سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری فرایش

شناسه خبر: 275
تاریخ انتشار: 1398/10/21 23:17:20

شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی و تشییع بی‌نظیر پیکر مطهر ایشان و دیگر شهدای مقاومت، بار دیگر همگان را متوجه این سؤال کرد که «راز محبوبیت حاج‌قاسم» چیست؟ آنچه از مجموع بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌دست می‌آید، این است که رمز و راز اصلی محبوبیت، پیشرفت و موفقیت افراد و جوامع، «اخلاص» است. رهبر انقلاب اسلامی درباره سردار شهید سلیمانی نیز چه قبل از شهادت ایشان و چه بعد از آن، مهم‌ترین ویژگی حاج‌قاسم را «اخلاص» دانسته‌اند.

      اهمیت اخلاص در اسلام

اخلاص یکی از مهم‌ترین فضائل اخلاقی و بلکه اصلی‌ترین فضیلت اخلاقی بوده که انسان سالک الی الله به آن نیاز دارد؛ از طرفی «بی‌اخلاصی، درد بزرگی برای انسان است.» (1)

اهمیت اخلاص آنگاه روشن می‌شود که بدانیم اساساً «خدای متعال همیشه روی کارهایی که از روی ایمان و اخلاص است، تأثیرات بزرگی قرار می‌دهد. این را بدانید که هر کاری را شما از روی اخلاص بکنید، خدا به آن برکت خواهد داد؛ هر کاری را که از روی حسابگری‌های مادی بکنید، متزلزل بوده؛ ممکن است به نتایجی برسد، خیلی از اوقات هم به نتیجه نمی‌رسد.» (2)

این همان روایت معروفی است که می‌فرماید: «من کان للَّه کان اللَّه له» (3)، «هرکس برای خدا باشد، قدرت الهی در خدمت او قرار می‌گیرد و به او کمک می‌کند.» (4)

      نمادها و نمونه‌های مخلصان

** امام حسین (علیه‌السلام)

اصلی‌ترین نماد و نمونه‌ اخلاص، حادثه‌ عاشورا است و راز ماندگاری آن در تاریخ، «تکلیف‌گرایی» و «اخلاص» امام حسین (علیه‌السلام) بود؛ «حرکتی خالصاً، مخلصاً و بدون هیچ شائبه برای خدا، دین و اصلاح جامعه‌ مسلمین بود.» (5)

** امام خمینی (رحمه‌الله)

در انقلاب اسلامی نیز «امام آن کاری که کرد... به برکت اخلاص بود؛ اخلاص! اگر اخلاص نبود، شخصیت عظیم و جوهر مستحکم امام هم برای اینکه آن کارها را پیش ببرد، کافی نبود.» (6)

آری اگر اخلاص امام نبود، حتی جوهره‌ شخصیت امام هم نمی‌توانست انقلاب را به پیروزی برساند؟ یعنی امام خصوصیات ممتاز فردی بسیاری داشت؛ اما توفیقات او بالاتر از آن بود که به خصوصیات فردی یک انسان (هرچه هم بالا) متکی باشد. شجاعت، آگاهی، عقل، تدبیر و دوراندیشی امام بسیار ممتاز بود (در این‌ها هیچ شکی نیست) اما توفیقاتی که آن بزرگوار به‌دست آورد، خیلی بالاتر از آن بود که به شجاعت، عقل، تدبیر و آینده‌نگری زیاد یک انسان متکی باشد.

