سیستم مدیریت پورتال پایگاه خبری فرایش

اردیبهشت یا دی ماه همیشه می‌شود و باید درباره کارگر صحبت کرد روز جهانی کارگر تنها یک مناسبت تقویمی نیست؛ فرصتی است برای مکثی کوتاه اما معنادار بر مفهومی که شالوده زندگی فردی و جمعی جوامع را شکل می‌دهد: «کار». کار، پیش از آنکه یک فعالیت اقتصادی باشد، سازوکاری برای معنا دادن به زندگی، احساس مفید بودن و پیوند خوردن فرد با جامعه است. از همین منظر، بزرگداشت این روز نه صرفاً تجلیل از نیروی کار، بلکه یادآوری جایگاه کرامت انسانی در مناسبات اقتصادی و اجتماعی است.

در جامعه امروز، کارگران در خط مقدم پایداری اجتماعی ایستاده‌اند. استمرار تولید، ارائه خدمات، آموزش، درمان و حتی حفظ نظم روزمره شهرها، بدون تلاش روزانه میلیون‌ها نیروی کار ممکن نیست. این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت که بخش قابل توجهی از ثبات اجتماعی، مرهون مسئولیت‌پذیری و تاب‌آوری کسانی است که با وجود فشارهای معیشتی، همچنان چرخ زندگی را به حرکت درمی‌آورند. پرداختن به روز جهانی کارگر، از این زاویه، به معنای دیده‌شدن همین نقش بنیادین است.

با این حال، نگاه مسئولانه اقتضا می‌کند که در کنار این تصویر امیدوارکننده، چالش‌ها نیز به‌صورت واقع‌بینانه مطرح شوند. مسئله معیشت، امنیت شغلی و تناسب دستمزد با هزینه‌های زندگی، از دغدغه‌های جدی بخش بزرگی از کارگران است. قراردادهای کوتاه‌مدت، نگرانی از آینده شغلی و کاهش قدرت خرید، فشارهایی هستند که نه‌تنها بر وضعیت اقتصادی، بلکه بر آرامش روانی خانواده‌های کارگری نیز تأثیر می‌گذارند. اشاره به این مشکلات، سیاه‌نمایی نیست؛ بلکه گامی ضروری برای فهم دقیق مسئله و طراحی راه‌حل‌های مؤثر است.

در عین حال، نباید از این نکته غفلت کرد که کارگران صرفاً «دریافت‌کننده حمایت» نیستند؛ آنان حامل سرمایه‌های مهم انسانی‌اند. مهارت، تجربه، تعهد و حس تعلق به کار، ظرفیت‌هایی هستند که اگر به‌درستی دیده و تقویت شوند، می‌توانند به موتور محرک توسعه تبدیل شوند. روز جهانی کارگر می‌تواند بهانه‌ای باشد برای بازتعریف این نگاه؛ نگاهی که نیروی کار را نه هزینه، بلکه سرمایه‌ای راهبردی برای آینده کشور می‌داند.

نقش سیاست‌گذاری عمومی در این میان تعیین‌کننده است. بهبود شرایط کار، افزایش امنیت شغلی و حمایت از ارتقای مهارت‌ها، نیازمند تصمیم‌های دقیق، پایدار و مبتنی بر گفت‌وگوی اجتماعی است. تجربه نشان داده است که راه‌حل‌های مقطعی و شعاری، نه رضایت کارگران را تأمین می‌کند و نه به ثبات اقتصادی می‌انجامد. آنچه می‌تواند مسیر را اصلاح کند، شکل‌گیری اعتماد متقابل میان کارگران، کارفرمایان و نهادهای تصمیم‌گیر است؛ اعتمادی که بر پایه شفافیت، مشارکت و واقع‌نگری بنا شود.

از منظر اجتماعی و فرهنگی نیز، کار شایسته نقشی فراتر از اقتصاد دارد. وقتی فرد از امنیت شغلی و حداقلی از آرامش معیشتی برخوردار باشد، امکان مشارکت فعال‌تر در خانواده و جامعه را پیدا می‌کند. به همین دلیل، توجه به وضعیت کارگران، در نهایت به تقویت سرمایه اجتماعی و کاهش آسیب‌های اجتماعی منجر می‌شود. این پیوند میان کار، خانواده و جامعه، یکی از وجوهی است که کمتر به آن پرداخته می‌شود، اما اهمیت آن در بلندمدت انکارناپذیر است.

روز جهانی کارگر می‌تواند نقطه شروعی برای چنین بازاندیشی‌ای باشد؛ بازاندیشی‌ای که نه در پی بزرگ‌نمایی بحران‌هاست و نه در پی نادیده‌گرفتن آن‌ها. این روز فرصتی است برای شنیدن صدای کار، قدردانی از تلاش‌های بی‌وقفه و در عین حال، طرح پرسش‌های جدی درباره آینده کار در جامعه. پرسش‌هایی که پاسخ به آن‌ها، نیازمند همدلی، عقلانیت و برنامه‌ریزی است.

در نهایت، بزرگداشت روز جهانی کارگر زمانی معنا پیدا می‌کند که به فراتر از پیام‌های نمادین حرکت کند و به گفت‌وگویی مستمر درباره کرامت کار و کیفیت زندگی نیروی کار بینجامد. چنین نگاهی می‌تواند امید اجتماعی را تقویت کند؛ امیدی که بر پایه واقعیت‌ها شکل می‌گیرد و راه را برای اصلاح تدریجی اما پایدار هموار می‌سازد.


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
کد امنیتی:
* نظر:
اجتماعی