردىِ اساسىِ بنیانى غرب بر عرضه شدن و هرزه شدن زناست و حجاب مخالف آن است. حتى اگر چنانچه حجاب ناشى از یک انگیزه و ایمان دینی هم نباشد، با آن مخالفت میکنند.» [۱۲]
تبعات این گونه مخالفتها و تبلیغات ویرانگر در جوامع باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که این مسئله تبعات بسیار جانکاه خودش را در جوامع بشرى به وجود آورده است:«سست شدن بنیان خانواده، آمار گریهآور و تأسفبار تجارت زنان، پدیدهی کودکان نامشروع، پدیدهی زندگىهاى مشترکى که بدون ازدواج انجام میگیرد؛ یعنى در حقیقت نابود کردن کانون خانواده و محیط گرم و صمیمىخانواده و برکات خانواده، محروم کردن بشر از این برکات، اینها همه ناشى از مشکل اول است.» [[۱۳]]
در زمینهی روابط اجتماعی زن و مرد، رهبری (معظم له) یکی از مصادیق ظلم به زن را محروم کردن وی از حقوق اجتماعی، مانند عدم ایجاد زمینههای تحصیل و فعالیت اجتماعی سالم، دانستهاند و در این باره بیان داشتهاند:«اگر زن محیط امن و توأم با امنیتى براى درس خواندن، براى کار کردن، براى احیاناً کسب درآمد و براى استراحت نداشته باشد، این ظلم و ستمکارى است. هر کس که موجب این ظلم شود باید قانون و جامعهی اسلامى با او مقابله کند. چنانچه نگذارند زن به تحصیلات صحیحو به علم و معرفت دست پیدا کند، این ظلم است. اگر شرایط طورى باشد که زن فرصت پیدانکند به خاطر زیادى کار و فشار کارهاى گوناگون، به اخلاق خود، به دین خود و بهمعرفت خود برسد، این ظلم است. اگر زن امکان پیدا نکند که از مایملک خود به طورمستقل و با ارادهی خود استفاده کند، این ظلم است. اگر به زن در هنگام ازدواج، شوهرىتحمیل شود ـیعنى خود او در انتخاب شوهر نقشى نداشته باشد و اراده و میل او مورداعتنا قرار نگیردـ این ظلم است. اگر زن ـچه آن وقتى که داخل خانه با خانواده زندگىمىکند و چه در صورتى که از شوهر جدا مىشودـ نتواند از فرزند خود بهرهی عاطفى لازمرا ببرد، این ظلم است. اگر زن استعدادى دارد ـمثلاً استعداد علمى دارد، استعدادبراى اختراعات و اکتشافات دارد، استعداد سیاسى دارد، استعداد کارهاى اجتماعى داردـ اما نمىگذراند از این استعداد استفاده کند و این استعداد شکوفا شود، ظلم است.» [۱۴]
رهبر انقلاب (مد ظله) پیرامون بخش دوم از مشکل زنان، یعنی «تنظیم روابط زن و شوهر در درون خانواده»، که آن را معیوبترین بخش مسئلهی زن در حال حاضر معرفی مینمایند بیان داشتهاند:«اگر کسى بخواهد در زمینهی مسائل زنان، زبان بهانتقاد باز کند، بیشترین نقطهنظر در این بخش خواهد بود؛ یعنى به نظر من روابط زن وشوهر در درون خانواده، آن روابطى که مورد نظر اسلام و قرآن است، نیست! این البته معلول عوامل فراوانى است و مخصوص ایران هم نیست. تقریباً در همه جاى دنیا چنین چیزهایى وجود دارد، منتها با تفاوتهایى.» [۱۵]
ایشان روابط درونخانوادگی را در شکل خاصی از آن، مصداق ظلم به زن عنوان کردهاند و بیان داشتهاند: «طبیعت الهىِ زن و مرد در محیط خانواده، طبیعتى است که براى زن و براىمرد رابطهاى فیمابین به وجود مىآورد که آن رابطه، رابطهی عشق و مهربانى است. اگر این رابطه تغییر پیدا کرد، اگر مرد در خانه احساس مالکیت کرد،اگر به چشم استخدام و استثمار به زن نگاه کرد، این ظلم است، که متأسفانه خیلى ازمردان این ظلم را مىکنند.»[۱۶]
ز جمله مسائل اساسی زن و خانواده، که به طور مشخص پرداختن به آنان مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار گرفته است، مسئلهی ارتقای کیفیت برخورد زن و مرد در اخلاق اسلامى و قانون اسلامى و مسئلهی حجاب است که تحت عنوان مسائل اجتماعی و خانوادگی قابل پرداخت هستند.[۱۷]
بنابراین مسائل اساسی زنان در عصر حاضر، در گفتمان مقام معظم رهبری، در ۲ عرصهی اجتماعی و خانوادگی مطرح شده است. ایشان مسئلهی اصلى زن را احساس آرامش و امنیت و احساس امکان بروز استعداد و مورد ستمقرار نگرفتن در جامعه و خانواده میدانند و فعالان این عرصه را دعوت به تلاش در این زمینهها میکنند.
