خانواده نخستین کانونی است که در شکلگیری نظام باورها و جهانبینی ما نقش بسیار اثرگذار دارد. نخستین الگوهای فرزندان یک خانواده، پدر و مادر هستند و مطابق با آنچه در رفتارهای پدر و مادرشان میبینند، رفتار خواهند کرد. بنابراین به ویژه در مسائل فرهنگی و اعتقادی همچون حجاب فرزندان ما نخستین آموزهها را از والدین خود دریافت میکنند.
در مرحله بعدی اما مدرسه، محیطهای آموزشی و اطرافیان نقش بهسزایی در شکلگیری نظام باورهای فرزندان ما دارد. به خصوص در جامعه امروز که با عنایت به ساختار گسترده رسانهها، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، نقش خانواده و الگوگیری فرزندان از پدر و مادر نسبت به گذشته کمرنگتر شده است. بر این اساس آنچه امروز در جامعه شاهد آن هستیم برونداد عملکرد ساختارهای فرهنگی و آموزشی کشور در حوزه حجاب و عفاف است. بدین معنا حتی اگر خانوادهها هم نقش خود را در شکلدهی به باور فرزندانشان به درستی ایفا کرده باشند، اگر نهادهای فرهنگساز و ذائقهساز جامعه در این مهم کوتاهی کنند، نظام باورهای افراد بهدرستی شکل نمیگیرد و ساختارهای اعتقادیشان با کوچکترین تلنگری متزلزل میشود. با تمام اینها نمیتوان از نقش مهم خانواده و به ویژه مادران در شکلدهی به باورها و اعتقادات فرزندان و به خصوص فرزندان دختر چشمپوشی کرد. موضوعی که امروز و در شرایط کنونی جامعه اهمیت ویژهای پیدا کرده است. نقش خانواده در تعمیق باورهای دینی و اعتقادی انسان، نقش نهادهای آموزشی و فرهنگی در این مهم و اهمیت مسأله حجاب در جامعه امروز، موضوعاتی است که در گفتوگو با مریم اشرفی گودرزی، مدرس حوزه و کارشناس فرهنگی - مذهبی مورد واکاوی قرار دادیم.
گاهی اوقات برخی افراد حجاب را امری شخصی میدانند. اما در صحبتهای اخیر رهبری مسأله بیحجابی را حرامی شرعی و حتی سیاسی دانستند. با عنایت به این مسأله چرا بیحجابی حرامی سیاسی است؟
با توجه به فرامین اخیر رهبر معظم انقلاب در ارتباط با ضرورت حجاب و اینکه عدم رعایت این مسأله را هم حرام شرعی و حرام سیاسی آن فرمودند باید توضیح داد که مطابق شریعت ما و مطابق احکام فقهی ما حجاب موضوعی واجب است که در قرآن هم به صراحت در آیات متعدد در ارتباط با آن تاکید شده است. از آنجا که حجاب یک واجب اجتماعی و تکلیفی است که در اجتماع برای انسان تعیین شده است، وقتی از حجاب صحبت میکنیم و به طور خاص از حجاب خانمها این مسأله تکلیفی اجتماعی است. بنابراین زمانی که یک خانم در اجتماع وارد میشود، موظف است برای ورود سالم در اجتماع و اینکه هم خودش با سلامت و ایمنی بتواند در جامعه حضور و فعالیت داشته باشد و هم سلامت روحی و جسمی دیگران را با مخاطره مواجه نکند، این تکلیف حجاب را رعایت کند. طبیعتاً وقتی یک تکلیف اجتماعی است، حکومت اسلامی نسبت به آن تکلیف اجتماعی نمیتواند بیتفاوت باشد. با توجه به اینکه وظیفه حکومت اسلامی اجرای احکام شریعت در جامعه است و باید فضای اجتماعی برای فعالیت آزادانه افراد فضایی امن باشد و آنها بتوانند در نهایت سلامت و حفظ حدود شرعی ایفای نقش کنند. طبیعی است که حکومت اسلامی نسبت به این موضوع موظف است. بر این اساس حجاب قانون الهی و قانون نظام جمهوری اسلامی است و باید هم ضمانت اجرایی و هم ضوابط اجرایی داشته باشد. بنابراین اینکه رهبری