آن توفیق‌ها از جای دیگر نشأت می‌گرفت که در درجه‌ نخست از اخلاص او ناشی می‌شد؛ «مخلصین له الدّین». مخلص خدا بود و کار را فقط برای او و لاغیر انجام می‌داد. بنابراین اگر همه‌ دنیا هم در مقابل او قرار می‌گرفتند و از او چیزی می‌خواستند که مورد رضای خدا نبود، انجام نمی‌داد. (7)

به همین دلیل معتقدیم انقلاب اسلامی قطعاً به پیروزی نهایی خودش خواهد رسید، زیرا امام «با ایمان، جهاد، اخلاص و عمل صالح خود سنگ بنای حکومت اسلامی را در ایران گذاشت.» (8)

** شهید حججی

شهید مدافع حرم محسن حججی، جوان گمنامی بود که با شهادت خود، جامعه و جهان را تکان داد. رمز این محبوبیت و تأثیرگذاری نیز در او «اخلاص» بود؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره تشییع پیکر مطهر ایشان می‌فرمایند: «ببینید چه غوغایی در کشور راه افتاده به‌خاطر شهادت این جوان. شهید خیلی هستند، همه‌ شهدا هم پیش خدای متعال عزیزند، لکن یک خصوصیتی در این جوان وجود داشته (خداوند هیچ‌وقت کارش بدون حکمت نیست) اخلاص این جوان و آن نیت پاک این جوان و به‌موقع حرکت کردن این جوان و نیاز جامعه به این‌جور شهادتی، این موجب شده که خدای متعال نام این جوان را بلندمرتبه کرد. کمتر شهیدی را ما سراغ داریم که این‌جور خدای متعال او را در چشم همه عزیز کرده باشد.» (9)

** سپهبد شهید قاسم سلیمانی

راز محبوبیت سردار سرافراز حاج‌قاسم سلیمانی نیز در اخلاص اوست. رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها او را با صفت «اخلاص» معرفی کرده‌اند. به‌عنوان نمونه در دیدار با خانواده سردار فرمودند: «می‌بینید مردم چه کار دارند می‌کنند برای حاج‌قاسم؛ این برای شما تسلا است... بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است... اگر اخلاص نباشد، این‌جور دل‌های مردم متوجه نمی‌شود؛ دل‌ها دست خدا است. اینکه دل‌ها این‌جور همه متوجه می‌شوند، نشان‌دهنده‌ آن است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.» (10)

حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژه‌ای در نماز به‌کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: «اللهُم اِنَّکَ تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاکَ، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلکَ لِوَجهِکَ الکَریمِ» (خداوندا! تو آنان را درحالی قبض روح کردی که در راه خشنودی‌ات به خون غلتیده بودند و در برابر یکدیگر به شهادت رسیدند. آنان انسان‌هایی بودند که در مسیر شهادت، خود را برای ذات بزرگوارت خالص گردانیده بودند.)

      مفهوم اخلاص

مفهوم اخلاص را با تعابیر مختلفی می‌توان بیان کرد. اخلاص یعنی «خالص کردن و ناب کردن نیت، به دنبال ناب کردن نیت هم خالص کردن و ناب شدن عمل می‌آید.» (11) یعنی «رعایت کردن وظیفه‌ خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزه‌های مادی در کار». (12) یعنی «ما تکلیف را بشناسیم و برای خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم.» (13) همچنین در ادبیات امروزی از «اخلاص» تعبیر می‌کنیم به «گمنام» بودن. «یعنی دنبال نام و نشان نبودن.» (14)

براساس این تعریف انسانی که اخلاص دارد، برای او «هدف مهم است، شخص، من و خود برای انسان با اخلاص اهمیتی ندارد؛ اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد، می‌داند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب خواهد کرد.» (15) به‌عنوان نمونه فرض کنید «همه‌ کارهایی که نبی ‌مکرم اسلام (صلّی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) انجام داد و هدف او بود که آن‌ها را انجام دهد، انجام می‌گرفت؛ منتها به نام یک کس دیگر، آیا در آن صورت پیامبر اسلام ناراضی بود؟ آیا می‌گفت که چون به نام دیگری است، نخواهم کرد؟ آیا این‌گونه بود؟» (16)