اهداف جنبش دفاع از حقوق زن در ۲ دیدگاه اسلام و غرب
رهبر انقلاب با طرح ۲ سؤال و بیان پاسخ آنها، به ترسیم اهداف جنبش دفاع از حقوق زن میپردازند. سؤال اول ایشان عبارت است از:«ما که براى حقوق زنان یا براى فراهم کردن زمینههاى تکامل و رفع ستم از زنان و دربارهی آنان صحبت مىکنیم، هدفمان چیست؟ هدف از این تلاشها، از این نوشتنها و گفتنها و فعالیتهاى قانونى چیست؟» و سؤال دوم اینکه «براى اینکه در جامعه زن به جایگاه حقیقى خود نائلشود، ما چه شعارهایى را مىخواهیم مطرح کنیم و از چه وسایلى مىخواهیم استفاده کنیم؟ آیا آنچه ما امروز در ایران اسلامى مشاهده مىکنیم همان است که در کشورهای غربی و کشورهایی که با فرهنگ غربی حرکت میکنند وجود دارد؟» [۱۸]
بنابراین شناخت اهداف و شعارها از مهمترین پیشنیازهای جنبش دفاع از حقوق زن به شمار میرود. مقام معظم رهبری، در ترسیم اهداف جنبش، با تجزّی میان ۲ هدف متفاوت اسلامی و غیراسلامی، بیان داشتهاند:«برای تلاش فرهنگى و حقوقى در راه رسیدن زن به نقطهی مطلوب، از لحاظ اجتماعى و از لحاظفردى، ۲ گونه هدف مىشود تصویر کرد: یک هدف این است که ما براى رسیدن زن به کمال وجودى خود تلاش کنیم، به مبارزه بپردازیم و بنویسیم و بگوییم؛ یعنى زن در جامعه، اولاً به حق انسانى و حقیقى خود برسد؛ ثانیاً استعدادهاى او شکوفا شود و رشد حقیقى و انسانى پیدا کند و در نهایت به تکامل انسانى نائل گردد. زن در جامعه به صورت انسان کامل درآید؛ انسانى که مىتواند به پیشرفت بشریت و جامعهی خود کمک کند و در محدودهی تواناییهاى خود، دنیا را به بهشت برین و زیبایى مبدل سازد. یک نوع هدف دیگر این است که ما از این گفتن و تلاش کردن و احیاناً به مبارزه پرداختن بخواهیم یک نوع حالت تخاصم و جدایى و رقابت خصمانه میان ۲ جنس زن و مرد به وجود آوریم و دنیایى بر اساس رقابت بسازیم؛ کانّه در جامعهی بشرى، مردان یک طرف قرار دارند، زنان هم در طرف دیگر و اینها بر سر دستاوردى با هم نزاع مىکنند و زن مىخواهد در این قسمت بر مرد غالب و فائق شود!» [۱۹]
بنابراین رهبری در پاسخ به سؤال اول، ۲ دیدگاه را در ترسیم هدف اصلی این نهضت بیان میکنند که به اذعان ایشان هدف اول، اسلامى و هدف دوم، کوتهبینانه است و در تلاشهایى که در کشورهاى غربى مىشود، ردپاى هدف دوم بیشتر مشاهده مىشود.
در پاسخ به سؤال دوم نیز ایشان مطرح میکنند:«روش اسلامى ـیعنى آن چیزى که از مباحث اسلامى دربارهی زن و تعاریف اسلامى و معارف اسلامى مىشود فهمیدـ با آن چیزى که امروز در غرب وجود دارد متفاوت است.» [۲۰]
در واقع ایشان میفرمایند شعارهای متفاوتی در ۲ دیدگاه اسلام و غرب در این باره وجود دارد و بعضی حتی با یکدیگر کاملاً متناقضاند و همین تفاوت در شعارها و اهداف ۲ جنبش اسلامی و غربی است که به تبعات متفاوتی در جوامع میانجامد.