فرمودند عدم رعایت حجاب حرام سیاسی و حرام شرعی است، در بحث حرام شرعیبودن که مشخص است و عدم رعایت این حدود الهی حرام شرعی است. اما درباره حرام سیاسیبودن بیحجابی باید توجه داشت عدم رعایت حجاب به خصوص در موقعیت کنونی به نظام جمهوری اسلامی و نظام اسلامی آسیب و صدمه وارد میکند. ما میدانیم موضوع کشف حجاب همزمان با اغتشاشات و جنبش دروغین زن، زندگی، آزادی شکل گرفت. با توجه به این موضوع قطعا نمیتوانیم این را کتمان کنیم که هدف از چنین هجمهای نسبت به مسأله حجاب، آسیب به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است تا با ایجاد یک ناهنجاری، اغتشاش و ناامنی اخلاقی بتوانند افراد را نسبت به نظام جمهوری اسلامی و قوانین آن جری کرده و راه را برای عدم رعایت دیگر حدود و ضابطههای نظام جمهوری اسلامی باز کنند. بنابراین علاوه بر حرام شرعی، آنچه به حیثیت نظام جمهوری اسلامی ضربه وارد کند قطعا حرام سیاسی هم محسوب میشود.
نقش خانواده و بهویژه مادران را در ساخت نظام باورها و تبیین مسائل اعتقادی همچون حجاب برای فرزندان چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعا مهمترین بستر آموزشی و فرهنگی ما و اولین نهادی که شخصیت افراد در آن شکل میگیرد، کانون خانواده است و با توجه به نقش تربیتی مادر، مهمترین مربی مادران هستند. در موضوع حجاب، مادر الگوی بسیار مناسبی است. همچنین اطرافیانی که با خانواده مرتبط هستند و روی بچهها تاثیرگذارند از جمله مهمترین الگوهای آنها هستند. بچهها از کسانی که به آنها علاقهمند هستند و عزیزان و بستگانی که نقش آنها در خانوادههای ما بسیار تأثیرگذار است، الگو میگیرند.
خب با عنایت به این تاثیرگذاری و الگوپذیری فرزندان از اعضای خانواده و بستگان، در حوزه حجاب در کانون خانواده با فرزندان و دخترانمان باید چگونه رفتار کنیم؟
ما با موضوع حجاب در خانواده نباید دستوری برخورد کنیم. در وهله اول باید بهجای برخورد دستوری، برخوردهای تربیتی صورت بگیرد. در نظام خانواده مخصوصا مادر که مربی مسائل تربیتی در این نهاد محسوب میشود، باید با تفهیم لطیف مسأله حجاب و بیان ضرورت آن برای فرزندش، این احب شرعی را در باورهای او نهادینه کند. حتی اگر خود مادر هم این مهارت را ندارد و نمیتواند این کار را بهدرستی انجام دهد، باید از افراد خبره در این زمینه کمک بگیرد. همچنان که ما در زمینه مسائل درسی تلاش میکنیم برای فرزندانمان از بهترین مربیها استفاده کنیم، در حوزه مسائل تربیتی نیز باید افرادی را در دسترس فرزندانمان قرار بدهیم که بتوانند سؤالاتشان را از آنها بپرسند و شبهاتشان را در زمینههای تربیتی برطرف کنند. پس اولین کانونی که میتواند در این زمینه نقشی مهم داشته باشد، خانواده است که اتفاقا نقش تربیتی بسیار مهمی دارد. علاوه بر اینکه وقتی حجاب جزو قوانین یک خانواده باشد، این قانون باید برای فرزندانشان نیز تبیین شود، ضمن اینکه باید بدانند خانواده روی این مسأله الزام دارد و فرزندان و افرادی که در این نهاد حضور دارند باید در زمینه عفاف و حجاب و حیا، خودشان را مطابق شئونات خانوادهشان هماهنگ کنند. اما من میخواهم به این موضوع اشاره داشته باشم که متاسفانه بخش مهمی از کوتاهیهایی که در حوزه فرهنگسازی حجاب و عفاف انجام شده در فضاهای آموزشی ما بوده است.