قطعاً این‌گونه نبود، زیرا برای پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) تنها هدف مهم بود. حال این‌همه زحمات و سختی‌های پیامبر به نام دیگری ثبت شود، مهم نیست؛ اما «نقطه‌ مقابل اخلاص چیست؟ این است که انسان برای انگیزه‌های شخصی (خودگرایی) یا انگیزه‌های مادی و معنوی بی‌ارزش کار کند. بعضی از انگیزه‌ها صرفاً مادی (به معنای مصطلح) و ملموس نیستند؛ اما کم‌ارزش‌اند. مثلاً پیدا کردن وجاهت در چشم مردم، مادی به معنای خاص نیست؛ لیکن یک چیز کم‌ارزشی است که بعضی به‌خاطر این انگیزه‌ها کاری را انجام می‌دهند که با انگیزه‌ الهی، با راه درست و صراط مستقیم، منطبق نیست. این طبعاً نقطه‌ مقابل اخلاص است؛ بنابراین هرچه که انسان انگیزه‌های خودش را از حالت خودپرستی و خودخواهی دورتر و والاتر کند، این می‌شود اخلاص.» (17)

      ملاک اصلی رفتار مخلصانه

نکته‌ مهم دیگر این است که نقطه محوری و کانون مفهوم اخلاص، «خدا» است. به عبارت بهتر در مفهوم اخلاص، «خدا» نهفته؛ زیرا «ممکن است یکی عاشق کسی باشد؛ خالص و مخلص برای او حرکتی را انجام دهد و یا عاشق میهن خود باشد، خالص و مخلص برای میهنش حرکتی را انجام دهد. این‌ها ماندگار نیست و تا وقتی است که این هیجان و احساس در او باشد. به مجرد اینکه احساس او یک ذره سرد شد، چشمش باز می‌شود و به خود می‌گوید که آیا من بروم بمیرم تا فلان کس بخورد گردنش کلفت شود؟! اما اگر برای خدا باشد، این‌طور نیست.» (18)

ویژگی سردار رشید اسلام، حاج‌قاسم سلیمانی این بود که سرباز «اسلام» بود و نه صرفاً سرباز «وطن»؛ و اگر خدمتی هم به وطن دارد، برای اسلام و خدا است. بنابراین «هرجا که مجاهدت خالصانه و مخلصانه باشد، نتیجه‌اش درخشش و تلألؤ خواهد بود. منتها مجاهدت خالصانه و مخلصانه ممکن است برای خدا انجام گیرد، ممکن هم هست برای غیرِ خدا انجام گیرد. اگر برای خدا انجام گرفت، همیشگی، ماندگار و زایل‌ناشدنی است؛ اما اگر برای غیرِ خدا انجام گرفت، ماندگار نیست.» (19)

      صفات اخلاقی وابسته به اخلاص

اخلاص یکی از صفات مهمی است که چند صفت دیگر به آن وابسته است و باعث تکمیل و تحقق بهتر آن می‌شود. نکته‌ مهم اینکه ویژگی‌های اخلاقی مورد نظر هم می‌تواند به‌عنوان راهکار کسب اخلاص باشد و هم به‌عنوان نتیجه و اثر اخلاص.

** الف. اعتماد به خدا

نخستین و مهم‌ترین ویژگی که در کنار اخلاص تحقق پیدا می‌کند «اعتماد به خدا» است. این صفت به‌عنوان «ریشه» اخلاص به‌شمار می‌رود، کسی که صفت اخلاص را در خود محقق می‌کند، باید صفت «ایمان به وعده‌های الهی و اعتماد به خدا» را نیز داشته باشد. اساساً اخلاص «ناشی است از روحیه‌ اعتماد به خدا و می‌دانیم که پیش خدای متعال ضایع نمی‌شود.» (20)

«وقتی کار برای خدا باشد، هرقدر عقل انسان بیشتر و تیزتر باشد، فداکاری او بیشتر خواهد شد؛ چون می‌داند که این همه عمر گذراندن، در دنیا تلاش کردن، عرق ریختن، فکر کردن، دویدن، پول به‌دست آوردن و کیف و عیش کردن، از بین می‌رود. هرچه کام بیشتر باشد، ناکامی بیشتر می‌شود.» (21)

به‌عنوان نمونه در حادثه‌ عاشورا «ظواهر حکم می‌کرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد.» (22) همه در نصیحت‌های خودشان به امام حسین (علیه‌السلام) همین را می‌گفتند؛ «اما اعتماد به خدا حکم می‌کرد که با وجود این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد.» (23) همین اعتماد به خدا باعث می‌شود انسان کار را تنها برای رضای خدا انجام دهد.