شعار غرب در این موضوع، در نظر مقام معظم رهبری (مد ظله) عبارت است از: «آنچه در غرب با عنوان شعار وجود دارد، در درجهی اول آزادى زن است. آزادى معناى وسیعى را شامل مىشود؛ هم شامل آزادى از اسارت است، هم شامل آزادى از اخلاق ـچون اخلاق هم یک قیدوبند استـ هم آزادى از نفوذ مبنى بر سوءاستفادهی کارفرمایى است که زن را با مزد کمترى به کارگاه مىکشد و هم شامل آزادى از قوانینى است که زن را در مقابل شوهر، متعهّد مىکند.» [۲۱]
اما سؤال اینجاست که آزادی مورد نظر غرب در دفاع از حقوق زن به چه معناست؟ در بیانات رهبری به این سؤال این گونه پاسخ داده شده است:«متأسفانه در دنیاى غرب، بیشتر متفاهم از این آزادى، آزادى به معناى نادرست و مضرّ آن است؛ یعنى آزادى از قیدوبندهاى خانوادگى، آزادى از نفوذ مطلق مرد، آزادى از حتّى قید ازدواج و تشکیل خانواده و پرورش فرزندان در آنجایى که هدفشهوانى زودگذرى در مقابل قرار گیرد، نه آزادى به معناى صحیح آن. لذا شما مىبینید جزء حرفهایى که در دنیاى غرب زده مىشود، مسئلهی آزادى سقط جنین است که این نکتهی بسیار مهمى است و با اینکه ظاهر ساده و کوچکى دارد، اما باطن بسیار خطرناک و سهمگینى در این سخن مضمر و مندرج است.» [۲۲]
در طرح نظرات دین اسلام در این باره نیز رهبری بیان داشتهاند:«اسلام طرفدار تکامل بشر است. براى اسلام، زن و مرد هیچ فرقىندارد. براى اسلام، جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست؛ تکامل انسانى مطرح است. یک جا سخناز مرد گفته مىشود، یک جا سخن از زن. به یک مناسبت از زن تجلیل مىشود، به یکمناسبت از مرد؛ چون ۲ حصّهی پیکرهی بشرند، ۲ بخش وجود بشرى هستند. از لحاظ جنبهی بشرى و جنبهی الهى، هیچ تفاوتى با همدیگر ندارند. لذا در قرآن آن وقتى که مىخواهدراجع به انسانهاى خوب یا انسانهاى بد مثل بزند، از زن مثل مىآورد: “وضرب اللَّه مثلاً للذین کفروا امرأهی نوح و امرأهی لوط” در مورد کسانى هم که مؤمن هستند، مثال مىزند: “امرأهی فرعون” در هر ۲ جا مثال و نمونهی کامل راه خطا و راه صواب را از زن ذکر مىکند؛ یک جا هم راجع به مردان سخن مىگوید.» [۲۳]
همچنین رهبری حکمت خلق جنسیت در انسانها را مطرح میکنند و بر این اساس، وظایف جنبش دفاع از حقوق زن را با تأکید بر شناخت طبیعت زن و مرد، این گونه بیان میدارند: «براى اسلام، جنس ـزن بودن و مرد بودنـ مطرح نیست؛ تعالى و اخلاق بشرى مطرح است، بروز استعدادها مطرح است، انجام وظایفى که به هر کسى یا هر جنسى از جنسهاى بشرى متوجهاست، مطرح است، که براى این باید طبعاً طبیعتها را شناخت.
اسلام طبیعت زن و طبیعت مرد را هم به خوبى مىشناسد. در اسلام آنچه که مطرح است عبارت است از تعادل؛ یعنىرعایت عدالت محض میان افراد بشر، از جمله میان جنس زن و جنس مرد. برابرى در حقوقمطرح است، اما در جایى ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد؛ همچنان که طبیعت زن با طبیعت مرد در بعضى از خصوصیات متفاوت است.
بنابراین بیشترین حقایق و بیشترین واقعیتهاى فطرت و طینت بشرى در مورد زن و مرد، در معارف اسلامى است. اگر ما امروز بخواهیم براى زنان کشورمان یک حرکت حقیقى و اساسىبکنیم تا زنان بتوانند به وضع مطلوب خودشان برسند، باید به احکام اسلامى نظر داشته باشیم و از آن الهام بگیریم. براى ما روش را احکام اسلام معیّن مىکند. هر روش خردمندانهی عقلایى را هم اسلام مىپسندد و قبول دارد. اگر تجربهاى در جایى باشد، مورد قبول است؛ اما تقلید نه. استفادهی خردمندانه از تجربیات دیگران درست؛ اما تقلید، غلط [است].» [۲۴]
بر اساس این بیانات، اسلام یک حد میانه و بدون افراط و تفریط را در دفاع از زن ارائه مىدهد. نه به زن اجازهی ظلم کردن مىدهد و نه طبیعت زن و مرد را نادیده مىگیرد. این اعتدال نقطهی اعتلای زن در سایهی احکام اسلام به شمار میرود. از دیگر زوایای نگاه دین اسلام به زن میتوان به جامعیت نگاه اسلام در مورد زن و ارزش اصالت زن بودن وی در این دیدگاه اشاره کرد.