فضاهای آموزشی در تبیین مسأله حجاب چه نقشی داشتهاند که از نظر شما در ایفای آن کوتاهی کردهاند؟
ببینید ما در فضاهای آموزشی، در مسائل دینی و فرهنگ دینی بهخوبی و درستی به اقناع نسل جدید و دانشآموزانی که پرورش میدهیم، نپرداختهایم. یک قسمت از این موضوع به مربیان، معلمان و کسانی که در عرصه آموزش فعال هستند، برمیگردد و همینطور برنامهریزانی که برای محیطهای آموزشی ما برنامهریزی میکنند. ما مدارس را محیطهای تعلیم و تربیت میدانیم و اسم این وزارتخانه، وزارتخانه آموزش و پرورش است. پس نمیتوانیم صرفا به آموزش علمی بپردازیم اما از بعد پرورش غافل باشیم. باید توجه داشت که فرزندان ما ساعتهای مهمی از زندگیشان را در محیطهای آموزشی سپری میکنند و این محیطهای آموزشی به غیر از آموزش، رسالتهای دیگری را هم برعهده دارند و آن رسالت پرورشاست. پرورش برای تشکیل درست نظام باورها باید از سنین خیلی پایین و از همان اولین محیطهایی که ما فرزندانمان را از خانواده تحویل محیطهای آموزشی میدهیم، آغاز شود. باید ابزارهای مهارتی لازم برای مسأله پرورش و تربیت در کنار آموزش ایجاد شود تا باورسازی نسبت به فرهنگ اعتقادی، ملی و آموزههای دینی در فرزندان ما شکل بگیرد. اگر این مسأله از همان سنین کودکی در محیطهای آموزشی اتفاق بیفتد و با روشها و اصولی که متناسب هر سنی است، انجام شود، قطعا وقتی شخصی اعتقاداتش در این سن شکل گیرد، باورها در او درونی میشود و با عنایت به آگاهیهای لازمی که کسب کرده، در چنین شرایطی با این نسل مشکلات جدی نخواهیم داشت. بنابراین بخش مهمی از کوتاهیها و کمکاریها درخصوص باور به حجاب و رفتارهایی که در جامعه امروز میبینیم برعهده محیطهای آموزشی است. همینطور نهادهای همسویی که وظیفه داشتند و نتوانستند از عهده وظایف خودشان و آنچه طبق قانون برایشان تعریف شده و به آنها الزام شده تا در این زمینه فعالیت لازم را داشته باشند، برآیند.
بهطور مشخص از کدام نهادها صحبت میکنید؟
به طور نمونه شورای عالی انقلاب فرهنگی که در طول این سالها نتوانسته آنطور که شایسته و بایسته است، خودش را با مصوباتی که برای این شورا در نظر گرفته شده و شرح وظایفی که داشته، تطبیق دهد و بازده مناسبی نسبت به وظایف خودش داشته باشد.