** ب. بصیرت

یکی دیگر از ویژگی‌های همراه با اخلاص، «بصیرت» است. مهم‌ترین ویژگی جوان مؤمن انقلابی در دوران کنونی «بصیرت» است و این ویژگی ارتباط محکمی با «اخلاص» دارد.

ارتباط این دو فضیلت اخلاقی به این‌گونه است که «این اخلاص و بصیرت روی هم اثر می‌گذارند. هرچه بصیرت شما بیشتر باشد، شما را به اخلاص عمل نزدیک‌تر می‌کند؛ هرچه مخلصانه‌تر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر می‌کند.» (24)

خداوند در قرآن می‌فرماید «اَللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا» هرچه به خدا نزدیک‌تر شویم و مخلصانه‌تر عمل کنیم، خداوند نیز «یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النّور» (25) نور بیشتری به انسان می‌دهد و وقتی نور الهی بود، بصیرت بیشتر می‌شود و انسان می‌تواند واقعیت‌ها و حقائق را بهتر درک کند.

** ج. ایثار و گذشت

صفت مهم دیگری که با صفت اخلاص ارتباط دارد و به‌عنوان راهکاری برای کسب صفت اخلاص به‌شمار می‌رود، «ایثار و گذشت» است.

«اخلاص نوعی گذشت است. هرچه انسان بتواند از انگیزه‌های شخصی عبور کند و به انگیزه‌های والا برسد، به اخلاص نزدیک‌تر است. اخلاص یعنی خالص کردن و ناب کردن نیت؛ به دنبال ناب کردن نیت هم خالص کردن و ناب شدن عمل می‌آید... چگونه می‌شود به این رسید؟ خوب یک مقدار با گذشت. مثل همه‌ کارهای دیگری که مجاهدت انسان در آن شرط است و مجاهدت لازم دارد، این هم از همان قبیل است. باید انسان یک مقدار گذشت کند. گاهی شما می‌بینید در یک فضا انسان احساس می‌کند که اگر من این کلمه را بگویم، ممکن است برای من وجهه ایجاد کند، درحالی ‌که معتقد به آن کلمه نیست. خوب آدمی که اهل اخلاص نباشد، آن کلمه را خواهد گفت. آدمی که اهل اخلاص است، یعنی می‌خواهد کارهایش خالص برای اهداف والا (یعنی درنهایت برای ذات مقدس پروردگار) باشد، این را نخواهد گفت؛ یعنی درواقع یک نوع گذشت.» (26)

      آثار اخلاص

** الف. پیش رفتن کارها

«ما اگر اخلاص داشته باشیم، کارهایمان پیش می‌رود.» (27) «اگر کار برای خدا انجام گیرد و نیت برای خدا خالص باشد، اشکالاتی که معمولاً در کارها مشاهده می‌شود، پیش نخواهد آمد.» (28) با نگاهی به تاریخ یک سؤال مهم برای همه انسان‌ها پیش می‌آید: چرا از دوران حضرت آدم، هابیل، نوح و ابراهیم گرفته تا دوران پیامبر اسلام (صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، امام حسین (علیه‌السلام) و دیگر ائمه با اینکه در ظاهر همه محنت‌ها، مصیبت‌ها و سختی‌ها علیه جبهه‌ الهی بوده، اما نه‌تنها اهداف پیامبران، ائمه و شهدا از بین نرفته، بلکه ماندگارتر و قوی‌تر شده است؟

براساس محاسبات «باید در طول تاریخ نامی از پیام پیغمبران نمانده باشد؛ باید فکر آن‌ها، ایده‌ آن‌ها و راه آن‌ها در زیر تندباد حوادث تلخ به‌کلی نابود شده باشد، در هم پیچیده شده باشد و از بین رفته باشد.» (29) اما چرا برعکس شده؟ راز آن مشخص است «اخلاص، صبر، بصیرت، گذشت و اعتماد به خدا.»