در بیانات رهبری، این ویژگی دیدگاه اسلام نیز مطرح و مورد تأکید واقع شده است:«ما باید در مورد مسئلهی زن نگاه جامع داشته باشیم و این نگاه جامع در اسلام هست. مسئلهی ارزشگذارى به اصالت زن، زن بودن، براى زن یک ارزش والاست؛ یک اصل است. به هیچ وجه تشبه به مردان براى زن ارزش به حساب نمىآید؛ همچنان که براى مردها تشبه به زنان ارزش به حساب نمىآید. هر کدام نقشى دارند، هر کدام جایى دارند، جایگاهى دارند و طبیعتى دارند و مقصودى از وضعیت خاص آنها در آفرینش حکیمانهی الهى مورد نظر بوده که این مقصود باید برآورده شود؛ این مسئله مهم است.»[۲۵]
آسیبشناسی اهداف جنبش غرب در دفاع از حقوق زن
مقام معظم رهبری در بخشهایی از بیانات خویش به تفصیل به آسیبشناسی اهداف غرب در دفاع از حقوق زن پرداختهاند. ایشان در یک نگاه کلی در این زمینه بیان داشتهاند: «در حقیقت، نهضت دفاع از زنان در غرب یک حرکت دستپاچه، یکحرکت بىمنطق، یک حرکت مبتنى بر جهالت، بدون تکیه به سنتهاى الهى و بدون تکیه به فطرت و طینت زن و مرد بود که در نهایت به ضرر همه تمام شد؛ هم به ضرر زنان، هم به ضرر مردان و بیشتر به ضرر زنان. این قابل تقلید نیست. این فرهنگى نیست که در کشور اسلامى کسى به آن نگاه کند و بخواهد از آن چیزى یاد بگیرد؛ این را باید طرد کرد.» [۲۶]]
در نظر ایشان نگاه عمومى به زن، که در فرهنگ غربى نهادینه شده، نگاه اهانتآمیز، ابزارى و غلطى است:«در نظر غرب، اینکه زن نباید حجاب داشته باشد به علت آن است که آزاد باشد، زیرا غرب میخواهد زن براى نوازش چشم مرد و بهرهورى نامشروع وی به شکل خاصى در جامعه ظاهر شود و این بزرگترین اهانت به زن است؛ حالا ولو با چندین لفّاف تعارفآمیز این پوشانده شود و اسامی دیگری بر آن گذاشته شود.» [۲۷]
از آسیبهای جدی جنبش غرب در دفاع از زن، در نظر رهبر انقلاب، کشاندن زن به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیادهروىهاى جنسىِ بىقانون و بىنظم در جامعه، با آوردن وی به شکل متبرّج به عرصهی اجتماع است:«زن، به دلیل لطافت و زیبایی طبیعیاش، به طور طبیعى با اندکى در پرده بودن همراه است. این پرده را دریدن و آنچه را که باید با نظم و قانون پیگیرى شود ـآن نیاز غریزى انسانى، چه در زن و چه در مردـ بىقانون و بىنظم در جامعه رواج دادن، بزرگترین خیانتى است که در درجهى اول به زن و در درجهى بعد به همهى بشریت ـزن و مردـ انجام گرفته؛ این کار را سیاستهاى غربى کردهاند.» [۲۸]
در دیدگاه رهبری، آسیب دیگری که جنبش غرب بر زن تحمیل کرده آن است که «هنر زن را به تقلیدش از کارهای مردانه میداند، در حالی که زن یک کار زنانه دارد که ارزش آن از هر کار مردانهاى بیشتر است. افتخار براى زن این است که یک زن باشد؛ یک زن کامل، یک مؤنث کامل. در مقام ارزشگذارىهای والا اگر نگاه کنیم، این ارزش ـیک زن کامل بودنـ از یک مرد کامل بودن کمتر که نیست، در مواردى قطعاً بالاتر و بیشتر هم هست. ما چرا این را از دست بدهیم؟» [۲۹]بنابراین آسیبهای جدیای که در جنبش کنونی دفاع از حقوق زن در رویکرد غربی آن دیده میشود، شتابزدگی، دور بودن اهداف جنبش از مسیر الهی، چشمپوشی از طبیعت و فطرت متفاوت زن و مرد، ترویج ابتذال و تقلید از کارهای مردانه است.
ترسیم اهداف و ویژگیهای جنبش ایرانیـاسلامی دفاع از حقوق زن
مقام معظم رهبری در ترسیم کلی مسیر جنبشها و تحرکات اجتماعی و به طور خاص، جنبش دفاع از حقوق زن، شرط خردمندی و توجه به ویژگیهای طبیعی را بیان داشتهاند:«در هر حرکت اجتماعى، آن وقتى حرکت درست خواهد بود و به نتایج درست خواهد رسید که مبنى بر خرد و تأمل و تشخیص و مصلحتو مبتنى بر پایههاى درست و عقلانى باشد. در هر حرکتى که به قصد احقاق حق زنان انجام مىگیرد، عیناً باید همین معنا ملاحظه شود؛ یعنى باید هر گونه حرکتى بر اساسیک بینش خردمندانه، مبتنى بر حقایق هستی ـشناسایى طبیعت و فطرت زن و طبیعت و فطرتمرد، مسئولیتها و مشاغل اختصاصى زن، مسئولیتها و مشاغل اختصاصى مرد و آنچه مىتواند مشترک بین اینها باشدـ انجام گیرد و از روى انفعال و تقلید نباشد. اگر حرکت، حرکتى از روى انفعال و تقلید و تصمیم کورکورانه و چشمبسته باشد، حتماً مضر خواهد بود.» [۳۰]
پس از عنصر خردمندی، رهبر انقلاب در تعیین خط مشی جنبش ایرانیـاسلامی دفاع از حقوق زن، بر ارزشگذاری صحیح در عرصههای فردی و خانوادگی و اجتماعیِ تعاملات و مناسبات زن و مرد تأکید دارند:«اسلام در مقابل جاهلیتى که به زن ظلم مىکرد، ایستادگى کرد؛ هم در میدان معنویت و فکر و ارزشهاى انسانى، هم در میدان حضور سیاسى و هم از همه بالاتر در عرصهی خانواده. زن و مرد ناگزیر اجتماع کوچکى به نام خانواده دارند که اگر درجامعهاى ارزشگذارىِ درست صورت نگیرد، اولین نقطهاى که به زن ستم مىشود داخل خانواده است. در هر ۳ عرصه اسلام ارزشگذارى کرده است.» [۳۱]