همانطور که رهبر معظم انقلاب هم تاکید داشتند نمیتوان افراد شل حجاب را مخالف یا معاند نظام دانست همچنانکه این افراد بارها در مراسمهای مذهبی یا راهپیمایی روز قدس و 22 بهمن و همچنین تشییع شهدا حضور دارند و دلشان در گرو نظام است. برای جذب حداکثری این بانوان باید چه کرد؟
حجاب یکی از محورها و مؤلفههای لازم و ضروری برای نظام اسلامی و جامعه اسلامی است. یک نظام اسلامی متشکل از مؤلفههای متعدد و آرمانهایی است که همه این آرمانها در مجموع فرهنگ و اعتقادات آن نظام اسلامی را تشکیل میدهند. بنابراین ممکن است شخصی نسبت به یکی از المانها و مؤلفهها که مسأله حجاب است دچار ضعف و کوتاهی باشد اما نسبت به سایر مؤلفهها و سایر آرمانها، ارزشها و قواعدی که در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، متضمن و پایبند باشد. به این شکل نیست که اگر کسی یکی از مؤلفهها را نتوانست بهدرستی انجام دهد، پس نسبت به سایر مؤلفههای نظام و نسبت به کلیت آن هم دچار مشکل است؛ خیر خیلی وقتها افراد کلیت نظام جمهوری اسلامی و امنیتی را که در پس آن دارند و شرایطی را که در این نظام حاکم است قبول دارند و بسیار به آن پایبند، معتقد، ملتزم و علاقهمند هستند اما نسبت به این مؤلفه نظام که مسأله مهمی هم هست، غفلت و کوتاهی دارند. پس ما نمیتوانیم این مسأله را به کل نگاه اشخاص نسبت به نظام جمهوری اسلامی و مجموعه باورهایش تعمیم دهیم بلکه باید این نقصان را در یکی از باورهای وی در نظر بگیریم و بکوشیم آن را برطرف کنیم. لذا این مسأله نباید موجب شود تا ما به افراد برچسب بزنیم که اگر نسبت به مؤلفهای کوتاهی کردند نسبت به کلیت و مجموعه نظام دچار مشکل هستند. غیر از آن گروه اندکی که بهصورت سازماندهی شده عوامل بیگانه هستند و از سوی بیگانگان تلاش میکنند تا به نظام ضربه بزنند، این مسأله در مورد سایر افراد صادق نیست. غیراز اینها بقیه مردم ممکن است از روی غفلت یا ناآگاهی مسأله حجاب را رعایت نکنند و برخوردی که با این افراد صورت میگیرد نسبت به برخورد که با قشر مخرب صورت میگیرد کاملا متفاوت باشد. البته به هر حال سرباز زدن از قانون با واکنشهایی مواجه خواهد بود اما نه به این معنا که بخواهیم مجموعه ارزشهای یک فرد را زیر سؤال ببریم .
درایت در مدیریت مسأله حجاب
امروز مسأله حجاب به صورت یک مطالبه مردمی جدی از سوی انقلابیون ما شکل گرفته است. مردم ما متدین، شریعتمدار و معتقد هستند و این را برنمیتابند که عدهای با هنجارشکنی مانع تحقق اهداف نظام جمهوری اسلامی در رشد و ارتقای اجتماعی شوند. حالا چه این هنجارشکنی از روی بصیرت، سازماندهی شده باشد و چه از روی ناآگاهی در هر صورت برای مواجهه با این هنجار شکنیها نیازمند بصیرت و هوشیاری مردم هستیم و لازم است با درایت با موضوع برخورد شود. یک بخشی از برخورد با موضوع به عهده نظام جمهوری اسلامی است که باید ضابط حفظ قانون نظام و شرع باشد و باید تدابیر بازدارنده و قانونی لازم را برای این موضوع در نظر بگیرد تا با کمترین پیامد، مسأله مورد مدیریت قرار گیرد و آنطور که رهبری تاکید داشتند مسأله باید با درایت کامل مدیریت شود. همچنان که دشمن در ابعاد مختلف وارد موضوع شده، پس ما هم باید نسبت به موضوع کاملا با برنامه وارد شویم. نظام ما باید با کمترین تبعات برای الزام افراد به رعایت قانون شرع تدابیری را اتخاذ کند. علاوه بر این نظام یکسری نهادهای فرهنگی دارد که بودجههایی به آنها اختصاص داده شده اما متاسفانه در طول این سالها نهادهای فرهنگی نتوانستهاند در تبیین مسأله حجاب و سایر مسائل فرهنگی آنطور که باید و شاید نقش خود را ایفا کنند و تبیین و اقناع لازم را در جامعه انجام دهند. همچنانکه نتوانستهاند از رسانهها و فرصتهای موجود در جامعه در این حوزه بهرهبرداری کنند. موضوعی که نمایندگان مجلس نیز به آن اذعان داشتند و وقتی از دستگاههای فرهنگی در این حوزه گزارش خواستهاند فقط دستگاههای اندکی گزارش خود را ارائه کردهاند. /جام جم