** ب. محبوبیت و جذب دل‌ها

«چیزی که می‌تواند دل مردم را به طرف ما جلب کند (اگر جلب دل مردم لازم باشد؛ که البته لازم هم هست) اخلاص للَّه بوده، این راز قضیه است.» زیرا فرمود: «مَن اَصلَح ما بَینَه وَ بَینَ اللَّه، اَصلَحَ اللَّهُ ما بَینَه وَ بَینَ النّاس» (30) «یعنی من و شما اگر میانه‌ خودمان را با خدا درست کنیم، خدا میانه‌ ما را با مردم درست خواهد کرد، راه دیگری وجود ندارد.» (31)

ممکن است کسی سؤال کند چه ارتباطی بین رفتارهای مخلصانه و محبوبیت وجود دارد؟ پاسخ این است که «طبق محاسبات مادی و ظاهری، گاهی این‌ها هیچ ارتباطی باهم ندارند؛ اما ماورای این محاسبات بسیار حقیر و کوته‌بینانه‌ مادی، محاسباتی حقیقی در عالم وجود هست که آن محاسبات حکمت‌آمیز الهی است.» (32)

** ج. شکرگزاری خدا و ماندگاری نام نیک در تاریخ

معمولاً انسان‌ها به دنبال ماندگاری نام نیک در تاریخ هستند؛ اما انسان‌های مخلص، تنها به دنبال ماندگاری نام «اسلام» در تاریخ هستند. خداوند نیز به‌خاطر اخلاص و تکلیف‌گرایی آن‌ها، نامشان را در تاریخ ماندگار می‌کند.

«این نوعی شکر الهی و شکر پروردگار عالم است از بندگان خودش؛ «انّ اللَّه شاکر علیم» (33) با اینکه ما هیچ طلبی نداریم، خدا هم شکرگزاری می‌کند. خدای متعال از بندگانی که با اخلاص کار کردند و همه‌ سرمایه‌ خودشان را آوردند وسط، شکرگزاری می‌کند؛ یکی از بخش‌های شکرگزاری هم همین است که این نام نیک در سال‌های متمادی برای آن‌ها باقی می‌ماند.» (34)

** د. پاداش بی‌نهایت برای کارهای آن‌ها

در آیه دیگری از قرآن کریم می‌خوانیم: «و ما تُجزَون اِلاّ ما کُنتم تَعمَلون، الاّ عِبادَاللَّهِ المخلصین» (35) یعنی «همه‌ مردم پاداش متناسب با عمل کاری را که انجام داده‌اند، می‌گیرند؛ مگر بندگان مخلص خدا. این‌ها عملشان و پاداششان متناسب نیست، عملشان هرچه که باشد، پاداش آن‌ها بی‌نهایت است؛ زیرا این وجود متعلق به خدا، برای خدا و سرتاپا در خدمت اهداف الهی است. او همه‌ وجودش برای خدا خالص شده است.» (36)

در روایتی نیز گفته‌اند: «خدای متعال می‌فرماید: اگر به بنده‌ مخلص یا همه‌ دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است؛ بنابراین جزای او متناسب با عملی که انجام می‌دهد، نیست. یک نماز او برابر هزاران نمازی است که بندگان خوب خدا بخوانند.» (37)

     راهکار کسب و تقویت اخلاص

براساس آنچه در عنوان «صفات اخلاقی وابسته به اخلاص» گفتیم، برخی از راهکارهای رسیدن به اخلاص روشن شد؛ اما علاوه‌بر آن‌ها راهکارهای دیگری برای رسیدن به اخلاص نیز وجود دارد.