در این جنبش احترام به زن چنین تعریف میشود:«احترام به زن این است که به زن فرصت داده بشود تا آن نیروها و استعدادهاى برجسته و عظیمى را که در درون هر انسانى خداى متعال به ودیعه نهاده است ـاز جمله زن و استعدادهایى که فقط در درون زنان وجود داردـ این استعدادها در سطوح مختلف بروز کند؛ در سطح خانواده، در سطح جامعه، در سطح بینالمللى، براى علم، براى دانش و معرفت و تحقیق، براى تربیت و سازندگى.»[۳۲]
ایشان در طرح دیدگاه اسلام در مورد زندگى و شأن زنان، ۳ بخش را تشریح نمودهاند:«اول، عرصهی تکامل و رشد معنوى خودِ زن است. زن و مرد در این بخش، هیچ تفاوتى در میدان رشد و تکامل معنوى ندارند؛ یعنى مرد مىتواند به عالیترین مقامات از لحاظ معنوى برسد؛ زن هم مىتواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوى برسد. لذا در قرآنهمه جا، مرد و زن در کنار هم قرار دارند. (احزاب، آیهی ۳۵) عرصهى دوم، عرصهی فعالیتهاى اجتماعى است؛ اعم از فعالیت اقتصادى، فعالیت سیاسى، فعالیت اجتماعى به معناى خاص، فعالیت علمى، درس خواندن، درس گفتن، تلاش کردن در راه خدا، مجاهدت کردن و همهی میدانهاى زندگى در صحن جامعه. در اینجا هم میان مرد و زن در اجازهی فعالیتهاى متنوع، در همهی میدانها، هیچ تفاوتى از نظر اسلام نیست. البته بعضى از کارها هست که باب زنان نیست؛ چون با ترکیب جسمانى آنها تطبیق نمىکند. بعضى از کارها هم هست که باب مردان نیست؛ چون با وضع اخلاقى و جسمى آنها تطبیق نمىکند. بخش سوم ـکه آن هم بسیار مهم استـ بخش خانواده است؛ نقش زن در خانواده یعنى زن به عنوان یک همسر یا یک مادر. اینجا واقعاً احکام اسلام به قدرى درخشان و افتخارآمیز است که انسان وقتى احکام اسلام را مشاهده مىکند، احساس اعتزاز مىنماید.» [۳۳]
از ویژگیهای دیدگاه اسلام در زمینهی تبیین عرصههای زندگی زن، «عدم منافات فعالیتهای زن در عرصههای متفاوت است.» رهبر معظم انقلاب، با طرح نمونههایی از صدر اسلام، چنین مفهومی را مطرح داشتهاند:«در صدر اسلام، زن در میدان جنگ، علاوه بر بستن زخم مجروحان، حتى گاهى با نقاب، در میدان جنگ و رزمهاىدشوار آن روز، شمشیر هم مىزد! در عین حال در داخل خانه، فرزندان خود را هم در آغوش مىگرفت، تربیت اسلامى هم مىکرد، حجاب خود را هم حفظ مىکرد؛ چون اینها منافاتى با هم ندارد.» [۳۴]
در نظر رهبری، در مسئلهی زن آنچه در درجهى اول اهمیت قرار دارد مسئلهی «خانواده» است؛ نقش زن به عنوان عضوى از خانواده. به نظر ایشان، از همهی نقشهایى که زن میتواند ایفا کند این مسئله اهمیتش بیشتر است. ایشان، در مقابل افرادی که چنین تفکری را اسیر و محبوس نمودن زن در خانه و بازداشتن از صحنههای زندگی و فعالیت میدانند، بیان داشتهاند:«به هیچ وجه قصد ما این نیست؛ اسلام هم این را نخواسته. اسلام وقتى که میگوید: “والمؤمنون و المؤمناتبعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر” یعنى مؤمنین و مؤمنات در حفظ مجموعهی نظام اجتماعى و امر به معروف و نهى از منکر همه سهیم و شریکاند؛ زن را استثنا نکرده. ما هم نمیتوانیم زن را استثنا کنیم. مسئولیت ادارهی جامعهی اسلامى و پیشرفت جامعهی اسلامى بر دوش همه است؛ بر دوش زن، بر دوش مرد؛ هر کدام به نحوى بر حسب توانایىهاى خودشان.» [۳۵
اما عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر رهبری، که مبیّن دیدگاه اسلام است، «زن» معرفی شده است:«در واقع خانواده را زن به وجود مىآورد و اداره مىکند؛ این را بدانید. آن عنصر اصلىِ تشکیل خانواده زن است، نه مرد. بدون مرد ممکن است خانوادهاى باشد؛ یعنى اگر فرض کنیم در خانوادهاى مرد خانواده حضور نداشته باشد یا از دنیا رفته باشد، زن خانواده اگر عاقل و با تدبیر و خانهدار باشد، خانواده را حفظ مىکند؛ اما اگر زن از خانوادهاى گرفته شد، مرد نمىتواند خانواده را حفظ کند. بنابراین خانواده را زن حفظ مىکند.» [۳۶]
ایشان در تبیین دیدگاه اسلام پیرامون حضور زن در عرصهی خانواده، بیان داشتهاند: «نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده نظر خیلى روشنى است. در این دیدگاه، بر مبنای فرمودهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، زن خانه بزرگ خانه است ـالمرأهی سیّدهی بیتهاـ جایگاه زن در خانواده همانى است که در گفتارهاى گوناگون ائمه (علیهم السلام) آمده: “المرأهی ریحانهی و لیست بقهرمانهی” در تعبیرات عربى، قهرمان یعنى کارگزار، پادو، یک خدمتگزار محترم. میفرماید: در داخل خانه، زن قهرمانه نیست؛ ریحانه است، گلِ خانه است.