** الف. دوست نداشتن ستایش دیگران

اصلی‌ترین راه رسیدن به اخلاص و تقویت آن، دوری از خوش‌آمدهای دیگران است. پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) در روایتی می‌فرمایند: «إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقةً» هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح، یک معنا و یک حقیقت دارد. «و ما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمی‌رسد «حتّی لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ علی شَی‌ءٍ مِن عَمَلٍ للّه» (38) مگر اینکه دوست نداشته باشد که مردم او را برای هیچ‌یک از کارهایی که برای خدا انجام می‌دهد، ستایش کنند. (39) مثلاً کسی کار خوبی را برای خدا انجام داده و به‌خاطر دیگران نبوده، براساس وظیفه بوده، اما دوست می‌دارد که مردم بگویند: ایشان چقدر آدم خوبی است. کارش را برای مردم نکرده، کار را برای خدا انجام داده و تمام شده؛ اما از مدح مردم و از اینکه مردم از او تعریف کنند، خوشش می‌آید.» (40)

** ب. قبول کارهایی با «رنج زیاد و بازده مادی کم»

یکی از بهترین راهکارهای کسب اخلاص این است که انسان کارهایی را انتخاب کند که در آن کار «رنج زیاد و بازده مادی کم» وجود دارد؛ این شیوه ویژگی اخلاص را بیشتر در انسان تقویت می‌کند.

«در این کاری که با این خصوصیات عرض کردیم (رنج زیاد و بازده مادی کم) امکان اخلاص هست... این در خیلی از جاها پیدا نمی‌شود. خیلی از کارها را انسان خیال می‌کند برای خدا انجام داده، بعد یک خرده که خودش با انصاف دقت می‌کند، می‌بیند داخلش قاطی دارد (41)... آنجایی که انسان امکان دارد اخلاص بورزد، غنیمت است.» (42)

** د. انجام دادن همه کارها به قصد قربت

«همه‌ کارها را می‌شود برای خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همه‌ کارهای معمولى روزمره‌ زندگی را هم با نیت تقرب به خدا انجام می‌دهند و می‌توانند. بعضی هم هستند که حتی قُربی‌ترین و عبادی‌ترین کارها (مثل نماز) را نمی‌توانند برای خدا انجام دهند.» (43)

** ج. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن

این کار به انسان روح اخلاص می‌دهد... دعا روح اخلاص را در انسان می‌دمد.» (44) راه عمل کردن به این راهکارها نیز این است که انسان مراقب رفتار خود باشد؛ چه خوب است انسان در طول روز همه اعمال خود را زیر نظر داشته باشد و ببیند که آیا کاری که انجام داده است، با اخلاص بود و یا خیر.

     کلید آسمانی شدن

اکنون که جبهه مقاومت در بالاترین سطح مبارزه با دشمن است، نیاز مبرمی به «اخلاص» دارد. به همین دلیل فرمانده کل قوا دستور داده‌اند «در این مبارزه‌ عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب می‌دانم.» (45)

و بدانیم اگر اخلاص بود «همه‌ مشکلات حل خواهد شد، همه‌ راه‌ها گشاده خواهد شد؛ این اگر شد، رحمت الهی و کمک الهی شامل حال خواهد شد.» (46) زیرا انسان‌ها ضعیف‌اند؛ اما «وقتی یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودی، خودش را به اقیانوس بی‌پایانی وصل می‌کند، دیگر هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند بر او فائق آید.» (47)

از طرفی اکنون به برکت خون شهدای اسلام، به‌ویژه شهادت سپهبد شهید سلیمانی، جوانان زیادی شوق شهادت دارند. اشتیاقی که روزبه‌روز بیشتر می‌شود و همه یک پرسش مهم دارند: «راه شهادت چیست؟»

سپهبد شهید سلیمانی خود پاسخ این سؤال را داده است. او به همه مشتاقان شهادت این‌گونه می‌گفت «بدانید تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود؛ شرط شهید شدن، شهید بودن است.»