خطاب به مردان میفرماید: بهترین شما کسانى هستند که بهترین رفتارها را با همسرانشان دارند. اینها نظرات اسلام است و از این قبیل الى ماشاءالله وجود دارد. ولى در عین حال تحقق خواستهی اسلام در خانواده یک امرى است که با این بیانات تمامنمیشود، حل نمیشود؛ احتیاج به پشتوانهى قانونى، پشتوانهى اجرایى و ضمانت اجرایىدارد.»[۳۷]
مقام معظم رهبری، در تشریح عرصهی خانوادگی حضور زن، بر موضوع «تربیت فرزند» به عنوان مهمترین وظیفهی زن در خانواده تأکید دارند و میفرمایند:«زنانى که به خاطر فعالیتهاى خارج از خانواده، از آوردن فرزند استنکاف مىکنند، بر خلاف طبیعت بشرى و زنانهی خود اقدام مىکنند. خداوند به این راضى نیست. کسانى که فرزند و تربیت فرزند و شیر دادن به بچه و در آغوش مهر و عطوفت بزرگ کردن فرزند را براى کارهایى که خیلى متوقفِ به وجود آنها هم نیست، رها مىکنند، دچار اشتباه شدهاند. بهترین روش تربیت فرزند انسان این است که در آغوش مادر و با استفاده از مهر و محبت او پرورش پیدا کند. زنانى که فرزند خود را از چنین موهبت الهى محروم مىکنند، اشتباه مىکنند؛ هم به ضرر فرزندشان، هم به ضرر خودشان و هم به ضرر جامعه اقدام کردهاند. اسلام این را اجازه نمىدهد.» [۳۸]
عرصهی دیگر زندگی زن، که عرصهی حضور اجتماعی او است، در دیگاه اسلام با حدودی مشخص همراه شده است و بدون حدومرز نمیباشد؛ یعنی در جنبش ایرانیـاسلامی، زن به حضور مطلق و بیقیدوشرط در جامعه تشویق نمیشود و این از مهمترین ویژگیهای این جنبش است. رهبری این حدود را چنین بیان داشتهاند:«در عرصهی این فعالیتها، اسلام حدودى را معیّن کرده است که این حدود مربوط به زن و اجازه داشتن او براى فعالیت نیست؛ مربوط به اختلاط زن و مرد است که اسلام روى این مسئله حساسیت دارد. اسلام معتقد است که مرد و زن باید یک مرزبندى میان خودشان در همه جا ـدر خیابان، در اداره، در تجارتخانهـ داشته باشند و هر دوی زن و مرد باید این حدود را رعایت کنند. اگر این حساسیتِ اسلام نسبت به روابط و نوع اختلاط مرد و زن رعایت شود، همهی کارهایى که مردان مىتوانند در عرصهی اجتماعى انجام دهند، زنان هم ـاگر قدرت جسمانى و شوق و فرصتش را داشته باشندـ مىتوانند انجام دهند. در این راستا، اسلام برای امنیت اخلاقی زن و مرد در اجتماع، حجاب را معین نموده و عریانی و برهنگی زن را در جامعه تحریم کرده است.» [۳۹]
بنابراین، در این دیدگاه، با اصل و اساس فعالیت اجتماعی زن مخالفتی وجود ندارد، بلکه شکل و شرایط ویژهای برای آن تعریف شده است. در نظر رهبری، «فعالیت زنان در عرصهی اجتماع فعالیتى کاملاً مباح و روا و مطلوب و مجاز است که با حفظ حدود اسلامى، اینها را انجام دهند و نیمى از نیروى فعال جامعه را به جامعه تقدیم کنند.» [۴۰]
از مهمترین ارکان حضور اجتماعی زن در اسلام تأکید بر استقلال مالی زن میباشد که رهبری آن را این گونه بیان داشتهاند:«در اسلام، زن مالک ثروت خود است. شوهرش راضى باشد یا نباشد؛ پدرش راضى باشد یا نباشد ـفرقى نمىکندـ او مىتواند ثروت و مال و اندوختهی خود را مصرف کند و ربطى به کس دیگرى ندارد. نظر اسلام این است. در حمایت از استقلال اقتصادى زنان،دنیا ۱۳ قرن از اسلام عقب است. اسلام این را ۱۳ قرن قبل گفته است، ولى در اروپا تازه ۴۰ـ۵۰ سال و در بعضى از کشورها کمتر از این مدت است که شروع کردهاند به زن اجازه دهند که در مال و ملک خود دخل و تصرف کند!» [۴۱]
استقلال مالی زن در حقیقت پیشنیاز و مقدمهی حضور اجتماعی وی به شمار میآید و بر اساس بیانات رهبری در این موضوع، میبایست زمینهی حضور مفید و مؤثر زن بالأخص در زمینهی فعالیتهای اقتصادی فراهم شود.
وظیفهی اصلی در جنبش دفاع از حقوق زن در جامعهی کنونی ما با کیست؟
بر اساس بیانات رهبری (معظم له)، مهمترین گروهی که باید در این زمینه فعال باشند خود بانوان کشور هستند:
«آن کسى که بیشتر باید در مورد حقوق زن فعال باشد خود زنان جامعهی ما هستند، چون آن کسى که باید شأن اسلامى زن را بشناسد و از آن دفاع کند در درجهى اول خودِ بانوان هستند. باید بدانند که خدا و قرآن و اسلام دربارهی آنها چه قضاوتى دارد، از آنها چه مىخواهد، مسئولیت آنها را چه چیزى معین مىکند و از آنچه که اسلام فرموده و خواسته، دفاع کنند و بخواهند. اگر نخواهند، کسانى که به هیچ ارزشى پایبند نیستند به خود اجازه خواهند داد که به زن ستم کنند.» [۴۲]
ایشان وظیفهی اساسی زنان در عصر حاضر را چنین ترسیم کردهاند:
«بدانید امروز زنان کشور ما مسئولیتشان سنگین است. مسئولیت مضاعفى که امروز شما دارید همین است که نگاه غلط به مسئلهی زن و مرد را تصحیح کنید. نگاهى که امروز دنیاى غرب سعى میکند در مسئلهی زن و مرد القا کند، نگاه غلطى است، نگاه باطلى است؛ این به پایمال شدنارزشهاى بسیارى در جوامع بشرى منتهى خواهد شد.» [۴۳]
رهبری در بیانی دیگر ۲ مانع اساسی برای ظلم و ستم به گروه زنان در جامعه را این گونه مطرح کردهاند:
«اگر در نظامى ارزشهاى معنوى حاکم نباشد، خدا در دلها نباشد، مرد با تکیه بر قدرت جسمانى، راه خود را براى ظلم و تعدى به زن باز مىبیند. چیزى که مانع است ۲ چیز است: یکى ملاحظهی خدا و قانون و ایمان و امثال اینها و یکى هم خودِ زن که حقوق انسانى و الهى خود را درست بشناسد و از آن دفاع کند و خود را به معناى حقیقى کلمه بطلبد.» [۴۴]
به طور مشخص و کلی ۳ زمینهی کار در جنبش زنان در بیانات رهبری ترسیم شده است:«ناحیهی پیشرفت فرهنگى و بروز استعدادها، ناحیهی اصلاح روابط خانوادگى، ناحیهی اعلام و تبیین نظر اسلام در زمینهی مسائل زنان از جهات حقوقى، از جهات اجتماعى و غیره.» [۴۵]
به طور خاص، بر اساس بیانات رهبری، از مهمترین عرصههایی که کمبودهای بسیاری دارد و میبایست در جنبش ایرانیـاسلامی دفاع از حقوق زن مورد توجه قرار گیرد عرصهی خانواده است. ایشان تأکید دارند:
«ما در محیط خانواده کمبودهاى زیادى داریم؛ احتیاج دارد به پشتوانهی قانونى، به تضمین قانونى، به تضمین اجرایى و این باید تحقق پیدا کند. این مسئله از جمله عرصهها و میدانهایى است که در داخل کشور کم کار شده و باید کار شود.» [۴۶]
ایشان در تأکید بر اهمیت کار در عرصهی خانواده همچنین بیان داشتهاند:«مسئلهی مادرى، مسئلهی همسرى، مسئلهی خانه و خانواده، مسائل بسیار اساسى و حیاتى است. در همهى طرحهایى که ما داریم، بایستى خانواده مبنا باشد.» [۴۷]
از دیگر کارهاى بسیار اساسى، که مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشتهاند، باسواد وکتابخوان کردن زنان است. ایشان بیان داشتهاند:
«یک شیوههاى ابتکارىپیدا کنید، براى اینکه خانمهاى داخل خانه را کتابخوان کنید.» از جملهى مسائل بسیار مهم دیگر در نظر ایشان، «آموختن روشهاى صحیح کار داخل خانه ـیعنى برخورد با همسر و برخورد با فرزندانـ به زنان است.» [۴۸
بنا بر بیانات دیگری از رهبر انقلاب، مهمترین مسائلی که در عصر حاضر در جامعهی ما میبایست در رئوس اهداف جنبش دفاع از حقوق زن قرار گیرد عبارت است از:
اول، فکر رشد زنان از لحاظ معنوى و اخلاقى؛ بایستى یک فکر رایجدر میان خودِ زنان باشد. خودِ بانوان باید بیشتر به این مسئله بیندیشند. خودِ آنهابه معارف، به معلومات، به مطالعه و به مسائل اساسى زندگى رو کنند.
دوم، دفاع اخلاقی و قانونی از زن به خصوص در داخل خانواده است. این کار با اصلاح قوانین ممکن است. بعضى از قوانین در برخورد با زن و با مرد احتیاج به اصلاح دارد. باید کسانى که اهل این کارها هستند مطالعه کنند، بررسى کنند و آن قوانین را درست کنند.