درحقیقت کلید اصلی آسمانی شدن، «اخلاص» است. این همان تعبیر دیگری بوده از روایت معروف «موتوا قَبلَ أن تَموتوا» (48)

بنابراین اگر می‌خواهیم حاج‌قاسم باشیم و حاج‌قاسم‌های دیگری تربیت کنیم، می‌بایست خود را به چهار ویژگی معنوی مهم و بنیادی تربیت کنیم: «اخلاص»، «اعتماد به خدا»، «بصیرت» و «ایثار و گذشت». آری این ویژگی‌ها «قاسم سلیمانی» را تبدیل به «سردار دل‌ها، شهید حاج‌قاسم سلیمانی» کرد و این است راز محبوبیت حاج‌قاسم.

پی‌نوشت:

1) بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ تهران‌‌، 1384/07/29

2) بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان، 1372/08/12

3) بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ‌79، ص 197.

4) بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان، 1372/08/12

5) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران، 1372/10/26

6) بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان، 1376/09/05

7) بیانات در خطبه‌های نماز جمعه، 1368/04/23

8) بیانات در مراسم بیعت فضلا و طلاب حوزه‌ علمیه‌ مشهد، 1368/04/20

9) بیانات در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی، 1396/07/05

10) بیانات در منزل سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی، 1398/10/13

11) بیانات در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، 1377/07/18

12) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان، 1377/09/02

13) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 1390/12/18

14) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه‌، 1390/07/22

15) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان - 1377/09/02

16) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان - 1377/09/02

17) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، 1377/07/18

18) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1373/06/29

19) همان

20) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه‌ - 1390/07/22

21) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1373/06/29

22) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان، 1377/09/02

23) همان

24) بیانات در جمع 110 هزار بسیجی در روز عید غدیر، 1389/09/04

25) سوره بقره، آیه 257

26) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، 1377/07/18

27) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 1390/12/18

28) بیانات در نخستین روز ماه مبارک رمضان‌، 1371/12/04

29) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، 1390/04/06

30) نهج‌البلاغه، حکمت 89

31) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، 1371/03/20

32) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، 1371/03/20

33) سوره بقره، آیه 158

34) بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت‌ - 1389/06/08

35) سوره صافات، آیات 39 و 40.

36) بیانات در نخستین روز ماه مبارک رمضان‌، 1371/12/04

37) بیانات در نخستین روز ماه مبارک رمضان‌، 1371/12/04

38) روضةالواعظین و بصیرةالمتعظین‌، محمد بن حسن فتّال نیشابوری‌، ج 2، ص 414.

39) بیانات در نخستین روز ماه مبارک رمضان‌، 1371/12/04

40) بیانات در نخستین روز ماه مبارک رمضان‌، 1371/12/04

41) اشاره به دعای «وَ اَستَغفِرُکَ مِمّا اَرَدتُ بِه‌ وَجهَکَ فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک» (خدایا من استغفار می‌کنم از آن عملی که خواستم برای تو آن را انجام بدهم اما در بین آن... یک انگیزه و نیت غیر خدایی وارد شد.)

42) بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان، 1395/02/13

43) بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ تهران‌‌، 1384/07/29

44) بیانات در خطبه‌‌های نماز جمعه‌ تهران‌‌، 1384/07/29

45) بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزب‌الله لبنان‌، 1370/12/13

46) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس نهم - 1391/03/24

47) بیانات در مراسم بیعت اعضای شورای نگهبان، 1368/03/21

48) فیض کاشانى، محمدمحسن، الوافی، ج 4، ص 412.


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
سیاسی