سوم این است که نظر اسلام در مورد حقوق زن و حقوق مرد باید تبیین شود.
چهارم این است که از بحثهاى انحرافى در این زمینهها باید اجتناب شود.
پنجم، که یکى از مهمترین مسئولیتهای زنان امروز است، این است که نقش زن از دیدگاه اسلام ترسیم، برجسته و روشن شود،
زیرا تربیت انسانى زن بزرگترین خدمت به جوامع انسانى و اسلامى است. ششم، اهمیت دادن به عفاف در زن است. هر حرکتى کهبراى دفاع از زنان انجام مىگیرد باید رکن اصلى آن رعایت عفاف زن باشد. هفتم، مسئلهی تعلیم و تربیت بانوان است. و هشتم اینکه جامعه، هم ازلحاظ قانونى و هم از لحاظ اخلاقى، باید با کسانى که تعدى به زن را حق خودشانمىدانند، برخورد سخت بکند؛ قانون هم باید در این زمینه مجازاتهاى سختى را پیشبینىکند. [۴۹]
نتیجهگیری
بر اساس بیانات مقام معظم رهبری، مسئلهی زن در جهان امروز یک «بحران» به شمار میرود و به طور جدی در تمامی جوامع میبایست به دنبال اصلاح وضعیت زنان و دفاع از حقوق همهجانبهی آنها بود. ایشان به ترسیم اهداف ۲ جنبش متفاوت غربی و اسلامی در ۲ زمینهی اهداف و روش پرداختهاند و آسیبهای جنبش دفاع از حقوق زن در رویکرد غربی را بیان داشتهاند. همچنین ایشان به تفصیل اهداف و ویژگیهای جنبش ایرانیـاسلامی دفاع از حقوق زن و وظایف افراد جامعه در این زمینه را بیان داشتهاند که به تفکیک در این نوشتار به آنها اشاره شد.
پینوشتها
[[۱ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه،۱ خرداد ۱۳۹۰.
[[۲ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۳ بیانات در دیدار بانوان به مناسبت میلاد حضرتفاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ۱۸ مهر ۱۳۷۷.
[[۴ بیانات در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰ اسفند ۱۳۷۵.
[[۵ بیانات در دیدار بانوان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهرا (سلم الله علیها)، ۱۳ تیر ۱۳۸۶.
[[۶ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱ خرداد ۱۳۹۰.
[[۷ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۸ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱ خرداد ۱۳۹۰.
[[۹ همان.
[[۱۰ همان.
[[۱۱ همان.
[[۱۲ همان.
[[۱۳ همان.
[[۱۴ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۱۵ بیانات در دیدار بانوان به مناسبت میلاد حضرتفاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ۱۸ مهر ۱۳۷۷.
[[۱۶ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۱۷ بیانات در دیدار بانوان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ۱۳ تیر ۱۳۸۶
[[۱۸ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۱۹ همان.
[[۲۰ همان.
[[۲۱ همان.
[[۲۲ همان.
[[۲۳ همان.
[[۲۴ همان.
[[۲۵ بیانات در دیدار بانوان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ۱۳ تیر ۱۳۸۶.
[[۲۶ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۲۷ بیانات در دیدار جمعى از بانوان قرآنپژوه کشور، ۲۷ آبان ۱۳۸۸.
[[۲۸ بیانات در دیدار بانوان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ۱۳ تیر ۱۳۸۶.
[[۲۹ همان.
[[۳۰ بیانات در دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶.
[[۳۱ بیانات در دیدار جمع کثیرى از بانوان به مناسبت میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ۳۰ شهریور ۱۳۷۹.
[[۳۲ بیانات در دیدار جمعى از بانوان قرآنپژوه کشور، ۲۷ آبان ۱۳۸۸.
[[۳۳ بیانات در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰ اسفند ۱۳۷۵.
[[۳۴ همان.
[[۳۵ بیانات در دیدار بانوان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ۱۳ تیر ۱۳۸۶.
[[۳۶ بیانات در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰ اسفند ۱۳۷۵.
[[۳۷ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱ خرداد ۱۳۹۰.
[[۳۸ بیانات در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰ اسفند ۱۳۷۵.
[[۳۹ همان.
[[۴۰ همان.
[[۴۱ همان.
[[۴۲ همان.
[[۴۳ بیانات در دیدار بانوان نخبه در آستانهى سالروز میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)، ۱۳ تیر ۱۳۸۶.
[[۴۴ بیانات در اجتماع زنان خوزستان، ۲۰ اسفند ۱۳۷۵.
[[۴۵ بیانات رهبر انقلاب و سخنان بانوان در دیدار ویژهی آنها به مناسبت میلاد حضرتفاطمه زهرا (سلام الله علیها)، ۱۸ مهر ۱۳۷۷.
[[۴۶ بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، ۱ خرداد ۱۳۹۰.
[[۴۷ بیانات در دیدار اعضاى شوراى فرهنگىـاجتماعى زنان، ۴ دی ۱۳۷۰.
[[۴۸ همان.
[[۴۹ بیاناتدر دیدار جمعی از زنان، ۳۰ مهر ۱۳۷۶، و بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیدارى اسلامى»، ۲ تیر ۱۳۹۰.
*راحله کاردوانی